ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۷۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

وقتی نتایج کنکور میاد،

آدم نمیدونه باید چه کار بکنه،

با کنکوری ها تماس بگیره و احوالشون رو بپرسه،

یا بی خیال باشه!

اگر تماس بگیری میگن فضوله،

اگر تماس نگیری میگن ما براش بی اهمیتیم،

من اصولاً ظرفیتِ پاسخ نشنیدن و به قولی پیچانده شدن رو تو هیچ مسئله ای ندارم،

برای همین خودم از کسی نمی پرسم رتبه ت چند شده،

شما هم بهتره نپرسید!

اما خواستم بگم اگر کسی از احوال کنکورتون می پرسه،

لزوماً از فضولیش نیست!

و اگر رتبه تون رو بگید یا نگید این رتبه هیچی از شخصیت شما رو نشون نمیده،

اینکه رتبه تون رو نگید نشون میده که شما خودتون هم خودتون رو با این عدد محک میزنید،

و احساس میکنید این عدد هویتی از شما رو بروز میده.

که البته این صحیح نیست.

در نتیجه بی خیال باشین این روزهای زندگی خیلی زود میگذره.

چه با گفتن رتبه و چه بدون گفتنش! :)




+این پست خیلی طولانی بود، سه چهار بار کوتاهش کردم، مختصر و مفیدش شد این!

و فهمیدم چقدر من برای کنکور حرف دارم!:دی

+دم رتبه اولی ها هم گرم. بهشون افتخار کردم واقعا :)

خیلی هم خوب و مسلط صحبت کردند :)

ولی رفقا این خط و این نشون،

رتبه ی اول کنکور دکترای امسال منم! :)




۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۳۱
لوسی می

کاش کسی پیدا بشود در این مجلس را گل بگیرد برای ابد...




+مجلس دهم را به خاطر بسپار!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۲۰
لوسی می

این که میگن باید قسمتت بشه که بری حرم،

درست میگن!

من به عنوان یک مجاورِ بی سعادت که حسرت زیارت درست حسابی تو دلم مونده،

پای این حرف رو مهر تأیید میزنم.



+دعا کنید قسمتمان بشود.

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۲۳
لوسی می

گاهی کاملاً دلسوزانه رفتار میکنی،

و مثلاً میخوای گره ای رو باز کنی،

اما طرف انقدر عجیب رفتار میکنه،

که تو ناچار میشی بگی:

"اصلاً به من چه!"

بعد این ها که جمع بشود،

بی تفاوت میشی..

و دفعات بعد نه به بقیه،

که پیش از شروع مکالمه به خودت میگی:

"اصلاً به من چه!"



+تلخ است ساقیا!

+اگر ناشی از دلسوزی چیزی رو گفته بودی که به اینجا کشیده تلخ است!

وگرنه در سایر موارد همین به من چه گفتنها بهترین روشه برای دخالت نکردن ها!

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۰۱
لوسی می

اگر میخواهید کسی شما را عزیزترینِ خودش بداند،

بهترینِ او باشید.




+لوسی می.

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۵۶
لوسی می

انسان تنها به دنیا میاد،

تنها زندگی میکنه،

و تنها می میره،

روابط اجتماعی

زندگی اجتماعی،

و نیاز اجتماعی،

یک فریــــــــــــــــــــب بزرگه..


۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۰۹
لوسی می

با اینکه مدتی گذشته،

اما من همچنان بابت مرگ مریم میرزاخانی متأثرم.

:(



+خدا رحمتش کنه.

با تمام وجودم این رو آرزو میکنم.

+پست خوبی نبود شاید برای عید!

اما خب به خاطر این عید هم که شده شما هم براش یه فاتحه قرائت کنید.

امروز روز بزرگیه برای من!

برای منم دعا کنین.

خیلی.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۵۲
لوسی می

لااقل خود من که از آغاز انقلاب در مجلس بودم،

و در دولت بودم،

و آیت الله خامنه ای رو میشناسم،

به عنوان منتقد ایشون اقرار میکنم،

که یک نقطه ی خاکستری حتی،

و نه تاریک،

در زندگی اقتصادی ایشون و خاندانش نمی شود پیدا کرد..




+عطاء الله مهاجرانی

2011/04/03 در لندن.

وقتی که برای جنبش سبز برنامه میچید که چطور برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی راهش را پیش ببرد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۶ ، ۱۴:۱۶
لوسی می

دیروز دراقدامی تجربه جویانه در یک مسابقه ی تلویزیونی شرکت کردم.

البته تو مرحله ی تلفنیش!

وقتی شروع کردیم مستر بود و بعد رفت بیرون با پسرک.

سوالاتی رو که بلد نبودم از اینترنت سرچ میکردم، :دی

(که خدایی کار سختی بود تو اون مدت محدود!)

و خلاصه که نتونستم تموم کنم مراحل مسابقه رو،

اما نرم افزار سروش برنده شدم که نمیدونم کی بهم میدن! خخخخ!

حالا در هر حال!

مستر از بیرون اومد دید سرچ میکنم یهو بی مقدمه پرید و گفت: بابا فکر میکنی جایزه ت حلاله؟

این عین تقلبه!

:|



+یعنی اساسی زد داغونم کرد! :(

درست میگفت خب!

حالا نگرانم اینا برای تلویزیون باهام تماس بگیرن، مجبور بشم بگم بابا من با تقلب امتیاز جمع کردم :(

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۶ ، ۰۹:۴۴
لوسی می

در ذیل پست یکی از مشاهیر،

کامنت گذاشته:

"خیلی نکبتی!

واقعا ازت بدم میاد با اون قیافه ت"

بعد در سر در پیج خودش(به قولی در بیوی پیج!!) نوشته:

"بهشتی ها چهار نشانه دارند:

روی گشاده، زبان نرم، دل مهربان و دستِ دهنده،

بیایید بهشتی باشیم"

!!

