ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

4237.

سه شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۶، ۰۱:۲۹ ب.ظ

چرا وقتی عصبانی میشیم،

احساس میکنیم باید داد بزنیم و صدامون رو بالا ببریم وگرنه یه چیزیش کمه؟!

:|

شاید احساس میکنیم اینطوری خشممون بهتر بروزداده میشه،

برای همینه که هرچی خشمگین تر باشیم بیشتر داد میزنیم،

خب اینطوری طرف مقابل هم قدری می ترسه و حساب کار دستش میاد،

شایدم این روشی غیرارادی برای تخلیه ی هیجان و انرژی منفی ایه که در درونمون جمع شده.

شایدم از بچگی اینطور یاد گرفتیم!

اما دلیلش هرچی که هست، چطوری میشه خشم رو بروز داد،

طوری که همه بفهمند خشمگین هستیم (چیزی که معمولا میخوایم اتفاق بیفته برای همین داد میزنیم!)

اما اینقدر هم ضایع نباشه و بعدش احساس حماقت نکنیم؟!



+شما وقتی عصبانی میشید چه کار می کنید که طرف مقابلتون متوجه بشه؟!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۰۹
لوسی می

نظرات  (۱۶)

۰۹ آبان ۹۶ ، ۱۳:۳۹ جنابــــــــ دچار
من؟ سکوت+ خاموش کردن تلویزیون :)
پاسخ:
واقعا؟؟؟!
خیلی هم عالی!
حالاخاموش کردن تلویزیون یا روشن کردنش؟
خب این تو خونه ست نشده بخواید حرفتون رو تو مغز کسی فرو کنید که بفهمه منظورتون چیه؟!
و دست از آزار مداوم شما برداره مثلا؟
اینطور وقت ها آدم فقط میتونه داد بزنه که! :|
یه جا خوندم یا شنیدم که می گفت
وقتی دو نفر با هم بحث شون میشه و دعوا می کنن قلباشون از هم فاصله می گیره و همین باعث داد و هوار میشه! 
پاسخ:
آره منم خوندم. ولی خب این یک تعبیر ذوقی و شاعرانه دیگه. واقعی که نیست!
۰۹ آبان ۹۶ ، ۱۳:۵۰ جنابــــــــ دچار
بعضیا داد میزنی عصبانی تر میشن آخه ! :)
+ خاموش کردن تلویزیون یعنی اینکه همین آرامش ما رو ازمون گرفتی اه :/
پاسخ:
آره هرچی داد بزنی بدتر میشه شاید احساس میکنی چه نوع تخلیه ی خوبیه بیشتر داد بزنم.
اما خب وقتی داد زدن طرف تموم میشه دیگه آروم میگیره! میرسه به مرحله ی احساس حماقت و میره تو لک!

+ :)) تعبیر جالبی بود، ان شالله همیشه آرامش داشته باشین خشمگین نشین:)
۰۹ آبان ۹۶ ، ۱۳:۵۶ جنابــــــــ دچار
حالا چرا قیمه ها رو میریزی تو ماستا؟ با کسی دعواتون شده؟ :)
پاسخ:
:))
نه! دعوام نشده. همینطوری دارم بهش فکر میکنم. آخه منم عصبانی بشم صدامو می برم بالا.
۰۹ آبان ۹۶ ، ۱۴:۱۰ جنابــــــــ دچار
طبیعیه همه همینجوری هستیم
فقط بعضیا دیرتر عصبانی میشن :/
پاسخ:
نمیدونم طبیعیه یا معموله! فکر میکنم از بس معمول شده بین مردم دیگه طبیعی حساب میشه.
اما خب چه طبیعی باشه و چه معمول من این حالت رو دوست ندارم! :|
حالا جالبه اکثریت قریب به اتفاق مردم همین مدلن یعنی موقع عصبانیت به صورت فیزیکی بروز میدن که چه حسی دارن
یا داد میزنن یا درگیر میشن.اما باز هم اگر کسی رو ببینیم که عصبانیتش رو این مدلی بروز داده، نمیتونیم بهش حق بدیم و میگیم عجب آدمِ ضعیف النفسیه!
چرا واقعا؟! :|
تاحالا بهش فکر نکردم! یعنی به طور عملی کم پیش میاد دعوام بشه یا عصبانی بشم. توی خوابگاه اصولا روش های عملی بهتر نتیجه میداد فلذا با فرد درگیر میشدیم تا میخورد میزدیمش. به هر حال جنگ اول به از صلح آخر! :)
ولی بیرون از محیط خوابگاه اگر عصبانی بشم از کسی سکوت کردم معمولا. جواب ابلهان طور. : | 
پاسخ:
واقعا؟؟؟! یعنی واقعا می زدین همو؟! :| اصلا باورم نمیشه!
هههه هه! خب خوبه که طورِش عاقل مآبانه ست :) و قطعاً بعد از این حرکت آدم احساس عقل مداری بهش دست میده نه حماقت. :|
۰۹ آبان ۹۶ ، ۱۵:۲۵ خانم لبخند
به نظرم بستگی به دیفالت رفتارمون مقابل بقیه داره!
یعنی کسی که تا به الان خشمش رو با داد زدن نشون داده، اگه داد نزنه کسی نمیفهمه خشمگینه.
اما کسی که همیشه خوش روئه و لبخند میزنه و چهره خوش داره، اگه زمان عصبانیت فقط سکوت کنه و یکم سرسنگین باشه، واسه اعلام خشمگینیش به بقیه کفایت میکنه!
نمیدونم میشه از حالت اول به دوم رسید یا نه. چون خود آدم هم بتونه تغییر کنه، اون پیش فرض تو ذهن بقیه وجود داره و بقیه نمیفهمن که تغییر کردی:/
پاسخ:
اوهوم. کامنت خوبی بود ممنون.
۰۹ آبان ۹۶ ، ۱۵:۳۱ جنابــــــــ دچار
بخاطر اینکه داریم طرف رو قضاوت میکنیم
بجای اینکه اگه با خودمون مقایسه می کردیم شاید اینجوری بهش نمی گفتیم :)

