ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3517.

پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۱ ب.ظ

اگر به ازدواج به عنوان عامل محدودیت ارتباط با جنس مخالف نگاه می کنید،

حتما و حتما در عقایدتون به عنوان یک مسلمان،

بازنگری کنید!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۹/۱۱
لوسی می

نظرات  (۱۱)

۱۱ آذر ۹۵ ، ۲۳:۵۰ نجمه خانم
هعی
ای محدودیت زندگی من گمشو دیگه وع
پاسخ:
الهی آمین.
۱۱ آذر ۹۵ ، ۲۳:۵۴ نجمه خانم
گریه داشتا
نه خنده 
به قرآن
پاسخ:
آخه بحث من سر تفاوت عقاید و وضعیت و نگاه به زندگی بود.
شما اومدی اینو گفتی.
بله درست میگی نباید میخندیدم الان تصحیحش میکنم.
این طولانی بود که!
تا من رفتم پست بعدی برگردم آب رفت:))
پاسخ:
:))))
همینه دیگه! دنیا همینه!
از فرصت ها باید زود استفاده کرد که ممکنه همه چی یهو کن فیکون بشه! :))
اینم نکته اخلاقیش! :دی

آرهههه توضیحاتش یه جوری بود نمیشد مینیمال نوشت،
حوصله ی ماکسیمال نویسی هم نداشتم!
گفتم اصل مطلب رو بذارم بدون توضیح!
۱۲ آذر ۹۵ ، ۰۲:۱۵ ملکه بانو
منظورت از محدودیت ارتباطی چیه؟
پاسخ:
منظورم ارتباط با جنس مخالف بود.
اینکه ازدواج، باعث نمیشه ارتباطاتمون با جنس مخالف محدودتر بشه.
چیزی که متاسفانه الان خیلی جا افتاده که ازدواج باعث محدودیت روابط میشه.
چیزی که میگن عاملش تعهد اخلاقی به همسره.
درحالی که این دیدگاه اصلا اسلامی نیست و کاملا غربیه.
این محدودیت همیشه هست. چه شما مجرد باشی چه متاهل!
اتفاقا ازدواج باعث میشه با یک جنس مخالف به عنوان همسر، محدودیت ارتباطی از بین بره.
در نتیجه منطقا ازدواج اوضاع ارتباطی رو بهتر میکنه که محدودتر نمیکنه.
۱۲ آذر ۹۵ ، ۱۶:۲۷ سهیلا ملکی
خب خواهر توضیح بده برا چی باید به عقایدمون شک کنیم :)
مگه از قالب زمان و مکان خارجیم که با شروع یک ارتباط جدید و مهم و زمانبر ارتباطات دیگرمون محدود نشن؟
پاسخ:
خوشم میاد همیشه از دریچه ی جدیدی به پستهام نگاه میکنی که و قشنگ به چالش میکشیا!
نه منظورم رابطه با جنس مخالف بود!
که ازدواج اوضاع ارتباط با جنس مخالف رو بازتر میکنه که محدودتر نمیکنه.
بازتر شدنش هم منظور فقط ارتباط با جنس مخالفی به نام همسر هست البته.
۱۳ آذر ۹۵ ، ۱۲:۱۴ بنت شهرآشوب
محدودیت که قطعا ایجاد میکنه.
به هر حال آدمی که مسئولیت نداره، با آدمی که مسئولیت داره خیلی فرق داره
ولی ازدواج انقدر خوبی و شیرینی داره که می ارزه این مسئولیت رو به دوش بکشی
پاسخ:
منظور من محدودیت ارتباطی بود.
محدودیت ارتباط با جنس مخالف.
به نظرم ازدواج تاثیری در این رابطه نداره که هیچ، باعث میشه شما با یک نفر جنس مخالف دیگه به نام همسرتون، از محدودیت رها بشید!
اما محدودیت روابط با بقیه به قوه ی خودش باقیه!
یعنی ازدواج محدودیت ارتباطی موجود در دوران تجرد رو کمتر میکنه که بیشتر نمیکنه.
و این دیدگاه که محدودیت ارتباطی رو بیشتر میکنه، یک دیدگاه کاملا غیر اسلامی است.

