ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3689.

چهارشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۳۲ ب.ظ

وقتی استیک نوت* من برای استقبال از مستر،

رو آینه ی دستشویی می مونه و یادمون میره برش داریم!

بعد برادر مستر میره و میخونه ش!

:|



*من از خدا که تو را آفرید، ممنونم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۰۶
لوسی می

نظرات  (۸)

۰۶ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۵۹ پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
حالا راستشو بگو چی نوشته بودی :)
پاسخ:
ذیل پست نوشتم دیگه!
من از خدا که تو را آفرید ممنونم.
این بود متنش.
۰۷ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۲۲ پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
آهااااا :)))
پاسخ:
:)
:))

خوبه که متنش همین بوده و خصوصی تر نبوده
خدا رحم کرده :))
پاسخ:
آرهههه منم به همین فکر کردم! :))
۰۷ بهمن ۹۵ ، ۰۸:۲۹ دچــ ــــار
(شکلک سر تکان دادن به نشانه تاسف:)

مثلا من جای برادر مستر بودم می اوردمش بیرون و توی جمع بلند میخوندمش :)
پاسخ:
اینم کار جالبیه!
۰۷ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۳۹ دچــ ــــار
جدی یعنی مشکلی نداشتید؟! :)
پاسخ:
نه واقعا.
احتمالا خوشحال هم میشدم! حالا با قدری سرخ شدن!
اما استقبال میکردم، خاطره ای ماندگار میشد.:)
۰۷ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۰۲ بنت شهرآشوب
ماهم یه بار رفتیم خونه خواهرم،‌خود خواهرم نبود. اون یکی خواهرم بود.
شویمان هم اومد تو
حالا رو آینه ی خونشون با رژ لب یه عالمه زن و شوهر قربون صدقه هم رفته بودن و ماچ کرده بودن و ازین قرتی بازیا
شوی ماهم نگاهش بهش افتاد و خوند
منم یواشکی که مثلا خیلی عادیه یه دستمال کاغذی برداشتم و همشو خراب کردم!!!!

همسر باحیای ما هم به روی ما نیاورد که این متنو خونده
پاسخ:
:)))
جالب بود.
۰۷ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۱۷ دچــ ــــار
حالا البته محتواش زیاد نگران کننده نبود این:))
پاسخ:
محتواش عالی بود. :)
۰۷ بهمن ۹۵ ، ۲۳:۳۱ مامان محمدمهدی
چه لوس بازی:))))
ولی متنش خوب بود
آفرین به این همسر قدرشناس و شاکر
پاسخ:
والا :))