ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3502.

شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۴:۱۹ ب.ظ

گاهی اوقات اتفاقی که بین من و دیگری افتاده

مثل خوره میره رو روح و روانم،

و به قدری آزارم میده که تصمیم میگیرم بشینم پای تلگرام و به طرف بگم که چقدر از کارت آزرده ام!

اما خب میدونم که کارم درست نیست!

بعد کلی ترفند برای رهایی از این خوره های روانی به کار می برم،

اما خب واقعا همیشه هم اثربخش نیست.




+خیلی زورم میاد که از کسی دلخور باشم

و اونم بدونه که دلخورم

اما اصلا براش مهم نباشه و به روی خودش نیاره!

این موضوعِ بی تفاوتیِ او،

بیشتر از اون دلخوریِ اولیه آزارم میده!

این چیزی که حتی در شرایطی که حق با مخاطبم هم نیست،

بازم من اصلا نمیتونم باشم،

یعنی بی تفاوت نسبت به دلخوری مخاطب از خودم!

+چقدر بده اینطوری بودن!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۰۶
لوسی می

نظرات  (۱۱)

۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۶:۲۴ نجمه خانم
بعضی وقتها کیف می کنن از اینکه تو ضعف بمونی در جواب 

متاسفانه این جمله ای که گفتمت با اصول اخلاقی خیلی فرق داره می دونم 
ولی باید ببینی در برابر کی داری خویشتن داری می کنی 
گرچه به نظرم بدون عصبانیت حقت را نذاری پایمل بشه بهتره 
چون در این صورت هم وجهه ات نمیاد پایین 
همم که طرف سوءاستفاده نمی کنه 
همم که نمتونه کیف کنه 

پاسخ:
آره گاهی اینطوره.
اما نمیدونم این شخصِ مخاطب من اینطور هست یا نه!
نمیدونم داره کیف میکنه یا هرچی!
اما میدونم که اگر برم و بگم که چقدر آزرده ام خودمو کوچیک میکنم!
شاید در لحظه آتش خشمم فروکش کنه اما ممکنه چیزی در جوابم بگه که اوضاع رو بدتر از بد کنه!
مثلا همین! که تو اهمیتی نداشتی که برای من مهم باشی!
شاید در این حد ناجوانمرد باشه که اینو بگه! من از کجا بدونم خب!
بعد دیگه هرقدر تلاش کنم که خشمم رو آروم کنم نمیشه که نمیشه!
۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۶:۳۱ نجمه خانم
آره 
یا بگنت تو حساسی 
اوف بدم میاد از این حرف که خدا می دونه!
پاسخ:
آره دیگه از همیناش میترسم!
اما خودخوریه ادامه دارههههه! :(
۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۶:۴۰ دچــ ــــار
من نظری ندارم :)
پاسخ:
ممنونم.
۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۷:۲۰ سهیلا ملکی
مطمئنی که می دونه ازش ناراحتی؟
پاسخ:
خب وقتی ارتباط هر روزه ی تلگرامی اینستایی از بین میره و تقریبا یه ماهه که منی که همیشه جویای احوالاتش بودم هیچ پیامی براش نمیذارم و قبلش هم ماجرایی بینمون پیش اومده، اگر براش مهم باشه میفهمه که یه چیزی هست!
مشکل الان همینه که براش مهم نیست!
۰۶ آذر ۹۵ ، ۱۸:۱۴ سهیلا ملکی
شاید مثلا اون بیشتر از دستت دلخوره فکر می کنه تو باید از دلش در بیاری

اگه غیر اینه و واقعیت اینه که براش مهم نیستی به نظرم تو هم سعی کن سطح اهمیتش رو برا خودت پایین بیاری
 2تا بچه و میزان انرژی که از ادم میگیرن و دغدغه ای که برای با نشاط و سالم نگه داشتنشون داری دیگه برات فکر ازاد باقی میذاره که به این چیزا فکر کنی؟

اگر خانواده خودت نیستن جدا بیخیالش شو
پاسخ:
نمیدونم!
آره از خانواده م نیست و برای همین خیلی تلاش میکنم که فراموشش کنم!
ان شالله که میتونم!
مسئله فکر آزاد نیست! من تو فکرهای دیوانه کننده خبره ام واقعا!کار میکنم و فکر میکنم!
آشپزی میکنم و فکر میکنم، جارو میکشم و فکر میکنم! فقط موقع بازی با بچه هاست که فکرم آرومه!
ولی وای از وقتی که بچه ها بخوابن! :|
آره واقعا... راس میگی... وقتی یکی یه آزاری میرسونه و میدونه تو اذیت شدی ولی هیچ واکنشی نشون نمیده خیلی بیشتر آدمو ناراحت میکنه :(
پاسخ:
آره واقعا آزاردهنده ست.
۰۶ آذر ۹۵ ، ۲۰:۳۴ سهیلا ملکی
پس به قول طب سنتی ها مغزت سرد شده
من خودم به ازدیاد فکر دچارم هی کنترلش می کنم ولی تا خودم رو ول کنم باز زیاد میشه
پاسخ:
یعنی چه بکنم الان؟
کنترل آموزی کن خواهر.
۰۶ آذر ۹۵ ، ۲۱:۱۹ مامان محمدمهدی
باید یکم سطح بی خیالیتو بالا ببری
مخصوصا در برابر کسی که بی توجهه نسبت بهت و خانواده ت هم نیست
با تمرین و ممارست اینکارو کن؛ تو موفق میشی من میدونم
خداروشکر من خودم نسبت به اینجور موضوعات خیلی بی تفاوتم
پاسخ:
خب چطوری؟
اره همه ش هم یاد شما میفتم که بی خیالی و هی غبطه میخورم!
چطوری سطح بی خیالیمو ببرم بالا لطفا؟!
من خیلی دارم تلاش میکنم! ممنون از جمله ی پر امیدت!  (تو موفق میشی من میدونم!)
۰۷ آذر ۹۵ ، ۰۲:۴۸ تنها دلشکسته

