ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

یهو واسه پایان نامه م استرس گرفتم!

:|

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۴ ، ۱۱:۵۵
لوسی می

از ساعت نه و نیم

تا الان که ساعت یک باشه

بدون وقفه با پسرک بازی کردیم!

همین الان رفته بالا

منم اومدم سنجد رو بخوابونم!


+کاردستی ماهیگیری

پرش از روی مانع

خونه سازی با مگهای مغناطیسی

درست کردن پازل

طبل زدن و سینه زنی

و اجرای قصه ی کتابش به صورت نمایشی

از برنامه های امروزمون بود!

+امروز خدا رو شکر کردم که بالایی ها هستن! :|
۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۴ ، ۱۲:۵۸
لوسی می

من رفته بودم بالا

پلو، با عدس، با گوشت با خرما خوردم.



+منولوگ هر روز پسرک!

عجیب این غذا به دلش نشسته :)

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۴ ، ۱۱:۴۴
لوسی می

دیشب خواب بدی دیدم

که هنوز اثراتش روم هست،

اما چیزی ازش یادم نمیاد!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۴ ، ۱۱:۴۳
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۲ آذر ۹۴ ، ۱۱:۴۱
لوسی می
پسرک با تمام وجود زنجیر می زند
جلوتر از او مردی ایستاده که با پای برهنه زنجیر می زند..
وقتی نگاه میکنم
در تک تک آنهایی که دارند دسته ی سینه زنی را همراهی می کنند
عشق موج می زند
و تو...
تو داری همه ی ما را تماشا می کنی
تو از دل تک تک ما خبر داری
تو حال ما را از خود ما بهتر میدانی
حال مایی که سینه می زنیم،
اشک میریزیم،
نوحه سرایی می کنیم
و با پای پیاده حرم تا حرم را طی می کنیم
به عشق شما..
میگوییم به عشق شما..
اما...
تو بگو کجای این عشق لنگ مانده،
دل ما به کجای دنیاهایمان بند مانده
که خدا حاضر نیست پسرت را به نزد ما بفرستد؟!



۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۴ ، ۲۰:۴۲
لوسی می
داشتم کسی رو میخوندم که برای سفر تفریحی به خارج از کشور برنامه ریزی می کرد
تصور کردم آیا یک روزی میشه که
من و مستر هم یه سفر خارجی سیاحتی بریم؟!
بعد مطمئن شدم که اگر روزگاری
پول مازادی دستمون باشه که باهاش بشه یه تور خارجی رفت
هیچوقت مقصدی به جز کربلا به ذهنم نمیاد!
حتی اگر ده ها بار تا اون روز کربلا رو دیده باشم...



+به مستر میگم کی بشه که ما انقدر لارج بشیم که اول کربلامونو بریم
بعد از همون عراق، یه سری هم به برج ایفل بزنیم! ههه!
:دی

۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۴ ، ۰۱:۱۸
لوسی می
با وقوع مرگ
مواجهه با حقیقتِ وجودی و شخصیتی خدا
هرکدوم از ما رو میتونه خیلی شگفت زده کنه!!


+من نمیدونم خدایی که میشناسم
چقدر بعد از مرگ تغییر ماهیت خواهد داد!
و باید بگم از این بابت اصلاً حس خوبی ندارم.

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۴ ، ۱۷:۵۴
لوسی می

حس من نسبت به خانواده مستر

داره از حالت طبیعی خارج میشه..

به صراحت بگم

برای زندگی کردن بدون تاثیرات اونها،

احساس عجز میکنم..

:((


+غیرقابل توصیفه.. خشم ناشی از ناتوانی! :((

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۴ ، ۱۷:۳۶
لوسی می
مستر
+
همه ی چیزهایی که از خانواده ش میدونم و نمیدونم...

:((
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۴ ، ۱۷:۳۱
لوسی می
مستر و بررسی موشکافانه ی یک تصویر!

+امروز کلی به حقیقت این تصویر،
و روانشناسی طراحش خندیدیم :)

۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۴ ، ۱۵:۱۲
لوسی می

امروز صبح بسته ی پستی خرید اینترنتیم اومد :)

من هم با معایب ناشی از خرید اینترنتی مواجه شدم.

چون اگر به صورت زنده و حضوری میدیدمش

نمی خریدم!


:|


+البته اصلا پشیمون نیستم :)

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۴ ، ۱۱:۳۴
لوسی می

به نظرم بابت این پست عذرخواهی لازم شدم!

من اصلا منظورم این نبود که قدردان بودنتون و خوندنهاتون نیستم

اتفاقا بی نهایت ازتون ممنونم که منو میخونین و ذیل پستهام تجربه و پیشنهاد میدید

من فقط نگران شدم که مبادا حالا که هیچ چیزی برای ارائه به شما در این وب ندارم

مدیون بودنتون در کنار خودم باشم..

دلم نمیخواست یک طرفه از حضور شما لذت و سود ببرم.

اما گویا عده ای سوء تعبیر کردند

که صمیمانه ازشون عذرمیخوام.

همین!

:(

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۴ ، ۱۷:۳۹
لوسی می

همین الان،

یه برنامه امتیاز دهی روزانه برای خودم نوشتم!

سه روز امتحانی انجامش میدم،

اگر اوکی بود و برنامه مشکل نداشت،

امتیازی زندگی می کنم

بلکه هر روزم بهتر از دیروزم بشه.



+اگر یک ماه متوالی امتیازات هرروزم بیشتر مساوی دیروزش بود،

مدلسازی ژیومگ رو برای خودم میخرممممممم!

:دی

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۴ ، ۱۳:۴۴
لوسی می

در پس پرده های دلت

چی مخفی کردی؟!

اون چیزی که در روز آشکار شدن ضمایر1

از تو آشکار خواهد شد

چی خواهد بود؟!

میدونی؟!

بهش فکر کن!



1 روز قیامت

و یا نزدیک تر از اون،

در زمانه ی ظهور حضرت حجة(عجل الله تعالی فرجه)

+برداشتی بود از سخنرانی حاج آقای پناهیان.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۴ ، ۱۳:۱۰
لوسی می