۱۳ آذر ۹۵ ، ۱۵:۰۷ مامان محمدمهدی
حتی اگه از نتایجش بدونیم؟:)
متنتو حذف نکن ما هم بخونیم
دهه
پاسخ:
گفتم که توضیحاتش زیاد بود! مینیمال نمیشد نوشت!
یعنی مینیمالش کلی گیج کننده تر میشد.
نوشتم که کشفیاتم یادم بمونه !خخخخخ!
حالا وقت بشه سر فرصت می نویسم.
۱۴ آذر ۹۵ ، ۱۱:۳۸ دچــ ــــار
محدودیت!
مگه بده ؟! :)
پاسخ:
نه! خیلی هم خوبه.
مثل حجاب می مونه اصلا!
۱۵ آذر ۹۵ ، ۱۹:۰۶ دچــ ــــار
تازه توی یه پستی میخوندم یکی رفته دکتر تست بده دکتر ناراحت بوده از اینکه محدودیت ارتباط  هست توی ایران!!

+
پاسخ:
بعله!
خب ایشون باید یه بازنگری اسلامی در عقایدش انجام بده دیگه!
اصلا پست رو برای همونا گذاشتم! :دی
من متوجه نشدم :/
پاسخ:
عه! فکر کنم باید همون توضیح رو مینوشتم که همه گیج نشن من عذر میخوام واقعا!
پاسخم به کامنت های بقیه هم گویا نبود؟
الان مفصل میگم!
اون روز فکر میکردم که چرا به قولی ازدواج قاتل عشقه یا محدودیته؟؟! می بینیم که دو نفر ده سال مثلا با هم دوستند، و مثلا در غرب بدون ازدواج زندگی می کنند،حتی بچه دار میشن، بچه هاشون رو بزرگ میکنن، و بعد که تصمیم میگیرن بعد از این دوره ی آشنایی(!!) ازدواج کنن، ازدواجشون یک سال و دو سال بیشتر طول نمیکشه و طلاق میگیرن؟؟!
چیزی که داره متاسفانه در جامعه ی ما هم باب میشه.
بعد از تحقیقات فراوان (!) فهمیدم که در غرب، ازدواج عامل اصلی محدود کردن روابط بین زن و مرده. یعنی همون چیزی که بهش میگن تعهد به همسر. هرچند که این موضوع هم خیلی خیلی داره کمرنگ میشه اما هنوز در غرب هست.
وقتی که دو نفر ازدواج می کنند، تعهد ارتباطی نسبت به ارتباط با سایر انسانهای جنس مخالف به هم میدن. یعنی من نوعی در قالب این ازدواج تعهد میدم که فقط با همسرم ارتباط دارم. این چیزیه که بهش تعهد دادم (حالا چقدر بهش پایبندم مسئله ی مورد بحث نیست) و لذا این تعهد قابل پیگیریه. یعنی هستند کسانی که به خاطر نقض این تعهدات مورد بازخواست همسرشون قرار بگیرن یا حتی طلاق بگیرن. اما تا وقتی که مجرد هستند ارتباطاتشون با جنس مخالف کاملا آزاده. و همه هم اینو پذیرفتن. حتی اگر از کسی فرزندی داشته باشن مهم نیست. او مجرده و در ارتباطاتش آزاد و ازدواج این آزادی رو محدود میکنه.
اما در اسلام، مسئله ی محدودیت نسبتا برعکسه. یعنی شما تا وقتی که مجرد هستید،ارتباطاتتون با جنس مخالف کاملا محدوده! کاملا! از هر طیفی یا هر گونه ای که باشه شما حق ارتباط نزدیک حتی کلامی با جنس مخالف رو ندارید! اما بعد از ازدواج، شما محدودیت ارتباطی با کسی که الان همسر شماست رو از دست میدید و این ارتباط آزاده. محدودیت ارتباط با پدرشوهر و فامیل سببی رو از دست میدید و ارتباطاتتون از حالت کاااااملا محدودبه خانواده ی نسبی خارج میشه.
یعنی ازدواج عامل افزایش ارتباطات انسانها بین جنس های مخالفه.
در جامعه ی امروز اما تصور برعکسه!