+ توی فضای مجازی هم وقتی از کسی عصبانی هستم سطح روابطم رو باهاش کاهش میدم! و از این :) محرومش میکنم تا اطلاع ثانوی
پاسخ:
این قضاوت کردن نیست به نظرم! خب کسی که نمیتونه خشمش رو کنترل کنه ضعیف النفسه واقعا. مشکل اینه که عیب بقیه رو می بینیم خودمون رو نمی بینیم. اشکالش اینجاست و قضاوت کردن نیست. اشکال اون وقتیه که جوری باهاش برخورد کنیم انگار خودمون اینطوری نیستیم. اما اگر با اینکه خودمون هم مثل او ضعیف النفس هستیم بهش بگیم برادر من بهتره موقع خشم خویشتن داری کنی، این اصلا اشکالی نداره خوب هم هست. البته به شرط اینکه بدتر از اون نباشیم اونم ندونه ما مثل خودشیم! :دی

+خب پس کلا شما اصراری ندارین بقیه بفهمن عصبانی هستین! :|
۰۹ آبان ۹۶ ، ۱۶:۱۰ مردی بنام شقایق ...
سلام

بستگی به میزان عصبانیتم داره
اگه بخوام کنترل کنم غالبا اونجا یا اون جسله رو ترک میکنم و میرم یه جا که هوای آزاد باشه

اگه نخوام کنترل کنم قیافم یهو میشه مثه ارزق شامی و جوری عربده میکشم که طرف آچمز میشه در اکثر مواقع و بی خیال میشه!!!

اگه خیلی عصبانیتش وحشتناک باشه میرم بیرون سیگار میکشم...
پاسخ:
سلام.
خب خوبه که چند بخشیه! من مدل دوم رو دوست دارم. البته برای غریبه ها. خوبه دیگه فقط یه ویوی خشمگین می بینه و تمام! :))
واقعا ممکنه کار به سیگار هم بکشه یا همینطوری گفتین؟! پس اینکه میگن سیگار آرامش بخشه درست میگن؟! :|
۰۹ آبان ۹۶ ، ۱۸:۰۸ جنابــــــــ دچار
برعکس تصور شما، طرف مقابلم خیلی واضح تر از گفتن مستقیم درک میکنه که مثلا من الان ناراحتم از دستش :)
پاسخ:
خب پس مخاطبان باهوشی دارین :)
و شاید اصلا هوش هیجانی اونها شما رو به اتخاذ این سیاست رهنمون شده :)
۱۰ آبان ۹۶ ، ۱۱:۱۶ این مطلب نوشته شده توسط: علی احمدی
کلا عصبانیت از عقل نشات نمی گیرد.با عقل و تصمیم هم در ارتباط نیست.

