ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3105.

دوشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۵، ۰۱:۳۵ ب.ظ

دیروز فهمیدیم که مادرشوهر جان،

قصد نداره برای گل پسرمون مراسم دندونی بگیره.

لذا این مهم بر دوش خودمان افتاد!

تو این وضعیت هجرتی،

خیلی حوصله برگزاری مهمونی بزرگ ندارم

اما خب اصلا هم دلم نمیاد مراسم نگیریم.

خلاصه تصمیم گرفتیم بعد از ماه مبارک

و قبل از هجرت از اینجا

مراسم رو برگزار کنیم.

تا اون موقع اکثر وسایل رو هم می بریم،

و جا برای مهمانی بزرگ باز میشه.

:)



+ما جشن دندونی برگزار نمیکنیم.

ملت رو به صرف آشِ دندونی دعوت میکنیم. همین!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۳۱
لوسی می

نظرات  (۶)

جشن دندونی؟؟
شما جشن قدم هم میگیری؟؟
من این دو تا رو جدید تو یه وبلاگ ها خوندم اصلا واسم جا نیفتاد فلسفه ی برگزاریش!
جشن سیسمونی هم هست  اونم از همون وبلاگه دیدم !
تازه یه سری ها در حد جشن تولد میدون بلکه شدید تر
تم هم داره؟





پاسخ:
جشن نیست. یعنی ما تو اقواممون جشن نمیگیریم.
ما یه نوع آش داریم به اسم آش دندونی، که خیلی ها البته نشنیدن.
همون آش رو درست میکنیم و ملت رو به خوردنش دعوت میکنیم.
کیک و اینها نداره. یه مراسم عصرونه ست به صرف آش. اصلش همون آشه.
که آش گندمه یه تشبیهی از گندم پخته به دندون در اومده می کنن که الان یادم نیست!

جشن قدم که اصلا نشنیده بودم. :|

اما جشن سیسمونی رو بعضی از اقواممون برگزار کردن مثل جشن جهیزیه می مونه.
که من هردوش رو دوست نداشتم و از فلسفه ش خوشم نیومد برای همین هردوش رو ما برگزار نکردیم.
ولی بعضیا این کار رو می کنن برای نمایش چیزهایی که خریدن چه جهیزیه و چه سیسمونی.

البته میدونی من اصولا خودم بهانه پیدا کردن برای مراسم گرفتن رو دوست دارم. حالا نه مراسم کلان و بزرگ و به زحمت انداختن همه،
در حد خودمونی ها ونزدیکان رو دوست دارم به یه بهانه ای جمع کنم خونه مون و یا برم خونه شون.
البته بهانه ش باید قشنگ باشه و مثل سیسمونی و جهیزیه برای نمایش نباشه،
و ثانیا کسی تو زحمت نیفته. مثلا دندونی مراسم هدیه خریدن نیست.
و البته اینکه این بهانه ها یه سنت اجباری نشه برای همه و اگر کسی نخواست برگزار کنه احساس کمبود نکنه.
برای همین خودمونی ها رو دوست دارم جمع کنم حالا به هر بهانه ای که باشه.
به نظرم این چیزها بستگی به ظرفیت خانواده ها داره و هرکس باید به اطرافیانش توجه کنه.
مثلا بعضیها ناراحت میشن که کسی هرسال برای بچه ش تولد بگیره و اینها مدام مجبور بشن هدیه ببرن و با اکراه هدیه میدن!
درحالی که از نظر من خیلی هم خوبه و من اگر دعوت بشم حتما با رغبت هدیه میدم.
ایشالله خیره
پاسخ:
سلامت باشین.
مدل شما قشنگ
 اما اون وبلاگ عجیب بود کلی میز پذیرایی و کیک و شام و...
لباس مخصوص
و تم
و...
اولش جذاب بود واسم ولی دیدم کلا اهل شُ!! هست مثلا نوشته بود از دو ماه قبل در تدارک برای هر تولد و...
کلا حالم ناخوب شد :/

پاسخ:
بعضیا کلا اهل افراطن. همین تم های تولد رو ببین چه فروش عجیب غریبی داره! کلا شده یه منبع درآمد برای بعضیا.
همونطور که گفتم به ظرفیت خانواده ها بستگی داره.
ما حتی برای تولد تدارک خاصی نمی بینیم و در حد یک دورهمی عصرونه، حالا به اضافه ی کیک تولد تدارک می بینیم.
در حدی که پسرک خوشحال باشه. و گل پسر در آینده.
مثلا اصلا تولد یک سالگی پسرک رو برگزار نکردیم فقط یک کیک خریدیم بردیم خونه ی مادرشوهرم که همه به مناسبتی اونجا جمع بودن.
چون دلیلی نداشت وقتی که پسرک هیچ درکی از این شادمانی نداره زحمت کلان بکشم و همه رو هم بابت خرید هدیه تو زحمت بندازم.
اما این کار رو کردم تا شادی خودم رو تقسیم کرده باشم.
در مورد بقیه هم اگر نیت همون شو باشه بده واقعا، اما نمیشه گفت لزوما کار اشتباهیه طرف خیلی خوشحاله و مدل خانواده شون هم اینطوره و باعث دلخوری یا احساس کمبود یا زحمت افتادن بقیه هم نمیشه، خب بذار برگزار کنه خوش به حالش.
ما اهلش نیستیم.

راستی من یه بخشی به پاسخ کامنت قبل اضافه کردم. نمیدونم خوندی یا نه.
هزینه و هدیه مسئله م نیست
من میگم دغدغه  و عمر گران ارزشش بیشتر ازین اینه که حالا تم خرس مهربونم کج بشه ! و کارت تولدش چی بشه
 ارزش هاشون روی چیزهای به درد نخور گذاشتن بعضی سبک ها ...
حالا تیلیارد هم باشه!
:)
پاسخ:
منظورت رو متوجه شدم اما کلا کسی رو نمیشه به این خاطر محکوم کرد. این یه بهانه ی شادیه براشون.
ما مدل دیگه ای شادی میکنیم اونها این مدلی.
ما این مدل رو نمی پسندیم به خاطر همه ی اما و اگرهایی که داریم و تو اعتقاداتمونه.
اونها هم تا اصلی از اصول شرعی رو نقض نکردن نمیشه بازخواست بشن.
سبک زندگی افراد فرق میکنه و البته که من در سبک زندگی خودم با شما هم عقیده ام. :)
۳۱ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۰۰ مامان محمدمهدی
مگه رسمش بر عهده مادرشوهره؟!!
نمیدونستم
من سر هردو مامان پخت و پخش کرد خودمم نخوردم ببینم چی بود و چه مزه ای!
پاسخ:
نمیدونممم. اینجا همه جور رسمی هست! ولی اکثرا به عهده ی مادرشوهرهاست.
برای پسرک هم مادرشوهرم داد اما برای گل پسر نه مادرشوهر تقبل کرده نه مامانم! خخخ!
خیلی آش خوشمزه ایه و پر از مواد مغذی. من حتی در روزهای عادی سال هم می پزم و میخوریم! :)
ما که اصلا از این چیزا نداریم. تا چند وقت پیشم اصلا نمی دونستم آش دندونیم موجوده
پاسخ:
عه! البته منم خیلی ها رو میشناسم که بی خبر بودن که همچین آشی هم هست.