پسران ما، و دختران ما تصور میکنند که اگر ازدواج کنند ( به علت همون گیر دادن همسر، یا چیزی که بهش میگن تعهد اخلاقی به همسر) آزادی ارتباطاتشون کم میشه(ارتباط در هر سطحی). یعنی در کمترین حالت دیگه نمیتونن مثلا با دختر همکلاسی شوخی کنند. دیگه نمیتونن اردوهای مختلط برن،دیگه نمیتونن با ده نفر جنس مخالف بگو بخند یا هرچیزی داشته باشن، چرا؟ چون به کسی تعهدی دادن!! این تفکر کاملا غربیه! کاملا! فقط سطحش یه کم نرمال تره! چون در تفکر اسلامی ازدواج در این ارتباطات هیچ تاثیری نداره! هیچی! شما همونقدر که در زمان تجرد میتونید با جنس مخالف شوخی کنید در زمان تاهل هم میتونید (یعنی همون نمیتونید!!) همسرگزینی شما در رفتار شما قرار نیست اثرگذار باشه.
اتفاقا ازدواج باعث کاهش محدودیت رفتاری میشه. چون شما با طیفی از جنس مخالفتون، به عنوان همسر، پدرش و غیره و ذلک افزایش ارتباطی داشتید.
خیلی بدیهی بود البته. یهو خواستم بنویسم که تفکرات روزانه م ثبت بشه.
این برعکس بودن عقاید در اسلام و غرب خیلی برام جالب بود! چیزی که متاسفانه داره کم کم از بین میره و ما به سوی زندگی مدرن پیش میرویم. برای همین گفتم اگر فکر میکنید که ازدواج باعث محدودیت ارتباطی است باید یه تجدید نظر بکنید. چون در اسلام ازدواج مانع هیچ ارتباط آزادی که در گذشته ی مجردگونه میتونسته وجود داشته باشه نیست! اون روابط اگر اسلامی باشند واقعا، در آینده هم میتونن وجود داشته باشن.
کاش جوابتون به «رهرو» رو توی خود پست هم می نوشتین! دی:
خب به نظرم چیزی که ملت در نظرشونه-کاهش روابط با جنس مخالف- چندان هم بی راه نیست. یعنی بیشتر نتیجۀ یک سری تجارب شخصی هستن تا ایدئولوژی و نگاه دقیق شون به دنیا و روابط افراد. تقریبا همه این دیالوگ رو می شناسن که «تو دیگه مجرد نیستی که بخوای فلان کار رو بکنی» یا همچین چیزهایی. مختص به حالت حدّی‌ش-ارتباط جنسی با جنس مخالف-نیست. بخشی از روابط ما با جنس مخالف مون، "تنها" از طریق همسر پوشش داده نمیشه. مثال نزدیکش، این هس که ما در جمعی 9 نفره هستیم شامل 4 دختر و 5 پسر. یک دختر و پسر با هم ازدواج می کنن-یا از سطح جاست فرند به شریک جنسی یا عاطفی تغییر می کنن- تو همین جمع. بعد انتظار میره که این جمع بعد از شکل گیری اون رابطۀ ازدواج یا دوستی بین اون دو نفر، کماکان با حضور اون افراد ادامه داشته باشه. طبیعی هم هست و زیاد.
اما نکته اینجاست که گاهی افراد بعد از شکل گیری رابطه های نزدیک، حساس میشن رو همدیگه و میگن فلان شوخی حالا باید کنار گذاشته بشه با اون غیرهمجنس های دیگه. افراد (بخصوص جوانترها) بخاطر این از رابطۀ رسمی یا جدی می ترسن که محدود شن و این محدودیت حاصل منطق نباشه و بیشتر جنبۀ احساساتی داشته باشه. یعنی ممکنه نگران باشیم از این که فرد مقابل مون بعد از ازدواج دچار حساسیت هایی بشه که قبل از ازدواج وجود نداشته. نمی گم خیلی همه گیره، اما نمونه هاش کم نیستند.
در کل به نظرم این سیستم خارجیا یه کم مسخره س. فرار از تعهد در این سطح واقعا آزاردهنده ست.
پاسخ:
بله باید می نوشتم ولی خب طولانی میشد دیگه! :دی
منم همینو گفتم دقیقا.
با این تفاوت که من معمولِ جامعه یا تجارب جامعه رو نگفتم در مورد عقاید اسلامی گفتم و با معمول و همه گیر شدنِ رفتارهای خاص بهشون جواز نمیدم.اینی که شما تعریف کردین عقاید اسلامی نیست و کسی که این جوری فکر میکنه باید در عقایدش به عنوان یک "مسلمان" تجدید نظر کنه.