ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3202.

سه شنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ق.ظ
گاهی با خوندن وبلاگی تصوری از چهره ی اون شخص در ذهنمون ایجاد میشه،

که با واقعیتش زمین تا آسمون فرق داره..

و وقتی که چهره ی طرف رو می بینیم،

تصورمون کلا به هم میریزه..

البته که از روی چهره قرار نیست به چیزی پی ببریم،

اما خب تصویری که از شخص در ذهن داریم رو با شخصیتش پردازش میکنیم.

من الان خیلی غافلگیرانه عکس یکی از شخصیت های وبلاگی که وبش رو میخوندم دیدم،

خدایی اصلا حتی حدس هم نمیزدم این شکلی باشه!

اصلا ها!

اصلا!

:|


+البته گاهی هم خوبه که تصوراتمون به هم بریزه! :دی

+الان لابد می پرسین چطوری اتفاقی دیدمش؟

علاوه بر وب به پیجش هم سر میزدم، الان دیدم عکس خودشو گذاشته.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۰۲
لوسی می

نظرات  (۱۲)

من معمولا تصوراتم کاملا اشتباهه به خاطر همین اصلا دوست ندارم تصویر واقعیشونو ببینم.
پاسخ:
آرههه منم.. الان فهمیدم که تصوراتم زیادی زیاد اشتباهه!
یکی از دلایلی که بهتره مجازی ها مجازی بمونن هم همینه. به نظرم حتی اگه موقعیتی هم پیش اومد که بشه تصویر چهره ی اون آدم و حتی به صورت مجازی دید بهتره نریم طرفش. بذاریم شکست نخوریم :|
ولی میدونید، از اونجایی که ذهن آدم ها، ناخودآگاه از چهره ی افراد اون چیزی رو تصور میکنه که میپسنده و در واقع، شخصی خوش چهره رو تصور میکنه، اگه اون تصوره بهم نریزه ذهن ما به این عادت میکنه که فقط با افراد خوش سیما صحبت کنه! و این تبدیل میشه به یه ملاک واسه ارتباط با آدم ها. که شاید دیگه با افرادی که چهره ی مورد پسندی ندارن تمایل به صحبت نداشته باشه. که این اصلا خوب نیست. البته تنها نظر منه :)
پاسخ:
:)))
بگذاریم شکست نخوریم! این خیلی خوب بود! :))
بله بله اینی که گفتین خیلی خوب بود. تو این مورد هم دقیقا همین بود من تصورم از شخص یک چهره ی خیلی خوش سیما و با تیپ مدرن بود ولی خب اصلا با تصورات من جور در نیومد.
علاوه بر اون میدونستم که اون شخص اصلا شخصیت مذهبی ای نداره ولی بروزات چهره ایش یه حالتی بود که اصلا فکرشم نمیکردم تا این حد متعارف باشه.
بیشتر تصور میکردم مثل جوون های این دوره زمونه باشه که هیچی براشون مهم نیس!
کلا از اینکه چیزهای خاصی از زندگی بقیه بدونم و در عین حال بفهمم کجا هستند و چه شکلی ان خوشم نمیاد.
ترجیح میدم هیچوقت نفهمم این آدم ها واقعا هستند. اما برام خیلی واقعی شد!
نمیدونم چقدر خوب توضیح دادم! :|
وای چه جالب من فکر می کردم فقط خودم اینجوری هستم...خخخ
منم هر بار کسی رو میبینم که با تصورات ذهنی من متفاوته کلی اعصابم خورد میشه. 
منم چندتا از دوستای وبلاگی م رو تو تلگرام عکساشون رو دیدم؛ کلا من یه ذهنیت دیگه ازشون داشتم اما یه هو یه شکل متفاوت ازشون دیدم.
پاسخ:
درسته منم دوست ندارم تصوراتم به هم بریزه. اصلا. مخصوصا وقتی چیزهای خاصی از طرف بدونم.
مثلا بدونم که اصلا و ابدا آدم درستی نیست اما چهره ای که ازش می بینم متعارف و با بروزات مذهبی باشه! یا برعکس!
این بیشتر اعصابمو خرد میکنه!
۰۲ شهریور ۹۵ ، ۰۳:۵۹ تنها دلشکسته

سلام

یعنی الان من هم دلم خواست تصویر واقعی تو را ببینم :))))))))))) واقعا شبیه لوسی می، شخصیت مورد علاقه کودکی هایم هستی؟؟؟؟

هعی روزگاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااار ....

