ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۸۳ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

از این بدتر نمیشه.

الان بیش از یک ساعته که پسرک داره رو تختش غلت میزنه

اما هنوز بیداره.

و من به غایت عصبی ام..

و نمیدونم چرا دنبال مقصر میگردم!

:|



+این در شرایطیه که عصر امروز پارک بودیم :(

و طبیعتا باید الان خواب می بود...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۲۳:۰۵
لوسی می

وای که تایم خوابیدن و بیدار شدن بچه ها به هم ریخته

و این اصلا برای من قابل هضم نیست..

:(



+مستر، قانون شکنِ بزرگ خونه ی ماست.

و این اتفاق هم ناشی از تعطیلاته :(

+باز خوبه ساعت رو عقب کشیدن :|

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۲۲:۴۹
لوسی می

مستر: انارِ دونه دونه...،

پسرک: تا نخوری ندانی1.

:))


و صبح که انار رو دید گفت: انار انار برو تو گلو!2




1.بخشی از شعر کتابش:

حلوای تن تنانی، تا نخوری ندانی.

2. و باز بخشی از کتابش: هلو هلو برو تو گلو!

خلاقیت و قافیه سازیِ بچه م منو کشته! :))


۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۷:۵۶
لوسی می
پسرک: بابااااا شما به من پول ندادی! یادت رفت!

مستر: برای چی باید پول بدم؟

پسرک: خب دیروز برای من این هدیه رو خریدی باید پولشو هم به من میدادی دیگه!

مستر: خب هدیه خریدم پول برای چی؟

پسرک: هرکس هدیه میخره باید پولشم بده!

مستر: :|

پسرک: ندیدی مامان جون هم به من هدیه داد و هم پولشو؟؟!

شما هم باید پولشو بدی!

:))



+دیشب مامانم علاوه بر هدیه ای که خریده بود،

مبلغ پولی هم به پسرک هدیه داد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۷:۱۸
لوسی می

پای پسرک زخم شده بود،

اثر زخم رو کند..

و بعد با استرس بدو بدو اومد پیش من

که مامااااان رنگ پام پرید!

:))

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۷:۱۸
لوسی می

اولین روز پایییییز..

:)



+به روزی فکر میکنم که بچه ها بخوان برن مدرسه..

هعی..

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۷:۱۵
لوسی می

من عااااااااشق کیک تولدم..

عاااااشقشم واقعا..

و بینهایت از کیک دیروز بچه ها راضی بودم.

تا جایی که حاضرم برم قنادی و ازشون تشکر کنم.

هم طرح روش عالی شده بود،

که ابتکار خلاقانه ی مستر بود..

و هم طعمش.

الانم یه تیکه از کیک کنار منه و شدیداً داره برای خورده شدن عشوه گری میکنه

اما من مستر رو بیشتر از کیک دوست دارم.

آخرین تکه ی کیک رو نگه میدارم مستر بخوره..

:دی

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۷:۱۴
لوسی می

دیروز برای بچه ها مشترکاً تولد گرفتیم

و من از مهمان داری دیروزم بینهایت راضی ام!

:)



+درسته که خیلی سخت بود و خونه ی شهر شاممون رو به سختی جمع کردم

اما از نتیجه ش راضی بودم. :)

همین که پسرک کلی خوشحال بود بسه..

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۵ ، ۱۷:۰۸
لوسی می