ماجراهای من و خودم!

پاسخ:
راستش خودمم احساس خوبی ندارم از تغییر صد در صدی.
اما حس میکنم تغییر چند درصدی لااقل باعث ساده تر شدنش میشه!
درست میگی! اگر همه شو تغییر بدم به عید نمیرسه! من تصمیمم تموم شدنش تا عیده!
از این تصمیم نمیخوام کوتاه بیام
و
باید حتما استادمو ببینم! :|
ممنونم.

پاسخ:
خیلی هم بزرگ نیست!

پاسخ:
:دی

پاسخ:
آره!
آخه اتفاق دیروز این بود که با رییس یک سازمان ملاقات کردم
که از انجام پروژه برای سازمانشون استقبال کرد.
گفتم کلا پایان نامه م رو بر مبنای سازمان اونها قرار بدم!
وگرنه موضوع پایان نامه رو نمیخواستم عوض کنم.

پاسخ:
رشته ی من و شما کلا متفاوته! من خواستم اونطور رشته های علوم انسانی و صرفا مترجم بودنشون رو بیان کنم.
که هیچ تولیدی ندارن و فقط روی گذشته ها مانور میدن.
نه در مقطع کارشناسی ارشد و نه دکترا هیچی به علم اضافه نمیکنن.
هرکس هر طور مایله میتونه عمل کنه. این ادعا نیست، تلاش برای تغییره. از یه جا باید شروع کرد!
شما اگر مقایسه ها رو تولید علم که هیچی اصلا، یه کار کاربردی میدونین من به نظرتون احترام میذارم.

پاسخ:
بله! این گردآوری درحد یک فصل از پایان نامه به نام مبانی نظری کافی است!
در مبانی نظری قراره چه بنویسید؟همین که این چه گفت و آن چه گفت!
نه اینکه کل تحقیق بشود این چه گفت و آن چه گفت! و چه شد که این مثل آن نگفت!
:)
میگم که کلا ما متفاوتیم.
بحث مختومه نیست؟

پاسخ:
نه آقا هستند.
بحث سر اینه که من ندانسته* به ایشون گفتم که از این پروژه ها و پایان نامه های مقایسه ای دوست ندارم.
که مقایسه ی نظر این با اونه! مثلا مقایسه ی نظر فلانی با فلونی در مقوله ی مثلا ایکس!
 که من میگم این تولید علم نداره و ایشون میگن که این خیلی هم عالیه و مقدمه ی پژوهش همین گردآوری هاست.
درست میگن اما به زعم من این گردآوری فقط یه بخش از کار باید باشه نه کل کار!
کلا بحث من سر این بود که تو پایان نامه ارشد و دکترا یه پژوهش انجام بدیم که دردی را دوا کند!
و بقیه ش تو همین دیالوگها معلومه!
از این پایان نامه ها زیاد دیدم! مخصوصا تو بخش علوم انسانی و علی الخصوص علوم قرآنی و فلسفه از این کارها زیاده (یعنی در حدود نود درصد مقالات و پژوهشهاشون همیناست!)
و به نظر من همینه که هیچ تولید علم خاصی تو علوم انسانی و مخصوصا این زمینه ها در ایران وجود نداره.
حالا ندانسته* ش از اونجا بود که پایان نامه ی خود ایشون هم مقایسه ای بوده! :|
و من نمیدونستم وگرنه که نمیگفتم اصلا! :دی

پاسخ:
ببین حرفت رو قبول دارم این کارها مثل کارهای علمی ترویجی در سایر رشته ها می مونه.
کارهای علمی ترویجی در ژورنالهای بین المللی ارزش بالایی دارند.چون نویسنده ی مقاله ی ترویجی بیش از صد منبع برای کارش رو مطالعه میکنه و همه رو با هم یکپارچه ارائه میده و گاهی مقایسه میکنه و این برای سایر محققان یک منبع بی نظیر از همه ی مبانی نظری و سیر مطالعاتی پیش رفته در طول تاریخ در مورد یک موضوعه. هرچند که نباید به اونها بسنده کرد و مطالعات قدیمی رو به دست فراموشی سپرد.
به نظر من بهتره لااقل نظر یک نفر رو خودمون نقد کنیم! اینطوری جنبه ی پژوهشی بودنش بالاتر میره. اما اینکه نود درصد موضوعات یک رشته بشه مقایسه ی نظر دونفر، اونم در قالب متون علمی پژوهشی،اصلا توجیه منطقی به نظر من نداره. ولی به نظر خودشون داره دیگه! من چه کاره ام؟! :دی

پاسخ:
:))))
این چه حرفیه اتفاقا ذوق میکنم کامنتهای مفصل رومیخونم :)

پاسخ:
پول؟؟! :|
زهی خیال محال! :|