وقتی بعد از یک سال
استاد راهنمام بهم زنگ میزنه
و میگه کجایی خانم لوسی می؟
اساسی نگرانت شدم گفتم احوالتو بپرسم!
:دی
+کپ کردم در حد المپیک!
وقتی بعد از یک سال
استاد راهنمام بهم زنگ میزنه
و میگه کجایی خانم لوسی می؟
اساسی نگرانت شدم گفتم احوالتو بپرسم!
:دی
+کپ کردم در حد المپیک!
مستر که برای سنجد آواز میخونه
سنجد هم همزمان با مستر
شروع میکنه به همخوانی
و درآوردن صداهای ممتد!
:)
+وقتی مستر به بخش چهچهه زدن برسه دیگه سنجد کاملا قهقهه وار میخنده!
هیک هیک شده!!
+یک اصطلاح پسرک که فقط خودش و من می فهمیم یعنی چی!
غیرقابل ترجمه ست چون در زبان فارسی برای این موضوع لغتی تعریف نشده!!
همین الان
یه چیزی به ذهنم رسید!!
+این پست برای ثبت لحظه بود!
بعد مفصل توضیح میدم!
+بعداً نوشت برای جلوگیری از هرگونه کنجکاوی اعصاب خرد کن: یک ایده ی شغلی به ذهنم رسید!
باید ساخته و پرداخته بشه و بعد توضیحش میدم.
کاملاً احساس اومدن بهار و عید رو دارم.
:)
+ان شالله که عزاداریها مقبول باشه برای همه.
از ساعت نه و نیم
تا الان که ساعت یک باشه
بدون وقفه با پسرک بازی کردیم!
همین الان رفته بالا
منم اومدم سنجد رو بخوابونم!
+کاردستی ماهیگیری
پرش از روی مانع
خونه سازی با مگهای مغناطیسی
درست کردن پازل
طبل زدن و سینه زنی
و اجرای قصه ی کتابش به صورت نمایشی
از برنامه های امروزمون بود!
+امروز خدا رو شکر کردم که بالایی ها هستن! :|من رفته بودم بالا
پلو، با عدس، با گوشت با خرما خوردم.
+منولوگ هر روز پسرک!
عجیب این غذا به دلش نشسته :)