ماجراهای من و خودم!

پاسخ:
سال های قبل از تاهل که هرسال خونه مادربزرگم بودیم، با کل خاندان مامانم اینا و همچنان هم این مراسم درطرف ما خونه مادربزرگم برگزار میشه و خانواده ی خود من هیچوقت دورهمیِ خودمونی و تنهایی نداشتیم که البته اصراری هم نبوده خدایی. هرچه بود خونه مادربزرگ بود که انصافا بد هم نبود و نیست و خوش میگذره که با خاله ها و داییها دورهمیم.
بعد از تاهل هم که مادرشوهر اینا، طی چشم و همچشمیِ باورنکردنی با اونوریهای من، افتادن رو دور مراسم گرفتن که سالهای اول ازدواجمون اصلا اجرا نمیشد،مثل مراسم چهارشنبه سوری! اما بعد تصمیم گرفتن اجرا کنن و چه روزهایی رو به خاطر تلاقیِ ناجوانمردانه ی مهمانی دو طرف، رو اعصاب من و مستر اسکی کردن! حالا مادربزرگم هرسال میگه مراسم قوم شوهرت کیه؟ من یه روزی مراسم برگزار کنم که باز متقارن نشه! ههه هه!
همین دیگه! همیشه خونه بزرگتر ها بودیم. پارسال تصمیم گرفتم برای خودمون چهارتا هم یه شب نشینی داشته باشیم. که یادم نیست چی شد که نشد.حالا امسال جدی ام.میخوام بچه ها خاطره ی خانوادگی و دورهمی هم تو مناسبت های مختلف داشته باشن.