ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

3990.

دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۰۰ ق.ظ

مستر وقتی ساعت دوازده میرفت بخوابه،

بهم گفت شرط می بندم زودتر از یک نمیخوابی!

میشینی پای این نت و دیگه بلند نمیشی!

حالا می بینم که شرط رو برده!

:|




+مهمانی تمام شد،

خودم خیلی راضی نبودم و احساس میکردم پذیراییِ شلخته ای داشتم،

(چون به خاطر بچه ها ناچار شدم سفره ی افطار رو قبل از حضور مهمانها کامل نچینم و این شد که برنامه ریزی زمانیم به هم ریخت.)

غذای ما در نهایت سوپ بود و چلو کباب بود و چیکن استراگانف.

شله زرد و ژله هم بود.

همین یه ذره، به قدری ظرف کثیف کرد که هرچی جمع میکردیم جمع نمیشد!

و مهمانها فکر کردند من خیلی خیلی تدارک دیده م لابد!

الانم همه ش روی ماشین ظرفشوییه که به نوبت شسته بشه! :|

+افطاری امروز ما نذر امام حسن مجتبی_علیه السلام و امام روح الله_قدس السره بود. ان شالله که بپذیرند. :)

+خیلی خیلی خیـــــــــــــــلی ممنونم بابت همه ی پیشنهادهای خوشمزه تون.

یه عالمه غذای جدید یاد گرفتم و فهمیدم که اصلا اونقدرها که فکر میکردم کدبانو نیستم!

کلی چیز میز هست که برای بقیه خیلی طبیعیه ولی من بلد نیستم هنوز! :|

ممنونمممممممم که همیشه خوبید :*

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۱۵
لوسی می

نظرات  (۱۰)

سلام 
قبول باشه افطاریتون.
من امتحان کردم وقتایی که غذامو نذر ائمه می کنم خیلی عالی میشن غذاها
ولی خب گاهی یادم میره..
راستی اگه دوباره خواستی مهمونی بدی کیک کشک بادمجونم خیلی شیک و خوشمزه س (:
پاسخ:
سلام. متشکرم ان شالله.
من برای افطاری ها این کار رو میکنم و اصلا نمیدونم چرا با نذر غذای روزانه و معمولمون، برای ائمه هنوز کنار نیومدم! :|
احساس میکنم برای نذر کردن چیزی برای ائمه باید یه کاری جدای از کارِ اجباریِ روزانه مون انجام بدیم. البته میدونم حسم درست نیست اما میخوام نذر ائمه ویژه باشه.
مرسی :)
اونم از اوناییه که هنوز خودم امتحان نکردم. میرم تو کارش :)
۱۵ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۲۲ شبنم بیقرار
سلام. قبول باشه. ان شاء الله اجرتون با خود آقا اماما حسن علیه السلام.
مسئله کدبانو بودن یا نبودن نیست! مسئله فرهنگ غذایی هر خانواده ایه. اون چیزی که با فرهنگ غذاییتون جور نباشه خب نمیرید سراغش که یاد بگیرید! به همین سادگی. وگرنه شما با دو تا بچه کوچولو مهمونی افطاری دادید که جزو سختترین مهمونیاس! دیگه کدبانو بودن به چی میخواد باشه؟

