ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

1678.

دوشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۵۸ ب.ظ

پسرکم مشغول تهیه ی ماکارونیه.

روغن و آب و نمک و ماکارونی و آویشن ریخته تو قابلمه

 و گذاشته رو گاز مجازیش

و اصرار داره بشینه پیش من و غذاشو هم بزنه.

دلم از تماشای معجونش اساسی به هم می پیچه..

نمی تونم اصلا به محتویاتش نگاااه کنم.

أه! آخه اینم شد بازی؟!

:))

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۱۲
لوسی می

نظرات  (۵)

۱۲ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۵۱ مامان محمدمهدی
بازیش که خوبه
پاسخ:
خب به شرط اینکه محتویات هم الکی باشه.
یه بویی گرفته بود مخلوط اویشن و روغن که بیا و ببین!

آخی:)

چه خوب بهش اجازه می دی این کارارو بکنه:)

اتفاقا اون پست چندتا بالاترو که خوندم و شیطنتش می خواستم بگم خب خودت یه کمی وسایل در اختیارش بزار قاطی پاطی های موردعلاقه شو بکنه خرابکاریم نشه:) ولی گویا این اجازه دادن ها کافی نیست برای دست برد نزدن به آشپزخونه مامان:)))))

پاسخ:
آره من کلا تمام تلاشم اینه که نذارم چیزی که دوست داره به دلش بمونه الانم تمام همتم بر اینه که متوجه بشه که آشپزخونه مال منه و قبل از هر کاری باید اجازه بگیره. اتفاقا گاه هایی که اجازه میگیره من خیلی خوب برخورد میکنم و چیزی که میخپاد رو تو نود و نه درصد موارد بهش میدم.
سلام
چقدر جالب!!!!
فکر نمیکردم غیر از علیرضا پسری باشه که به این کارا علاقه داشته باشه
اما طفلی بچم با مواپ واقعی کار نمیکنه
اگه بهش لوبیا بدم.کلی ذوق میکنه....ولی با هرچیزی از اسباب بازی گرفته تا قطعات پازلش برامون کیک درست میکنه
بیشتر تو کار کیک پختنه
پاسخ:
سلام. پسرک منم با همه چیز شیرموز و کیک درست می کرد اما الان خیلی واقع گرا شده. گاهی هنوز میره سراغ مواد فانتزی اما اکثرا دنبال یک بهونه و روزنه ست که بره سراغ واقعیت آشپزی!
آره یادمه که یه بار براتون آب حیوون درست کرده بود :)))
۱۳ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۲۵ مامان کوثر
خب نگاه نکن :دی
برووووووووو خدا رو شکر کن که به گاز مجازی رضایت میده، کوثر اگه به سرش بزنه، دقیقا باید در شرایط مشابه من، کار منو تکرار کنه
برووووووووووووووووووو:دی
پاسخ:
نگاه نکردم دیگه. به روش نیووردم.
خب پسرک هم گاهی اوقات اینطوری میشه. من مجاهدت عظیمی انجام دادم که بی خیال گاز شده. هرچند هنوزم هنرهاشو تو فر می بینم!
یه سوال
فکر نمیکنید شما و سایر مادرانی که در اینجا نظر کذاشتن و کفتن بجه شون همینجوریند و با مواد واقغی باید کارر بکنند ،زیاد رو به بجه هاتون دادید!
اخه یعنی جی بجه رو انقدر ازاد میذارمد مادرا
دو روز دیکه بزرکتر بشه جیزا بیشتر و بزرکتری میخاد و اونوقت که حریف بجه نمیشه ادم.
پاسخ:
من شرط می بندم شما با گوشی کانکت شدید و کامنت گذاشتید.
کار سختیه! ممنونم واقعا...
خب کللللی مفصله جوابتون و من هم چون با گوشی میام نت سختمه نوشتن.. سر فرصت اگر خواستید یه بحث مفصل در موردش می نویسم. البته صحبت شما رو هم تا حدودی قبول دارمممم.