ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3602.

پنجشنبه, ۹ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۵۵ ق.ظ

مثلا کسی هم باشه

که وقتی می بینه تو قطار جایی برای اقامه ی نماز نیست،

و قطار هم برای نماز توقف نخواهد کرد،

از پنجره ی قطارِ در حال حرکت،

خودشو پرت کنه بیرون،

که بتونه نمازشو بخونه!



+سکوت میکنم!

+از خاطرات رهبر انقلاب.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۰/۰۹
لوسی می

نظرات  (۹)

۰۹ دی ۹۵ ، ۱۲:۰۳ خانم اشک
پخ!
خو تو قطار نماز می خوند
پاسخ:
مطمئن باش بهش فکر کردن!
مطمئن باش!
۰۹ دی ۹۵ ، ۱۲:۰۴ بنت شهرآشوب
نععععععععع
جدی؟؟؟؟؟؟
دیگه در این حد رو نمیدونستم!!!
پاسخ:
والا!
اولش که گفتم:مثلا! :|
وووی بعد چیزی شون نشد یعنی؟
منم نماز میخونم مثلا:/

+تازشم پی نوشتای قبلی اینم دیدم:))))
پاسخ:
به نظر نمیرسه چیزیشون شده باشه! :))
منم!


+ای بلا! حواسم هست از حالا! خخخخخ!
۰۹ دی ۹۵ ، ۱۲:۱۳ خانم لبخند
اوهوم..
منم وقتی اینو تو کتاب شرح اسم خوندم خیلی متعجب شدم..
:(
پاسخ:
واقعاعجیبه خب.
۰۹ دی ۹۵ ، ۱۲:۲۰ کوثر متقی
وییی... من اگه باشم ته راهرو سجاده پهن می کنم :دی 
برای قبل انقلاب بوده الان فکر کنم قطار ها مجبورن بایستن هان؟

پاسخ:
خب نمیشده دیگه! مطمئن باش قبل از "پرت کردن خودشون از پنجره" به همه ی حالات ممکن لابد فکر کردن!
و چون راهی نبوده خفن ترین راه رو برگزیدن!
رفته بودن عتبات. ایران نبوده اصلا.
۰۹ دی ۹۵ ، ۱۳:۱۳ بنتُ الهدی
ما یه بار با اتوبوس سفر کردیم ..
قشنگ با صدای اذان مغرب حرکت کرد ..
ساعت نه و نیم شد ! دیدیم نه ! انگار نمیخواد وایسه برا نماز ! همسر رفت به راننده گفت. جواب داد من جاده رو بلد نیستم(جاده اصلی بسته بود) جایی نمیشناسم که وایسم هم برای شام هم نماز ! خلاصه بعد کلی دعوا و داد و بیداد راضی شد اگر جایی دید وایسه ! بماند که چندتا مسجد رو هم رد کرد تا رسید به یه پمپ بنزین. ساعت از ده هم گذشته بود.
اگر بهش نمی گفتیم میخواست ساعت دوازده شب برای شام و نمازی که قضا شده یه جا نگه داره !
باید اعتراض کرد . متاسفانه اهمیت نمیدن بعضیا

پاسخ:
عجبا!
آفرین به شما. :)
۰۹ دی ۹۵ ، ۱۶:۳۴ دچــ ــــار
من باورم نمیشد تا اینکه توی شرح اسم دیدم این مطلب رو! :)
پاسخ:
:)
۱۰ دی ۹۵ ، ۰۲:۴۵ خانم اشک

منم می دونم +های این پست را عوض کردی

مگه من شیفت باشم که پستهای جنابعالی از دستم در بره :)

پاسخ:
:)))
رفقای شیطون!:))
۱۱ دی ۹۵ ، ۰۹:۴۴ مامان محمدمهدی
خدا حفظشون کنه خیلی شجاعت میخواسته وخیلی اعتقاد راسخ
منم یکبار تو اتوبوس برای نماز صبح رسما جنگیدم ولی خب خیلی هم اذیت شدم
پاسخ:
آره خدایی.
دم شما هم گرم:)