ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

وقتهایی که پسرک نیست

لحظه به لحظه،

چیزی مثل سوهان دائمی

روحم رو خراش میده

و قلبم رو فشرده میکنه

و من به وضوح احساسش میکنم،

حتی وقتی که دارم میخندم...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۲۸
لوسی می

و شنونده ی خوبی باشیم...

و وقتی کسی صحبت میکنه،

با تبلتهامون بازی نکنیم

و به چشمانش نگاه کنیم

و به توضیحاتش گوش بدیم

و حرفش رو قطع نکنیم

و قبل از تمام شدن حرفش به انتهای صحبتش فکر نکنیم

و سریع نتیجه گیری نکنیم،

و سریع راهکار ارائه ندیم،

و بدونیم اگر به شنیدنِ ما نیازی نداشت

اصلا حرفی نمیزد...

و اگر همین حرف زدن ها نبود

زندگی چیزی کم داشت..

و روح ما در پی چیزی میگشت...



+روحت شاد سهراب عزیز.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۱۷:۱۹
لوسی می

هیچوقت فکر نمیکردم که برای منفعت اقتصادی

حاضر بشم مستر رو بذارم وسط و پاش معامله کنم،

حالا می بینم مستر که هیچ،

پسرکم رو هم گذاشتم وسط...



+چه کار کردیم ما با زندگیمون؟!

چطور تونستم تا این حد خودم رو گول بزنم؟!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۵۶
لوسی می

باورم نمیشه که پسر عموی پسرک

تا این حد قسی القلب باشه!!



+پسرک ما امروز در طلب اسباب بازی پسرعموش

نیــــــم ساعت تمااااام های های گریه کرد!

اما پسرعمو حاضر نشد اسباب بازی رو بهش بده! :|

+البته که اگر هم میداد من به خاطر گریه های بی دلیل پسرک مانع از داشتنش میشدم

اما اینکه پسرعمو اصلا حاضر نشد

و پیشنهاد هم نداد که بیا با این بازی کن

برام خیلی عجیب و تلخ بود!!

پسر ده ساله!!

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۱۷
لوسی می

چرا من باید از بقیه عذرخواهی کنم

و به انتظاراتشون دامن بزنم؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۱۳
لوسی می

تو نمیتونی از بقیه انتظار داشته باشی

که انتظار نامعقول ازت نداشته باشن!



+مستر خطاب به من وقتی در حجمی عظیم از انتظارات نامعقول اطرافیان گیر کردم!

آخه کی گفته که من باید برم دنبال بقیه، تا راحت بتونن به کارهاشون برسن؟؟؟!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۱۰
لوسی می

بعضیها هم خوشی هاشون رو خیلی بولد میکنند

و هم سختی هاشون رو.

من نه خوشی هام رو زیاد بولد میکنم،

نه سختی هام رو!

:دی



+فکر کنم ایده آلش اینه که خوشی ها رو بولد کنی

و از کنار غمها ساده بگذری..

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۱
لوسی می

نزدیک دو هفته ست که میخوایم یه نمونه بگیریم!!

:|

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۳۴
لوسی می

همیشه وضعیت خونه تکونی

یه حالتی در من به وجود میاره لبریز از کلافگی!

که دوست دارم عطای هرچی عیده رو به لقاش ببخشم!

:|

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۳۲
لوسی می

واقعا به تعداد آدمهایی که تاکنون بر روی زمین اومدن و رفتن

قصه ی زندگی وجود داره..

و ما قراره همه مون با هم دیگه محشور بشیم..



+چه عظمتیه این دنیا آخه..

چه عظمتی..

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۳۰
لوسی می

نمیدونم چطور میتونم خدا رو شکر کنم

بابت اینکه مستر از بس باشعوره

که من هرچی غر عالم تو دلم هست

رو میتونم با اعتماد تام و تمام بهش بگم..



+هرچند که میدونم در هر حال من نباید اینطوری رفتار کنم،

اما ازاینکه مستر آدم فوق العاده ایه

و اصلا نه در ذهنش

و نه در کلامش

و نه در قلبش

از حرفهام سوء استفاده نمیکنه

باید شکرگذار باشم..

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۲۹
لوسی می

خوشبختی یعنی نظم در مغز.



+قبولش دارم.

+و این روزها زندگی من نامنظم می گذره.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۰۲
لوسی می

دلم یک هیجان قشنگ میخواد

برای اینکه روح خسته م رو دوباره شاداب کنه.

ظرفیت روحم خیلی کم شده..

خیلی.



+دعا لازمم این روزها..

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۳۵
لوسی می

بارقه های امید...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۹
لوسی می

پسرک با هزارسازه ش یه چیزی درست کرده

که اسمشو گذاشته "دودکُش"

که با یه سرش، دود ماشین ها رو می کُشه

و با یه سر دیگه ش ماشین هایی که دود میکنن رو شمشیر میزنه!!

:|

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۶
لوسی می