:|


+من هیــــــــــــــچ صحبتی ندارم!

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۱۰
لوسی می

خودخوری، یعنی تنبیه کردن خود،

به خاطر اشتباه دیگران!

:|



+خدایی!

+اول "عصبانیت" بود، بعد شد "خودخوری"!

چون عصبانیت یک هیجان ذاتیه که اشکالی نداره که وجود داشته باشه، مهمه که بتونیم به درستی بروزش بدیم،که به خودخوری نرسه!

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۵۷
لوسی می

و اما بعد...سلام.

مدت های مدیدیه احساس پوچی میکنم با نوشتن در اینجا!

نه با نوشتن، که با انتشار مطلب!

هر مطلبی که منتشر میکنم یه حسِ "خب که چی" تو وجودم شکل میگیره،

و ازاونجایی که مدت زیادیه هیچ جوابی براش پیدا نمیکنم،

تصمیم میگیرم که در اینجا رو تخته کنم.

احساس میکنم یه روزی باید جوابگوی وقتی که خودم اینجا صرف میکنم،

و زمانی که شما برای اینجا صرف میکنید باشم.

خیلی خیلی دوست داشتم براتون بگم از اینکه،

اینکه میگن ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه ست درست میگن،

اینکه میگن اگر تو زندگی زناشویی محبت کنی، محبت می بینی درست میگن،

اینکه میگن هروقت شروع کنی به خودسازی زندگیت هم کم کم درست میشه درست میگن،

اینکه میگن هروقت از خدا کمک بخوای کمکت میکنه درست میگن،

اما مهمه که "واقعاً" این کارها رو بکنی،

"واقعاً" ماهی رو بگیری،

"واقعاً" محبت کنی،

"واقعاً" شروع به خودسازی کنی،

و "واقعاً" از خدا کمک بخوای!

بی ربط بود ولی خیالم راحت شد که اینا رو گفتم! هههه هه! :)

خب دیگه رسالتم انجام شد و حالا متأسفم که باید بگم دیگه عمومی نمی نویسم.

مگر اینکه نکته ی آموزنده ای، جالبی، چیزی پیدا کنم اینجا به اشتراک بذارم.

اینجا شاید از این به بعد یه وب اجتماعی، اخلاقی، مذهبی، و حتی سیاسی بشه،

اما پستهاش هرچی که باشه، مطمئناً دیگه شخصی نویسی نیست.

از زندگیم دیگه نمی نویسم.

شایدم لازم نبود این تغییر رو اعلام کنم،

اما دیدم بهتره بگم که سبک وبلاگ نویسیمو عوض میکنم،

و اینجا دیگه مثل قبل آپ نمیشه.

نه در تعداد پستها،

نه در سبک پستها،

و نه در عنوان پستها حتی!

اما من همچنان لوسی میِ اینجا هستم،

می خونمتون،

کامنت میذارم،

و از زندگیم هم هنوز می نویسم،

اما برای دل خودم!

خودمِ خودم.

:)


+بسیار متشکرم که همیشه بودید.

همیشه دعاگوی تک تکتون هستم.

شما هم لطف کنید مستر عزیزم، من، و پسرهای عزیزتر از جانم رو دعا کنید.

من هم دعا میکنم که هزاربرابر دعاهاتون در حق خودتون مستجاب باشه.

اینجا هستم اگر کامنتی حرفی حدیثی بذارین من زنده ام و پاسخ میدم و در اینجا تخته نمیشه برای ابد.

متشکرم متشکرم متشکرم.:*

۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۲۸
لوسی می

پسرک داره برای خودش میشماره،

و اصرار داره به جای پنجاه و یک و پنجاه و دو و ...

بگه یک و پنجاه!

دو و پنجاه!

سه و پنجاه،

و ...



+واقعا عاشق این خلاقیتهای بچه هام:)

ده برابر بچه ها من ذوق میکنم :)

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۰۰
لوسی می

مردم عجیب شدن!

:|



+البته از اول عجیب بودن!

اما گویا من هرچی سنم بیشتر میگذره با این مردم عجیب بیشتر مواجه میشم!

خب این از پیامدهای اجباری گذر عمره.

اما گاهی تک تک سلولهام ازم التماس میکنند که کنج عزلت برگزینم و زهد پیشه کنم.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۶ ، ۱۰:۴۶
لوسی می

مطالعه کنیم.

لطفاً اگر مسلمان هستیم از اسلام بدونیم،

اگر نمیخوایم مسلمان باشیم،

لااقل بدونیم چرا نمیخوایم مسلمان باشیم.

و اگر نمیخوایم این چیزها رو بدونیم،

باشه! قبول!

لااقل بپذیریم که نمیدونیم!



+لطفاً لطفاً لطفاً در مورد هویت و دینمون مطالعه کنیم.

بی دلیل و موروثی مسلمان نباشیم که این مسلمانی ذره ای در حیات پس از مرگ به کارمون نخواهد آمد!

حتی ذره ای!

+برای من بی نهایت تلخه که کسی بهم بگه در اسلام دروغ گفتن حلال است!

به من بگه در اسلام غیبت کردن حلال است!

به من بگه در اسلام مرد مالک بدن زنه!

اینکه مسلمانها دروغ میگن، غیبت میکنن، و مردهای مسلمان خودشون رو مالک بدن زن میدونند

به این معنی نیست که این هویت و دستور اسلامه.

باور کنید به این معنی نیست.

این بی نهایت تلخه!

+این پست مخاطب خاص نداره اما حرف مدتهای دلمه که از صحبتهایی خاص تازه شد.

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۶ ، ۱۳:۳۵
لوسی می