ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

4194.

دوشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۴ ب.ظ

دیروز از صبح تا شب مشغول خونه تکونی بودم

و فقط پذیرایی رو به صورت ناقص تموم کردم.

بچه ها تا دلت بخواد شیطونی کردن!

در حدی که پسرک وقتی استیصال من در مواجهه با گل پسر رو دید

با خنده گفت: چقدر پسرهای شیطونی داری شما! :))

:|

بعد پای گل پسر ضرب دید،

و تقریباً نمیتونست حرکت کنه.

نامردیه که بگم از این اتفاق ناراحت نبودم.

اما این اتفاق باعث شد هر دو نشسته بازی کنند،

و من راحت تر خونه رو تمیز کنم.



+ناقص که میگم از این جهت که تمیزکردن دیوارها،

دستمال کشیدن چرم مبلها،

تمیزکردن کتابخونه ی داخل پذیرایی،

و تمیز کردن پنجره ها موند!

من تمام روز فقط داشتم زمین و فرشها رو تمیز میکردم! :|

البته نیمه تغییراتی هم در چیدمان خونه ایجاد کردیم.

+امروز هم رفتم سراغ نیمه ی باقی مونده ی آشپزخونه.

جداً که از تاب و توان افتاده م.

مستر هم رفته مأموریت.

+راستی! کتیبه ی محرممون رو هم رو دیوار نصب کردیم.

من واقعا عاشقشم. :)


+صلی الله علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۰۳
لوسی می

نظرات  (۸)

سلام لوسی می بانو
خدا قوت :)
التماس دعا
پاسخ:
سلام. ممنونم.
محتاجیم عزیزم.
۰۳ مهر ۹۶ ، ۱۳:۰۰ آقاگل ‌‌
دست مریزاد. خسته نباشید.
:)
پاسخ:
:)
متشکرم :)
۰۳ مهر ۹۶ ، ۱۳:۰۸ بـانـوی بـرفـی
خسته نباشی لوسی😊
اخی عزیزم دختر منم چند روز پیش پاش همینطور شد نمیتونست راه بره یه کم که خوابید بهتر شد اتفاق خوبی نبود ولی خوب به کارت رسیدی
وای مبل نگو دختر با خودکار چرم مبل ها رو پر کرده هر روشی انجام میدم پاک نمیشه😳
پاسخ:
مرسی عزیزم.
آره خودکار روی چرم دیگه پاک شدنی نیست.
پسرک منم سه چهار جا رو خودکاری کرده! هرچند که خب پسر من بزرگتره و من ازش انتظار نداشتم :|
تازه مثلا ما هیچ خودکارِ دم دستی تو خونه نداریم. هرچی هست مداده!
نمیدونم اون یه خودکار رو از کجا پیدا کرده و پدر مبل رو در آورده :((
چقدر پسرهای شیطونی داری شما! :))

+ اینو از کجا یاد گرفته پسرک!؟ :)
پاسخ:
چی بگم والا!
خداقوت

ما هم دم در ورودی خونمون یه پرچم یا حسین زدیم:). (تو کوچه)
پاسخ:
مرسی عزیزم :)
خدا قبول کنه :)
پسر بچه ها واقعا شیطون هستند !!اون هم دو تا!!

خدا بهتون صبر بده!!! خونه داری واقعا طاقت فرساست!!

خسته نباشید!!!

تسلیت!!


پاسخ:
بله واقعا!!!
ممنون از دعاتون!!
همچنین.!!!
۰۳ مهر ۹۶ ، ۱۵:۱۷ ستاره جان
کتیبه محرم؟ 
یعنی اونا هی میریختن هی تو جمع می کردی؟ 
اَیییی مبل چرم؟ اصلا دوست ندارم عرق می کنی روش...
پاسخ:
از همین پارچه های مشکی نوشته ای که رو در و دیوارا میزنن دیگه.
آره یه چیزی تو همین مایه ها. خیلی هم تو دست و پا بودن!
فقط دسته هاش چرمه. وگرنه قسمت نشیمن و تکیه گاهش پارچه ست.
یه بار قبلا عکسش رو گذاشته بودم بچه ها روش نشسته بودن کتاب میخوندن.
خسته نباشی لوسی می جان:)
خونه تکونی به چه مناسبت؟ محرم یا نیمه سال؟
ماه رمضانم یه دور خونه تکونی کردی، نه؟
پس من چرا هیچ وقت خونه تکونی نمیکنم؟:))) چقده شلخته م:|||
پاسخ:
مرسی عزیزم.
:)) آره راست میگی! من یه دورم قبل ماه رمضون خونه رو تکوندم پس چرا اینقدر کثیفه؟؟! :)))
البته خونه تکونی ماه رمضون به این وسعت نبود مثلا کمدهای بالا رو دیگه خالی نکردم. اما الان همه شو خالی کردم.
الان به وسعت عید نوروز دارم خونه رو می تکونم. خب شروعش به نیت نیمه ی سال بود اما هر بار که دارم کار میکنم احساس میکنم به خاطر محرمه! :|
کلا همیشه قصد داشتم سالی دو بار خونه رو بتکونم. حالا قبل ماه رمضون و صفر هم به نیت مهمونی ای که داریم ان شالله این کار رو میکنم اما مختصرتر از دوبار در سال.
خیلی طبیعیه که این کار رو نمیکنی. اولا که مشغول درسی ثانیاً منم اوایل زندگیم هیچوقت خونه رو نشد درست حسابی بتکونم. حتی عیدهای نوروز!
تازه افتادم رو دور! بچه ها هم هستن ضرورتش مدام احساس میشه. :))