ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۹۰ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

چشمهایش..

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۵ ، ۲۳:۲۴
لوسی می

خسته ام.

عمیقاً خسته ام.

احساس میکنم هرقدر میدوم به زندگی نمیرسم..

به اندازه ی همه ی روزهای همسرانه و مادرانه م خسته ام.




+گاهی دوست دارم به اندازه ی شش سال بخوابم..

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۵ ، ۲۳:۲۴
لوسی می

دارم از استیک نوت هامون استفاده های بهتری میکنم.

یه استیک نوت زدم رو آبریز یخچال روش نوشتم "السلام علی الحسین"

حالا هربار آب میخوریم یادمون نمیره سلام بدیم.




+پسرک هم فرت و فرت میره آب میخوره که بگه لبیک یا حسین:)

رو چندتاش هم برای خودم نکته نوشتم زدم به کابینت ها.

هنوز موندم "بسم الله الرحمن الرحیم" رو کجا بچسبونم

که نوزده بار گفتنش اولین جملات روزم بشه!

۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۵ ، ۱۵:۲۴
لوسی می

همین الان نشستم 281 پست مادرانه م رو خوندم

و های های گریه کردم!

:|

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۱۶:۱۸
لوسی می

هر نوع گناه و معصیتی که در اشخاص دیگر به صورت بالفعل وجود دارد

در ما هم به صورت بالقوه هست..

و باید دعا کنیم که خداوند ما را از آن طریق مورد آزمایش قرار ندهد

و یا اگر مورد آزمایش قرار گرفتیم ما را از آزمایش سربلند بیرون آورد.

باید خدا را شاکر باشیم

که به این گناهان مبتلا نیستیم

و خداوند به فضل خودش ما را از اونها دور نگه داشته است..




+آیت الله بهجت_رضوان الله علیه.(نقل به مضمون)

+این روزها، خیلی به این موضوع فکر میکنم، و خیلی از خودم میترسم.

ما هیچی برای ارائه به خدا نداریم..هیچی!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۱۵:۰۷
لوسی می

در انتظار مستر!



+با خونه ی شلوغ! :|

و چشمان پر از خواب!

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۵ ، ۰۰:۲۷
لوسی می

ممنون از نجمه خانم،

که باعث شد این پست رو بخونم.



+دوزش خیلی بالا بود!

اما نیاز این روزهام، به حساب میومد.

دنبال فرصتی ام که مفصل بهش فکر کنم.

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۶:۴۶
لوسی می

امروز گل پسر،

وسط ناهار،

زد و ظرف حاوی گوشت کوبیده رو شکست!

:|



+امروزم کلا گل پسری بود!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۶:۴۴
لوسی می

بالاخره پذیرایی و راهروی ورودی اتاقها رو جمع کردم!

از روز خونه تکونی، شلوووووغ مونده بود!



+بازم سرعت عملم خوب بود!

شما که نمیدونین وضع خونه چطوری بود!

قضاوت نکنین! :دی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۶:۳۹
لوسی می

مراحل رشد توانایی های بچه ها،

به طرز جالبی شبیه همه.

حالا نمیدونم بچه های من مثل همن،

یا همه همینطوری ان!



+گل پسر درست مثل پسرک در همین سن و سال،

مدام پامیشه دور خودش میچرخه!

هی گیج میشه میخوره زمین،

اما خب دست بردار نیست!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۶:۱۹
لوسی می

امان از دست این گل پسر،

که هر جای خونه رو نگاه میکنم،

یه لنگه کفش آورده گذاشته!!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۶:۱۷
لوسی می

امان از دست این گل پسر،

که space نذاشته واسه من!

ای خدا!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۶:۱۶
لوسی می

غیبت ایمان را میسوزاند و نابود میکند!

خداوند تبارک و تعالی غیور است

و هتک مستور مؤمنین هتک ناموس الهى است.



+حدیث نوزدهم از چهل حدیث امام.

+ای خداوندا! خداونداااا!

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۵ ، ۱۷:۴۲
لوسی می

دیگه کم کم کم کم دارم به ماموریت های مستر عادت میکنم،

جز دلتنگیهام

و نگرانیهام از رفت و آمدهاش که انگار تمومی ندارن،

دیگه لااقل از صبح به نبودنش تا شب،

و اینکه حالا با بچه ها چطوری روز رو شب کنیم

و چرا کسی به فکر من نیست،

یا چطور میشه که مامان اصلا براش مهم نیست که ما سه تا تنهاییم،

فکر نمیکنم!

از اینکه خونه مون می مونم و هیچکس نمیاد و یا نمیرم خونه ی کسی اصلا حرص نمیخورم،

تقریبا دیگه هیچوقت به هیچکس حتی خبر نمیدم که مستر نیست،

و هر بار که متوجه شدن، سر جریانی بوده که در جوابشون گفتم.

همچنان خیلی برام سخته،

اما الحمدلله دیگه روزگارمون طاقت فرسا نمیگذره،

که لحظه لحظه ش برام مثل صدسال تنهایی باشه،

که همه ی روز رو هدر بدم و حرص بخورم و زندگی رو به کام خودم و بچه ها زهر کنم!

و در جواب دعوتهای همیشگی مادرشوهر که بریم اونجا،

موندن در خونه خودمون رو ترجیح میدم.

الحمدلله.



+فکر کنم بعد از شش سال و نیم، کم کم دارم یاد میگیرم!

+دو ماهی هست که ماموریت های مستر هفتگی شده.

و جالبه که پارسال تو همین بازه ی زمانی هم همینطور بود، این یک نمونه از غُر(!)های پارسالمه!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۵ ، ۱۵:۵۷
لوسی می

من کلا هفت هشت نفر دوستِ پای ثابت و عزیز و دوست داشتنی دارم،

که همیشه بهم لطف داشتن و دارن،

خب طبیعیه حالا که همه شون گفتن نظرات رو باز کن،

منم بگم چشم!

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۵ ، ۱۵:۴۶
لوسی می