ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۱۰۷ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

طوری مادری و همسری و فرزندی کن

که خدا را خوشنود کند..




+هرچی پی نوشت ضمیمه ی این جمله کنم کمه..

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۰۸
لوسی می

دیشب اینجا بارون خیلی شدید با رعد و برقهای هولناکی میومد،

پسرک میگفت:

+من دوست ندارم بارون بیاد، بگو بارون بره!

- من که نمیتونم کاری بکنم، باید از خدا بخوایم که بارون تموم بشه.

+خب شما برو نماز بخون به خدا بگو که لطفا بارون نیاد...




+من خیلی به این دیالوگ فکر کردم..

و دلم سوخت برای خودم و پسرکی که، نمیدونه مامانش عاجزتر از این حرفهاست!

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۴۹
لوسی می

و امروز خبر خوبی از مستر شنیدم.



+ان شالله که خیر باشه :)

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۴۶
لوسی می

نود و نه درصد خشمهای ما

ناشی از احساس عجزمون

در اون موقعیته..



+هرچه عاجزتر، خشمگین تر!

+اون یک درصد رو هم محض احتیاط وارد ماجرا نکردم!

وگرنه نظرم رو صد در صده!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۳۳
لوسی می

هر روز و هر لحظه رو مُخم رژه میره:

بیا و تو این ماه رجب

به خودت سخت بگیر..




+نمیدونم تو وب کدوم دوستی، اینو خوندم؛

خدا خیرش بده.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۴۳
لوسی می

اگر یک وقتی دنیا پر از معروف شود

و خیر جهان را بگیرد

همه ی خوبها خوشحال می شوند

یا از اینکه انحصار خودشان را از دست داده اند

و چیزی برای اندازه گیری برتری خودشان ندارند

غمگین خواهند شد؟؟!

گاهی فکرهای عجیبی میکنم..



+خانم مرشدزاده.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۳۷
لوسی می

پریروز گل پسر موفق شد برای اولین بار از پله ی آشپزخونه بالا بره.

و امروز دو تا پله رو متوالیا بالا رفت.

:)



+بذارید بچه هاتون پله ها رو تجربه کنن :)

پله چیز خوبی است.

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۱۸
لوسی می

امروز میخوام با یکی از بزرگترین چالشهای آشپزیم مواجه بشم..

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۱۰
لوسی می

کاش میدونستی

که شکستنِ زن،

نه فقط روی خود اون زن،

که روی همه ی یک خانواده تاثیر منفی میذاره..




+میخواستم پی نوشت کنم: و ایضاً شکستن یک مرد!

اما دیدم یک مرد، اگر واقعا مرد باشد هرگز نمی شکنه..

نظرتون چیه؟

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۰۸
لوسی می

ما گاهی تو بعضی چیزها زیادی زیاده روی میکنیم

و غافلیم از نتیجه ش..

نتیجه های غیرقابل بازگشت..

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۰۳
لوسی می

شب آرزوهای خود را چگونه گذراندید؟

با یک بالای منبر روی نیم ساعته برای مستر

و فهمیدن اینکه چقدر عقبیییم از دنیااااااااااااااا!!




+ترسم بروم عالم جان نادیده...

+شب خوبی بود..

اعیذهما بالله و ذریتهما من الشیطان الرجیم...

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۰۹
لوسی می

و کم کم قبح یک گناه میریزه،

تو برمیگردی پشت سرت رو نگاه میکنی

و اصلا نمی فهمی کِی این همه راه رو تا اینجا اومدی..

و چی شد که شد اینقدر راحت در مورد یک گناه حرف بزنی

و چی شد که کاری که اصلا تصور کردنی هم نبود

حالا به سادگی به موضوع مورد بحث من و ذهنم تبدیل شده؟!!



+مستر درست میگه،

من با تکرار اسمِ تو،

دارم به ریزش قبح گناه در وجودم دامن میزنم..

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۵۵
لوسی می

امااااااااااااان از وقتی که پسرک خوابش بیاد!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۱
لوسی می

امروز مستر رو به اولین برگر لوسی ساز دعوت کردم.

انصافاً چشم نزنم خودمو عییییییییین برگرهای بیرون شده بود..

:)




+هردو راضی بودیم الحمدلله.

با گوشی عکس گرفتم وگرنه عکسشم براتون میذاشتم.

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۵ ، ۰۰:۱۰
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۵ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۵۳
لوسی می