ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3704.

سه شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۵۸ ق.ظ

به مامان گفتم که استادم بهم پیشنهاد کار داده.

دوست داشت کار رو قبول کنم،

و میگفت بچه ها رو نگه خواهد داشت،

اما خب...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۱۲
لوسی می

نظرات  (۳)

۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۲۳ مامان محمدمهدی
من بودم به صرف این اظهار کمک اقدامی برای کار کردن نمیکردم
تجربه شو دارم و گاهی سخت پشیمون میشم و راه به جایی نمیبرم
پاسخ:
آره منم این کار رو نخواهم کرد!
اما خب واقعا کارش خوب بود کاش بچه ها بزرگتر بودن!
یا کاش موقعیتم فرق میکرد.
هرکار میکنم نمیتونم بچه ها رو بیخیال شم و به کار خودم برسم
گفتم شش ماه به تعویق بندازید میام! :دی
ولی خب قطعا نمیشه!
من به شخصه حتی وقتی خواهرام ویامامانم باشن بازم تاخودم نباشم خیالم راحت نیست
پاسخ:
این "اما خب"ی که ته متن بود به همین علت ها بود.

منم بوذم دلم راضی نمیشد

نه تنها آسوده خاطر نیستم بلکه یه استرس به استرس های موقعیت کاری جدید اضافه میشه حتما

پاسخ:
آره ولی کاش اینطورنبود!