ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

1838.

پنجشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۴، ۰۷:۵۹ ب.ظ

یکی از بهترین خبرهایی رو که این روزها میتونستم بشنوم

به صورت کاملاً غیرمترقبه و غیرقابل انتظار شنیدم..

خدایا شکرت همونطور که لایقشی..



+سلامتی گل پسر :)

+یک ماه بود این موضوع یک بخش بزرگی از روانم رو به صورت پنهان و ضمنی درگیر خودش کرده بود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۲۷
لوسی می

نظرات  (۲)

۲۸ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۵۹ مامان محمدمهدی
اگه دوست داشتی بیشتر بتوضیح و کلا الهی شکر
پاسخ:
چون وزن گیری گل پسر کم بود، دکترش براش آزمایش ادرار نوشته بود و البته گفت آزمایشه عجله ای نیست.
و یک ماه بود که من به لحاظ روانی درگیر این آزمایشه بودم و به لحاظ عملی از ده بیست روز پیش، درگیر نمونه گیری!
هی مشکل پیش اومد، اون سفرک رو رفتیم، درگیر خونه تکونی شدیم و کلا هربار یه چیزی شد که هی نشد(البته از کوتاهی هامون بود چون دکتره گفت عجله ای نیست ما هم هی بهش دامن زدیم)، تااااا چهارشنبه که بالاخره بردیم نمونه رو؛
بعد دکتر آزمایشگاه گفت که دیر آوردین (که من کاملاً انتظار داشتم اینو بگه)، و سه روز باید تو کشت باشه و ما دیگه تعطیلیم رفت برای بعد از عید!
این روان من هم کلا تا یه کاری تموم نشه اساسی درگیرشه حتی اگر بروزی ندم،حالا چه برسه به اینکه مربوط به سلامتی هم باشه.
هیچی دیگه کلا داغون شدم.. همه ش هم فکر میکردم اگه مشکلی باشه هیچوقت خودمو نمی بخشم که اینقدر نمونه گیریه طول کشید.
بعد دیشب یهو زنگ زدن گفتن نتیجه ی آزمایش آماده ست بیاین بگیرین.
مستر هم گفت بابا گفتین سه روز طول میکشه، گفتن خب هیچ مشکلی نبوده، اون سه روز مال وقتیه که مشکل باشه :)
خب ما اصلا انتظار نداشتیم که آزمایش رو انجام داده باشن.. و اصلا فکر نمیکردیم که اینطوری خبر خوشش بهمون برسه.
الحمدلله خیااااااااااااالم راحت شد به اندازه ی یک مااااااااااااه! :)
توضیحات کافی بود؟! :)
۲۸ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۳۰ مامان محمدمهدی
اوهوم
الهی شکر
دیگه کوتاهی نکن
پاسخ:
چشم :)