ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
به نظرم از علل اصلی قطعی بلاگفا
اینه که من بفهمم
برای وقت صرف کردن
یه گزینه ی دیگه ای وجود داره
به اسم پایان نامه!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۴
لوسی می
بعضی وقتها آدم میره جایی مهمونی
بعد اون طفلی ها نه آهی در بساط دارن
و نه انرژی ای برای صحبت!
و نه اعصابی برای ادامه ی میزبانی
اما تو بدون اطلاع از اوضاع می مونی خونه شون!
و اونها کلی تلاش میکنن
که میزبانان خوبی باشن
اما هرقدر هم زور بزنن
تو در نهایت میگی چقدر میزبانیشون بد بود!


+این از مصادیق قضاوت کردن 
بدون وجود اطلاعات کافی است!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۳
لوسی می
یه پروژه ی خرید خونه رو دستمون مونده!
خونه ای که هیچ پولی بابتش نداریم که بخریم
اما نمیدونم چرا اصرار داریم به خریدنش فکر کنیم!!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۳
لوسی می
وقتی اشکهام
به طرز عجیبی
منتظرن تقی به توقی بخوره
تا بریزن روی صورتم!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۲
لوسی می

 چقدر دلم می خواد همین الان

همین الان

یکی که نه دوست باشه نه آشنا نه همسر نه فامیل

بیاد کنارم بشینه

من براش بگم و بگم و بگم

و اون بهم بگه که منو می فهمه...

یکی که قبولش داشته باشم

اما نسبتی باهام نداشته باشه..



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۲
لوسی می
وقتی مستر عصر ناهار نخورده میاد خونه
و من میگم ناهار نداریم...


+دلم میخواد زمین دهن باز کنه برم توش.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۱
لوسی می
برای سلامت زن
بهتر این است که
یا باردار باشد
و یا بچه شیر بدهد!


+بعضیا!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۰
لوسی می
وقتی یه خانمی خیلی راحت
در مورد موضوعات و مسائل زنانه
مثل زایمان و بارداری جلوی مردهای نامحرم حرف میزنه
و این وسط تو رو هم میکشه وسط بحث
باید باهاش چطور برخورد کرد
که متوجه بشه اینجا جای این حرفها نیست؟!
أه!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۰
لوسی می

احساس میکنم بعد از ازدواجم

غم با روح و روانم گره خورده..

احساس میکنم شادیهام از اعماق وجود نیست

و دیگه به خیلی چیزها نمیخندم!

نمیدونم این نشانه ی عاقل شدنه

یا افسرده شدن!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۰
لوسی می
کتابهاشو برداشته بغلش گرفته
میگم میخوای برات بخونمشون؟
میگه نه!
میگم خب کتاب برای خوندنه!
میگه نه!
این کتابا برای خوندن نیست اینا مال منه!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۹
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۹
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۸
لوسی می
ما به یک جایی رسیدیم
که هیچکدوممون نمیتونیم اون یکی رو درک کنیم..
هیچکدوممون... 


+شاید بهترین راه برای مواجهه با چنین موقعیتی
اتخاذ سیاست بی خیالی باشه.
+چقدر دلم روضه میخواد...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۷
لوسی می
من هیچوقت نمیتونم
عمداً از جاده ی انصاف منحرف بشم..
هیچوقت...


+ان شاالله تا ابد.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۷
لوسی می
چرا نمیتونم مامانو بفهمم؟
چرا مامان نمیتونه منو بفهمه؟!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۷
لوسی می