سلام

من هم نظر گندم بانو را دارم.. یعنی اینقد از این آدما تو زندگیم بوده... بعدش هم که به رویشان آوردم با مظلوم نمایی غیرقابل وصف گفتن: خب تو خیلی حساسی :(( ما گناهی نداریم... یعنی آدمو تا حد جنون عصبی میکنن.

پاسخ:
سلام.
آره دیوانه کننده ان.
البته خدایی از حساسیت ما هم هست!
من خودم اصلا از اون آدمهایی نیستم که به روی کسی بیارم! اصلا! یعنی اگر طرف به روی خودش نیاره منم به روش نمیارم! اما به شرط اینکه ابراز بی تفاوتی نکنه!
معلوم باشه که براش مهمه، دیگه بقیه ش مهم نیست که عذرخواهی نکنه یا هرچی! ایناش برام اهمیتی نداره. برام مهم این بود که نشون بده که براش اهمیت داشت.
۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۸:۵۶ مامان محمدمهدی
چطوریشو دقیق نمیدونم چون خودم بابتش تلاش خاصی نکردم تا حدی ذاتی بوده و خیلی کم اکتسابی.ولی امثال شما باید تمرین کنید.
مثلا تو همچین شرایطی که یکی ناراحتت میکنه و اهمیتی هم به ناراحتیت نمیده در وهله اول باید یاد بگیری که اصلا سعی نکنی براش توضیح بدی که از دستش ناراحتی چون همین توضیح دادنه و بی توجهی طرف بیشتر عصبیت میکنه بهرحال بعد یه مدت یاد میگیری که هیچوقت به همچین آدمایی توضیح ندی ناراحتیتو و لذا اون اعصاب خراب کنی بعدی رو نداشته باشی.فقط میمونه اعصاب خرابی اولیه که اونو هم دقیق نمیدونم راستش ولی خب مثل بعضی مواقع دیگه که ناراحت میشی ولی خودتو به بی خیالی میزنیا باید همونطوری رفتار کنی.
کلا باید یه کاری کنی که رفتارهای آدمای خیلی کمی تو زندگی باعث ناراحتیت شه.وای چقد جمله فلسفی بود:)
بعنی تو زندگیت دو سه نفر نهایتا باشن که برات حرفها و حدیثهاشون مهم باشه و اینا هم آدمایی باشن که دوستدار تو هستن و اتفاقی باعث ناراحتیت شن نه مثلن مادرشوهری که یسره رو اعصابته.
میدونی الان توضیح دادن من هم خیلی بدردت نمیخوره.خودت باید با ذهن فلسفی خودت بشینی عمیق فکر کنی که باید چیکار کنی که از این حساسیتها کاسته شه و بی خیال تر شی نسبت به آدمهایی که خیلی هم ارزش ندارن که تو بخاطر اقوالشون متحمل رنج شی....
اوووف
پاسخ:
به نظرم ذاتی هم شاید باشه ولی بخش مهمیش به تربیتت بستگی داره.
من احساس میکنم طوری تربیت شدم که بقیه باید برام خیلی مهم باشن! مستر هم همینطوره!
تازه من از مستر خیلی بهتر و متعادلترم! ولی فکر میکنم به ما اینطور القا شده که کسی نباید از ما دلخور بمونه حالا به هر نحوی که بوده!
نه من اصلا برای هیچکسی توضیح نمیدم که دلخورم! دقیقا به همین عللی که گفتی. چون ممکنه بعدش به اعصاب خردی مضاعفی بینجامه!
الانم فقط اعصاب خراب اولیه باقی مونده!
آرههه چقدر اینطوری بودن ایده آله. کاش بشه که اینطور بشم! جالبه من با هر عقل و منطقی که بگی میشینم با خودم حرف میزنم و به خودم ثابت میکنم که اون آدم اصلا مهم نیست! اما این به خوردِ دلم نمیره! نمیدونم چرا!
یکی از راه های کنار اومدن با خود، همین موشکافیِ بحث و حرف زدن منطقی با خوده، اما برای من هیچوقت جواب نمیده! دلم راضی نمیشه اصلا!
:((
۰۷ آذر ۹۵ ، ۱۸:۵۹ مامان محمدمهدی
آهان من یه کار غیر اخلاقی هم میکنم گاهی که پیش میاد.البته شاید چند سال یبار هم نشه ولی من اصلا از کار غیراخلاقی که کردم پشیمون نشدم و اون اینه که تلافی کردم
 
پاسخ:
عجب!
دمت گرم واقعا!
من اصلا نمیتونم! اصلا ها!
یعنی اگر تلافی کنم اعصاب داغونم تصاعدی میره بالا و خوب شدنی نیست!
چون خودم هم به این اعصاب داغون کنی اضافه میشم!