دیدی آخرش به حرف خودم رسیدی؟؟!! :))))
حالا ببین اون چلو کبابیه چه قدر دعات کرده!ههههههههههه
پاسخ:
سلام ممنونم همین که هدیه رو از ما بپذیرند برای ما کفایته.
درست میگی ولی اسمای خیلیهاشو نشنیده بودم اصلا! باید یه بار تجربه کنم دیگه.
مرسی عزیزم از روحیه دادن :*
آرهههه اتفاقا همه ش یاد شما بودم!خخخخ!
گفتم ببین چه کلاسی اولش گذاشتم که خودم می پزم! خودممممم! حالا رسیدم به همون حرف :))
۱۵ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۵۲ مامان محمدمهدی
خسته نباشی خداقوت
حالا خیلی هم کم و یه ذره نبودا!:)
چرا میگی نذر؟ مگه نه اینکه نذر زمانیه که برای برآوردن حاجتی قرار داده میشه و بعد برآورده شدن ادا میشه؟ الان یعنی تو نذری کردی به معصوم در مورد حاجتی و برآورده شده و حالا با افطاری دادن ادا کردی؟ یا اینکه تو لفظ اینطور میگی و منظورت همون ثواب افطاری تو به معصوم میدی؟ توضیح بده لطفا
پاسخ:
قربونت.
آره یه ذره که نبود ولی خب خیلی هم مفصل حساب نمیشد. ولی همه چی داشت دیگه پیش غذا و پس غذا! خخخخ!
نذر یعنی برای کسی(خدا) کاری رو انجام بدهیم. همین.
اون نذری که شما میگی نذر مشروطه. یعنی اگر فلان بشود من برای خدا فلان خواهم کرد.
این نذری که من میگم نذر مطلقه. یعنی اصل نذر که من برای امام حسن افطاری میدم یا از طرف امام حسن افطاری میدم به یه سری بنده ی خدا. یه همچین چیزی. شاید همونی که شما میگی: ثواب افطاری رو هدیه دادن.
نمیدونم متفاوته با اینکه از طرف کسی افطاری بدیم یا نه! خوب شد گفتی شک کردم مخصوصا اینکه الان فکر کردم که صیغه ی این نذر برای کسی غیر از خدا هم ممکنه؟ و چی میشه دقیقا؟! چون صیغه ی نذر باید حتما ذکر بشه! :|
برم بپرسم!
میام جواب همین کامنت رو تکمیل میکنم.
خواهر جان می تونی این کامنت رو سانسور کنی یا  عدم تایید یا بیای بگی من چون تو رو میشناسم میدونم منظورت چیه وگرنه اصلا خوب نگفتی 
ولی 
اولا قبول باشه افطاریتون 
دوما خدا قوت 
سوما به عنوان کسی که ازت بزرگتره اگه پیشم بودی یه چک خورده بودی ازم:\ 
شکلک عصبانی چیه؟ 😡
همین یه ذره : شله زرد و ژله و سوپ و چیکن استراگانف و چلو کباب 
واقعا حس نمی کنی تجمل گرایی داره ازش می باره؟ ما شله زرد و سوپ با هم نمیدیم 
والا نمی فهمم ژله اون وسط چی کار داره؟ 
درسته مهمونیت رسمی بود ولی نگران چی بودی خدایی؟ چیکن استراگانف نمدونم چیه ولی لابد جوجه است دیگه یا هرچی هست گوشت مرغیه یا اصلا گوشتیه درسته؟ یعنی دو تا گوشتی 
اونم برا افطار؟ 
حق توجیه هم نداری 
بازم قبول باشه 
حق هم داشتی سفره رو از قبل نچینی 
پاسخ:
سلام.
نه عزیزم چرا سانسور کنم اینجا چیزی سانسور نمیشه حق داری حرفت رو بزنی.
درست میگی شاید نمونه هایی از تجمل توش بود، اما الان اسم این تجمل نیست.تجمل وقتیه که تو برای تو چشم کسی کردنِ چیزی، "بیش از حد متعارف" مایه میذاری.خب من این کار رو نکردم. من فقط یه پیش غذا داشتم، فقط یه غذا، و فقط یه افتر غذا! یا غذای جانبی. و این الان متعارفه و حتی کمتر از متعارف محسوب میشه. در مورد اسراف هم اگر باشه الحمدلله اسراف نشد چون وقتی متنوع میذاری باید کمتر درست کنی. و خدایی هیچی دور ریز نداشتیم الحمدلله.
این چیزیه که الان متعارف شده تو مهمانی های رسمی. بماند که الان غذای اصلی چند مدله ست! دو مدل خورش، یا دو مدل برنج، یا غذای جانبی چند مدله است دو مدل سالاد و دسر! اما من فقط یه مدل درست کردم که مثلا تجملاتی نشه. :|
در  مورد سوپ و شله زرد خب سوپ پیش غذاست شله زرد دسره! چطور اینها با هم جمع بشه؟ و ژله هم برای این بود که شاید کسی شله زرد دوست نمیداشت! :|
قبول کن اونقدری که فکر کردی تجملاتی نیست در عصر کنونی. اونم مهمانی رسمی، راستش من برای خودمون هم اگر باشه همینطوری میذارم. یعنی اصلا چیزی بیشتر از مهمونیِ معمولیِ اقواممون نذاشتم. شاید اگر دیگه زیادی جمعمون خودمونی بشه فقط چیکن استراگانف رو حذف کنم از لیست. ولی بعیده اونم حذف کنم! :|
من همیشه برام مهمه که اسراف نشه. که الحمدلله نشد. به اینش خیلی فکر نکرده بودم.
شایدم تجملاتیه! می پذیرم که جامعه به سمت خوبی پیش نرفته ولی الان متعارف همینه دیگه.
شاید ما باید باهاش مبارزه کنیم، ها؟! :|
نمیدونم باید بهش فکر کنم.

+چیکن استراگانف مخلوط گوشت و قارچه! همین! با سس روش و خیارشور و چیپس و فلفل دلمه ای.غذا حساب نمیشه اصلا و معمولا هم زیاد خورده نمیشه. یه غذای کاملا جانبیه و نه اصلی.

