1806.
یه سوالی همیشه در پسِ پرده های ذهنم هست
و اون اینه که اگر دین مدلی ایده آل، برای زندگی ایده آله،
چرا همه از این مدل ایده آل (!) فراری اند؟!
+خسته شده م از این جواب:"چون دین به صورت همه جانبه پیاده نشده!"
ببینید دوستان من، از نظر شخص من، دین در درجه ی اول یک ابزاره (و در درجه های بعدی چیزهای دیگری خواهد بود). یک مدله که ادعا میکنه ایده آله. اگر کسی طبق این مدل پیش بره به سعادت دنیا و آخرت خواهد رسید.
واقعا اگر دین ما قراره یک مدل ایده آل باشه، نباید منتظر اجرا شدن در همه ی ابعاد باشه! اینکه نشد دلیل! درسته که همه مون میگیم:"چون به صورت همه جانبه پیاده نشده" اما واقعا نباید این دلیلش باشه. اگر یک مدل فقط وقتی میتونه باعث برکت بشه که همه جانبه پیاده بشه، اون هم با این همه ابعاد گسترده ای که داره، و فقط در زمان اجرای ایده آلش نتیجه خواهد داد، این خودش یک ضعف مدله!! نیست؟ مدلی که شما باید همه ی داده هاش رو در جای درست بذاری وگرنه برعکس نتیجه میده! این نوع طراحی مدل اونقدر ها خلاقانه و جالب و حتی درست نیست.من نوعی هم می تونم از پسِ طراحی مدلی بربیام که با داده های ایده آل نتیجه ی ایده آل بده. چیزی که یک مدل رو از مدلهای مشابهش متمایز میکنه و در جایگاه ویژه قرار میده اینه که اولا توسط کاربر قابل پذیرش باشه، و ثانیا در ابعادی که داده ی درست توش وارد شده، نتیجه بده. نه اینکه کل ننتیجه ش منوط به صحت کل داده ها باشه!!!همه ی ما این مثال رو در دوران تحصیلمون شنیدیم که میگن "چطور وقتی یک دستگاه برقی میخرین اول به کاتالوگش نگاه میکنین تا ببینین چطور استفاده بشه و طبق همون تنظیمش می کنین؟ پس در دینداری هم باید به کاتالوگ انسان نگاه کرد که همانا دین اسلام است! و باید بر مبنای دین اسلام تنظیمش کرد!"
نکته ی اول اینکه این مدل توسط کاربر قابل پذیرشه. کسی از دین فراری نیست! همه ی ما در اولین باری که هرگناهی رو انجام میدیم( فارغ از مسلمان بودن یا نبودنمون) متوجه خلاف فطرت بودن اون گناه میشیم.. اولین بار. در عده ای ضعیفتر و در عده ای قوی تر. عده ای در خردسالی این خلاف بودن رو پی می برند که خب خیلی ساده باهاش کنار میان، و عده ای هم به خاطر شرایط خوبی که داشتند در بزرگسالی با چیزی به اسم عذاب وجدان مواجه میشند که خیلی هم ساده باهاش کنار نمیان.
پس این مدل قابل پذیرشه، و هر خطایی و هرگناهی دستگاه وجودی انسان رو در جهت خراب شدن و کارکرد منفی پیش خواهد برد. چیزی که احتمالا تو کاتالوگمون عنوان شده.. و هرچیز این دین منطبق بر خواست درونی و فطرت ماست.1
می فرماید دینی را بپذیر که بر مبنای فطرتی است که خداوند آن را خلق کرده است. ینی کلا این دین بر مبنای خواست ماست. فراری نیستیم ازش! مگر وقتی که کارکردهای دستگاه های وجودیمون و کلیدهای هشدارش (مثل وجدان) رو از کار انداخته باشیم.
