ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۸۶ مطلب با موضوع «شخصی :: روزنوشت :: بارداری» ثبت شده است

برای تعیین بیمارستانم هنوز دو دلم!

دیروز رفتم یک بیمارستان دیدم.

مثل تولد پسرک استرس ندارم

اما بلااستثنا هر شب دارم کابوس می بینم..

:((

 

+با وجود همه کابوسهام،

شیرینی تماشای نوزادی که تازه به دنیا اومده بود

هنوز در وجودم هست..

خدا حفظش کنه..

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۸
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۶ تیر ۹۴ ، ۱۳:۱۳
لوسی می
خیلی حساس شده م.
خیلی!
روزهای زندگی اصلا خوب نمیگذره..
خسته شده م و حوصله ی زندگی کردن ندارم..
حوصله ی اطرافیانم رو اصلاً ندارم
ترجیح میدم دیگه تو هیچ مهمونی افطاری شرکت نکنم
تا هیچ کس رو نبینم...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۱۳:۰۱
لوسی می
بعضی وقتها دلم میسوزه برای پسرک
که مامانش دیگه نمیتونه باهاش بازی کنه
و این بچه تنها روزها رو شب میکنه.

+امیدوارم اومدن سنجد واقعا برای روحیه ی پسرک کمک کننده باشه...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۹
لوسی می
از اینکه مامان فکر کنه که من انتظار دارم بیاد کارهامو بکنه متاسف میشم
من واقعا همچین انتظاری از مامان ندارم.
هرگز چنین انتظاری نداشته م.
من فقط کمی ابراز محبت و توجهش رو میخوام!
همین!
زیاده؟
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۹
لوسی می
و مامان
که میگه خاله گفت دکتره بهت گفته که خیلی کم خونی! آره؟
من: آره.
مامان: خب الان برای کم خونیت چه کار داری میکنی؟
بچه ت کند ذهن میشه ها!
من: :|
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۷
لوسی می
روانم پریشونه!
خیلی خیلی!
تل رو قطع کردم و گوشیم آفلاینه.
حوصله ی دلجویی و صحبت با هیچکس رو ندارم...
هیچکس.


+من جراحی لازم شده :(

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۶
لوسی می

 دوست دارم بشینم و به حال خودم گریه کنم

بیشتر از اینکه به خاطر این پارگی پرده های داخلی ناراحت باشم

احساس تنهایی و غربت میکنم

و هیچ محبت و دلسوزی ای

نمیتونه این احساس رو رفع کنه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۴
لوسی می
کم خونی شدید
دستاوردی دیگر در بارداری
برای من!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۴
لوسی می
اعصاب ندارم.
کلا موجود نا امیدی هستم.
اینکه تو 26 سالگی لازم الجراحی بشی
اصلا چیز جالبی نیس!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۴
لوسی می
هر قدر به موعد زایمان نزدیک تر میشم
استرس زایمان و ماجراهای بعد از زایمان
بیشتربه سراغم میاد
پایان نامه م هم که همیشه ی خدا هست!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۳
لوسی می
تو بدترین دوران روانی این چند وقت قرار دارم!
نمازهام داره از دست میره
و من نمیدونم قضیه از کجا آب میخوره.
استرس و ترس از این رخداد تو ضمیر ناخودآگاهم هست
و هرقدر خودمو بی خیال نشون بدم
بازم برام قابل هضم نیست..
پایان نامه م هم که همیشه ی خدا هست..
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۳
لوسی می
از همه ی اطرافیانم بدم میاد!
البته همه ش هم ناشی از توقعاتمه!
خب توقع نداشته باش
که اگر نکردند دلخور نشی!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۹
لوسی می
دیروز خواهرم میگفت
نگهداری از دو تا بچه بدون کمک،
خیلی سخته
میگفت خاله گفته تو کار اشتباهی کردی
که اختلاف سنی هاشون اینقدر کمه
و من از دیروز شاکی ام
که خاله به چه حقی
در مورد بچه آوردن من نطر داده؟!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۹
لوسی می

کلا ذهنم درگیر مامانه!

کلا دلخور و دلشکسته ام.

باید خیلی بیشتر به توانایی های خودم متکی باشم

تا کمک بقیه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۸
لوسی می