اسراف یه چیزه تجمل گرایی یه چیز دیگه

ما شله زرد رو بعد غذا نمی خوریم

در ضمن هنوز اونجوری مد نکردیم دو مدل غذا اصلی رو (چیکن گوشته پس جزو اصلی میشه) خیییییلی هامون یه مدل غذا میارن

کسی که شله زرد دوست نداره لزوما و حتما نباید یه چیز دیگه بذاری حتما بخوره

افطار یعنی وعده سبک

نه پیش غذا و افتر غذا و غذا!!

اونم دو مدل افتر غذا دو مدل غذا

:|


پاسخ:
چیکن غذای اصلی نیست درسته که گوشت داره اما چون خامه داره و یه مقدار سنگینه بیشتر از سه چهار قاشق نمیشه خورد اصلا!
چرا دیگه! وقتی دوست نداره باید بتونه یه دسر بخوره یا نه؟ :|
بگم به من چه غذای منو دوست ندارین؟ :|
خب مهمونی های ما افطار و شام حساب میشه دیگه نه افطار خالی.
یه مدل غذا یه مدل افتر غذا!
ژله و شله زرد که دسرن کلا.
دو مدل دسر بود فقط!
ولی از اون روز دارم به این فکر میکنم که تجمل چی معنی میشه!
و ایا ما هم به تجمل گرایی دامن زدیم یا خیر.
۱۵ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۴۸ شبنم بیقرار
عاقلانه کار کردی! چون خستگی میزبان واقعا حال مهمون رو میگیره و هرچی هم غذا خوب باشه مهمون معذب میشه. همه غذات رو هم که از بیرون نگرفتی فقط اون غذایی که اصلا از بیرون باید گرفته میشده بوده.
به نظر من مهمونیت عالی بوده. خودت یکم سخت گیر و کمال طلب هستی خواهر جان! :)
پاسخ:
آرهههه منم به همینش فکر کردم که خودمم یه کارایی کردم دیگه:دی
مرسی از پیشنهادت.
آرههههه خب من قدری ایده آل گرام و این معمولا باعث زحمت خودمه.
و جالبتر اینکه برای خودم سخت میگیرم نه بقیه! یعنی من یه مهمونِ فوق العاده ساده گیرم و به زحمت نیفتادن میزبان برام خیلی مهمه.
اما خودم که میزبان میشم، راحتی مهمون برای خیلی مهم میشه و میزبان سختگیری هستم :|
بنظر من که زدی 
پاسخ:
:|
شاید تجمل تو خونواده های مختلف معنی متفاوتی داشته باشه... 
مثلا من اصلا نمیتونم اسم این مهمونی رو تجملاتی بذارم. تو خونواده ی ما خیلی عادیه چندین مدل دسر و غذا و من فکر می کنم اگه قراره یه چیزی رو باب کنیم نیاز نیست سریع حذفش کنیم همین که کم کم کمش کنیم هم میتونه موثر باشه.
مثلا وقتی من بجای چندین مدل غذا یه پیش غذا و غذا و به قول شما افتر غذا میذارم خودش یه انقلابه تو این جو خونوادگی ... بعد هم من همیشه میگم شاید از یه مدل غذای من خوششون نیاد یه چیز دیگه باشه که بتونن باهاش سیر بشن. این بلا خیلی سر من اومده که مثلا خونه دوستامون همه جیز ساده برگزار شده و من گشنه به خونه برگشتم /:
ببخشید خیلی حرف زدم
پاسخ:
دقیقا همینه.
منم به خانم اشک گفتم که باید ببینی متعارف چیه و چیزی که از اون بالاتر بره میشه تجمل.
تو خانواده ی ما هم اسم این تجمل نیست. میگم من اگر مهمونی رسمی هم نبود همینو جلوی اقوامم میذاشتم درنتیجه برای اونها شرایط خاص و ویژه ای درنظر نگرفتم. کما اینکه روز بعد هم که مادر مستر اومد من همینا رو گذاشتم با تغییر غذای اصلی البته.
و برای منم خیلی پیش اومده که چیزی رو دوست نداشتم. بماند که شده که نه تنها غذای اصلی رو دوست نداشتم که جانبیه رو هم دوست نداشتم! خخخخخ! گرسنه برگشتم :)))

نه لطف کردی :)
+افتر غذا یه کلمه ی کاملا من درآوردیه! دیدم پس غذا زشته گذاشتم افتر غذا :) چی باید بگیم به جای افتر غذا؟! :)) شاید همون غذای جانبی بهتر باشه. :))