حالا من یک سوال از شما می پرسم، اگر یک وسیله ای خریدید و مثلا تو کاتالوگش گفته بود که این وسیله کار میکند و خوب هم کار می کند اما کارکردش به طورتصاعدی میتواند افزایش پیدا کند، برای اینکه از سطوح مختلف کارکردی این وسیله استفاده کنید به سطوح مختلف تنظیماتش مراجعه کنید. بعد مثلا برای اینکه این وسیله نهایت بهره وری رو برای شما ایجاد کنه، باید کل موتورش رو پیاده کنید، قسمت سیم پیچ داخلی موتور رو باز کنید، و به همون نحو دوباره ببندید با یک دور بیشتر!! سیم رو طوری بپیچید که یک دور اضافه هم ایجاد کنه، چون یک دور کمتری که الان هست، نوعی عیب است ولی چنانچه این کار رو بکنید، این دستگاه نهایت بهره وری رو ارائه خواهد کرد!!
شما چه کار میکنید؟ طبیعیه که خیلی ها بهره وری ماکزیمم رو بی خیال بشند و به بهره وری حداقل دستگاه راضی بشن چون نمیدونن داخل موتور دقیقا چه خبره و ترجیح میدن که کاری نکنن که اولا سخته(اشاره ی بجای آقای فروتن عزیز)، و ثانیا معلوم نیست چه نتیجه ای خواهد داشت..
وضعیت زندگی ما هم همینه. ما دستگاه هایی هستیم که الهمها فجورها و تقواها1.. خداوند بدی و خوبی ما رو به ما الهام کرده، و در ادامه قد افلح من زکیها2، کسی رستگار میشود که آن را تزکیه کند ( و آن بدی ها را دور کند).. یک دور بازچینی لازم داریم همه مون..
این اما نقص مدل نیست.. این ماکزیمم بهره وریه که کسی میخواد بهش برسه. دین یک خوبی ای که داره اینه که شما در هر شرایطی که بهش دست بندازید بهره وری مطلوب شما رو بهتون ارائه میده. شما اگر سیم پیچ رو دوباره باز کنید و با یک دور بیشتر ببنیدید به نتیجه ی مطلوبتون می رسید اما اکثر ما اون حد نهایی رو بی خیال میشیم.
اما نکته ی آخر! نمیدونم چرا جبهه گیریهای ذهنی ما در مورد اسلام که همانا من نامش را نوعی تعصب بی منطق می گذارم باعث شد که سعی کنیم هرطور شده از دینمون دفاع کنیم و با توجیهات عجیب مثل همین مسخره ترین توجیه که:" اگر جواب نمیدهد به این خاطر است که همه ی ابعادش رعایت نمی شود." سعی کنیم بگیم عیب از دین نیست از خود ماست. بگذریم که این جمله خودش چقدر توهین به دین است!!در حالی که نه عیب از دین است و نه از خود ما! کی گفته که جواب نمیدهد؟؟ اتفاقا عالی ترین نمونه ی مدل سازی همینه که این مدل برای همه ی سطوح در هر حدی که اجرا بشود جواب میدهد! حتی اونقدر ایده آله که لازم نیست برای اجراش و برای جواب گرفتن ازش به مبانی دینیش اعتقاد داشته باشید! همین که شما یه سطحی از این برنامه رو ولو بدون اعتقاد به اصل مدل اجرا کنید به ازاش جواب میگیرید!
مثالش هم خودمون و زندگی های لنگمون!! ما تا حدی که به دین پایبند هستیم تو زندگیمون داریم از برکاتش استفاده میکنیم. شاید اون سیم پیچ نهایی رو بیشتر نکشیده باشیم که نهایت بهره وری رو ایجاد کنه، اما در همون سطحی که به اخلاق انسانی معتقدیم، در همون سطحی که به نماز (به عنوان یکی از سطوح تغییرات انسانی)، در همون سطحی که به مستحبات می پردازیم داریم بهره می بریم و این اصلا جای مناقشه نداره!! اگر جامعه ی ما رو فساد برداشته در حدیه که به سطوح دین بی توجهی کردیم! و اگر هنوز تا فجاعت جامعه ی غربی فاصله داریم، این فاصله ی ما در سطحیه که به دینی که داشتیم عمل کردیم..
زین پس، هرکس در هرجا گفت اگر دین جواب نمیدهد به این خاطر است که همه جانبه رعایت نشده است بهش بگید که این جمله ش توهین مسلم به دینه! :|
1.فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها. آیه ی 30 سوره ی روم
3و2. آیات 8 و 9 سوره ی شمس.