پاسخ:
اوه!
این که واقعا شدنی نیست.. ولی خدا رو چه دیدی شاید یه روز همو دیدیم :)
آره شبیهشم.. البته خب این نظر مستره :)
۰۲ شهریور ۹۵ ، ۰۶:۱۳ مامان محمدمهدی
برای من که خیلی هیجان انگیزه دیدن تصویر دوست وبلاگی
چند باری هم دیدم عکسهارو و شاید تو اون چند مورد فقط یکی از تصاویر با ذهنیات من نمیخوند و تفاوت ۱۰۰ درصدی بود

پاسخ:
آره خب واقعا هیجان انگیزه.
البته یادم نرفته که منو صد کیلو تصور کرده بودیا! خخخخ!
کاملا درک میشه منظورتون :)
پیش اومده واسم :)
پاسخ:
ممنون ولی چه بد که براتون پیش اومده :(
۰۲ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۵۵ مامان محمدمهدی
عه خب اون تصور شاید نشات گرفته از دوبار زایمانت بوده
جالبه از وقتی فهمیدم که تپلی نیستی دیگه هیچوقت اون تصورات به ذهنم نخورده و همیشه یه خانوم باربی تو تصوراتم بودی:)
پاسخ:
:)))
آره خب حق هم داری. این چیزیه که همه بهم میگن. تقریبا هیچ مهمونی ای نیست که من شرکت بکنم و در مورد این به قول شما باربی بودنم بعد از دوبار زایمان و قبل از دوسالگیِ بچه ی دوم صحبت نشه! مگر اینکه مهمانی و مهمانان زیادی تکراری باشن! ههههه ههه!
خب چیکار کردین باربی موندین بعد دوتا بچه . خب به ما هم بگین. :)
پاسخ:
به حد لازم و کافی حرص و جوش خوردم! خخخخخ!
واقعا من حرص و جوش زیاد میخورم اما از شوخی گذشته من اصولا آدم پرخوری نیستم و اهل همه چیز خوری و هوسی خوری هم نیستم.
کم پیش میاد بر پایه ی هوس چیزی بخورم.. البته حقیقتش رو بخواید رو خودم کار کردم و قبلا اینطور نبودم.
مدتهاست که دیگه سر سفره های غذا قبل از سیری کامل برمیخیزم در حالی که قبلا بر پایه ی خوشمزگی تا جایی که می شد خورد، میخوردم اما الان نه دیگه بر پایه ی نیاز میخورم و شاید حتی کمتر از نیاز.
یکی یه روزی بهم میگفت تو انگیزه های خوردنت رو از دست دادی! :))
ولی به نظرم چیزی که از همه ش مهمتره ژنتیکمه که باعث شد بچه های درشت به دنیا بیارم اما خودم چاق نشم. البته من در دوران بارداری هم اهل بخور بخور نبودم و به اندازه میخوردم و به حرف اونهایی که میگفتن بخور که تو دو نفر هستی گوش نمی کردم. این شد که خودم خیلی چاق نشدم و با وجود 15 کیلو اضافه وزن بارداری بیشترش وزن بچه هام بود تا افزایش وزن خودم. در حالی که کسانی رو میشناسم که در دوران بارداری 20کیلو افزایش وزن دارن اما بچه های دو کیلویی به دنیا میارن. خب 15 کیلو اضافه وزن مادره دیگه.
چه کامنت جالبی بود کامنت مستر یا میسیز توکان:)


بابا باربی:دی   فعلا نمیتونم باهات رقابت کنم:دی
پاسخ:
آری خوب بود اما به نظرم میس توکان باشند! :)
:))) چراااا؟؟! یادمه که از من لاغرتر بودی که! :|
نگو که افتادی رو دور چاق شدن؟!
نه،چاق نشدم،ولی هنوز دومی ندارم:)
پاسخ:
هاااا! از اون لحاظ :)
۰۳ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۴۰ تنها دلشکسته

سلام

واقعا باربی بودنتون راسته؟!!

باورش سخته! دوتا زایمان !!سزارین بود؟ تو فامیل هر خانومی که دوتا سزارین کرده، شکمش مونده هنوز و تخت نشده...واسه همین باربی بودنتون عجیب و بسی جالبه :)))

پاسخ:
سلام. عه! چه تصوری از من داشتی یعنی؟
نه بابا واقعا هیکل خوبی دارم. حالا باربیِ باربی با شکم تخت هم نیستم خدایی! در هر حال بارداری اثرش رو میذاره رو آدم. ولی خوبم الحمدلله. 56 کیلوام با قد 163.
فک کنم خوب باشه دیگه! ها؟ نظرت چیه؟ :دی
۰۴ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۰۵ تنها دلشکسته

من برم خودمو بکشم :((((((((((((((((((((((

با دو تا زایمان، 56 کیلو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اونوقت من از شما چاقترم :(((((((((((((((((((((((( قدمم کمی کمتر...

واااااااااااااااااااای خیلی لاغری...خیلی خوش تیپی..................... دیگه چی بگم!! خب بگو چیکار میکنی؟؟ فکر کنم اصلا تو روز یه وعده کم حجم میخوری!

نگفتین سزارین کردید؟ آخه شنیدم عمل سزارین خودبخود حجم شکمو نگه میداره واصلا تا آخر عمر تخت نمیشه، البته یکی نه ها. دوتا و بیشتر...

پاسخ:
ای وای خدای من!!! بابا بی خیال چقدر مهم شد این موضوع! اصلا از کجا شروع شد؟؟! خخخخ!
نه دیگه در جواب ناشناس گفتم که فکر کنم ژنم اینطوریه.
بیا بی خیال شو انقدرها هم مهم نیست! خخخخ!