متعارفتون منو کشته

همین فکر یه ذره ذره تجمل رو آورده خواهر

آخه تو میگی گشنه نمونن بعد میگی ژله و شله زرد در حالی که هیچ کدومو کسی نخوره گشنه نمی مونه درسته؟

حرفت کارتو نقض می کنه لوسی می جان

پاسخ:
عزیز جان از اول تذکرت رو با گوش  جان شنیدم و پذیرفتم و گفتم به حرفت فکر میکنم.
اما گویا هی باید توضیح بدم که!:|
شله زرد فقط به حکم ماه رمضون اون وسط بوده. و تنها چیزی که نسبت به ایام معمول و مهمانی های غیر افطار اضافه بود همین شله زرد بود و خرما و زولبیا و بامیه و البته چای!
و ژله هم حکم دسر رو برای ما داره و همیییییییشه هست.اتفاقا من اصلا ژله ی ژیگولی درست نکردم یه ژله ی معمولی رو تو آب حل کردم گذاشتم وسط و لاغیر!
قرار نیست با حداقل امکانات ممکن از مهمان پذیرایی کنیم.
اگر اینطوره که شما میگی با نون و پنیر و سبزی هم ملت سیر میشن! کافی بود سبزی بذارم و خرما و پنیر و هرچیزی بیش از این اسمش میشه تجمل.
و مثلا برای دو غذا بودن که اگر نون و پنیر دوست نداشتند، دیگه نهایتا یک املت هم بپزم! :|
در حالی که در حدیث از امام علی هست که خودت رو برای مهمان به زحمتی فراتر از حد توانت نینداز، و علاوه بر اون، امکاناتت و دارایی ت رو هم ازش دریغ نکن.
وحتی در وصیتنامه ی امام علی هم توصیه به مهمان هست! که مهمان را جز با احترام و راضی، از خونه تون راهی نکنید.
و احترام و رضایت در هر شرایط فرهنگی ای فرق میکنه.
و از امام صادق هم هست که اگر کسی سرزده به خانه ات اومد، همون چیزی که داری رو براش بیار و با هم بخورید، اما اگر دعوتش کردی برای پذیرایی از او زحمت بکش.
قرار نیست که دیگه در ساده ترین حالت ممکن مهمانی بگیریم در شرایطی که خودم هم اینو نمی پسندم که کسی به مهمان شدن من درخانه ش بی توجه باشه و مثلا فقط با یک کتلت از من پذیرایی کنه،مگر اینکه طرف خیلی خودمونی باشه و فضا هم فضای مهمانی نباشه و دوستانه باشه و تازه بدونه من چی دوست دارم!
اما در مهمانی رسمی این رو نمی پسندم. البته که قضاوتی هم نمیکنم چون ممکنه حد توان میزبان همونقدر بوده باشه اما برای من هم مهمه که کمتر از حد توانم تدارک نبینم. اتفاقا این پذیرایی من برای خانواده ی ما بسیار معمول و روتینه. من برای مادر و خواهر مستر هم که فرداش مهمان ما بودند من باز هم همون بساط رو برپا کردم و فقط به جای کباب از بیرون قیمه بادمجون پختم و این معمول بود.
اینطور نبود که به خاطر مهمانی رسمیِ دوستان مستر فراتر از نرمال خودمون تدارک ببینم. فقط برای اونها ریسک سلیقه و طعم رو نپذیرفتم و از بیرون کباب خریدیم. چون نگران بودم طعمی که من از خورشها می پسندم رو نپسندند!
سلام لوسی می 
حدودا دو ساعت پیش جوابتو خوندم متاسفانه تک تک جملاتت الان توذهنم نیست و راستش الان شیفتم 
اینقدر بهت بگم که تو بحث رو شخصی نکن 
کلا گفتم یه ذره یه ذره تجمل میاد متوجهی؟
دیگه بقیش به تفاوت نگاه من و توئه که من نمتونم شله زرد و سوپ و ژله رو همه را با هم یجا ببینم و نگم تجمل اما تو میگی تجمل نیست و پیش غذا و بعدغذا ست در حالیکه همین پیش و پس و... ولش لوسی می کلا خواستم بگم تجمل همینه که کم کم بیاد که بعضیا عزیزم از ترس اینکه نتونن مثل بقیه بچینن افطاری نمیدن امیدوارم اینو متوجه شی بدون غرض
و اینکه امیدوارم اگه متاهل شدم خودم اینجوری نشم 
هشتک جر طبقاتی! از همینجاهای خیلی کوچیک شروع میشه. باور کن اینجوریه که آب تو سنگ نفوذ میکنه...

پاسخ:
سلام عزیزم ممنونم الان وقت گذاشتی و جواب دادی.
قبول دارم حرفتو.