پس این سوال شما با عرض معذرت کلا اشتباه است: وقتی عصبانی میشید چه کاری می کنید که طرف مقابلتون متوجه بشه؟

البته این سوال یه قسمتش درسته: وقتی عصبانی میشید چه کاری می کنید؟

خب اولین موردش اینه که صدا رو بالا می بریم.

این رفتار غیر عقلانی که از قسمتی غیر از عقل و مخ و مغز در بدن بروز داده می شود،

اما می تواند به وسیله ی عقل ریشه یابی شَود؛

محققان به این نتیجه رسیده اند که وقتی دو نفر با عصبانیت و صدای بلند با یکدیگر حرف می زنند این به آن دلیل است که هیچ یک حرف دیگری را نمی فهمد و به عبارتی روشنتر فاصله ی آن ها از درک حرف های یکدیگر زیاد است و هر یک دیگری را در قبال حرف های خودش کج فهم تلقی می کند و هیچ کدام به جز حرف خود حرف طرف مقابل را درک نمی کنند.

این فاصله ی بین نظرات باعث بالا بردن صدا می شود انگار دو نفر با هم فاصله داشته باشند و برای اینکه صدا به صدا برسد داد بکشند.

این رو عقل میفهمه که این فاصله معنایی با داد کشیدن نزدیک نمیشه اما چرا داد می کشیم؟
چون قوه ی محرکه ی ما در دست احساسات است و هر گاه عقل را حاکم دانستیم و با عق و زیرکی و هشیاری به حرف های دیگران پرداختیم هر گونه حرف خطا و نا ملایم هم ما را به وهله عصبانیت نخواهد کشاند.

متاسفانه ما هم وقتی عصبانی میشیم یا حوصله داشته باشیم میشینیم تکرار می کنمی و توضیحای بیشتری میدیم، طوری که در اغلب موارد هم خودمون خسته میشیم طرف دو زاریش بیفته هم طرف خسته میشه میگه غلط کردم بس کن. :)

اگر هم حوصله  نداشته باشیم و روحیه مون اقتضا نکنه و ناراحتی باعث کم حرفی ما شده باشه ترجیح میدیم محیط رو ترک کنیم بریم تو تنهایی خودمون و با کسی که فکر میکنمی میفهمه مثل خدا یا چند وقت بعد با دوستان درد و دل کنیم تا هم ناارحتیه رفع بشه هم احساس کنیم یکی بالاخره حرفمون رو فهمید.

اما خیلی از موارد هم عصبانیت با صدای بلند همراه میشه و در بیشتر اون صدا بلند کردن ها غرور هم نقش داره نه تنها متوجه نشدن حرف یکدیگر بلکه غرور جلوی جمعی از افراد که باعث میشه کم نیاری و لجبازی کنی بجای فهموندن حرفت یا کوتاه اومدن سعی کنی تحمیل کنی تا بقیه مبادا بگن ترسید کوتاه اومد و غیره.
پاسخ:
توضیحاتتون خوب بود اما باعث نمیشه بپذیرم که قصد ما از فریاد زدن، نمایش احساسمون به طرف مقابل نیست. ما  وقتی که فریاد میزنیم یه علتش اینه که میخوایم طرف مقابل بفهمه که شاکی شدیم. اگر نخوایم متوجه بشه که راهمون رو میکشیم و میریم. مثل ناراحتی. کسی که میخواد بقیه بفهمن که ناراحته جلوی بقیه گریه هم میکنه. و کسی که نمیخواد، مانع اشک ریختن میشه.
علاوه بر این، اینکه بخوایم احساسمون رو به طرف مقابل منتقل کنیم که بدونه عصبانی هستیم هیچ اشکالی نداره در نتیجه سوال کاملا درسته. چون من میخوام بپرسم چطور طرف مقابل رو متوجه حجم خشم خودمون بکنیم بدون کارهایی از قبیل فریاد زدن یا درگیر شدن.

و اینکه میگید عصبانیت با عقل و تصمیم در هم نیامیخته جای تأمل داره.
ممنون از وقتی که گذاشتید.
۱۰ آبان ۹۶ ، ۱۱:۲۱ این مطلب نوشته شده توسط: علی احمدی
یه چیزی اون آخرش گفتم ممکنه غرور و اینکه دیگران فکر کنند ترسیدیم باعث شده کوتاه بیایم، باعث تشدید عصبانیت بشه.
میخواستم بگم اون طرز فکر کلا غلطه و دیگران وقتی ما کوتاه میایم میگن طرف با ادبه یا بعضیا میگن اونی که باهوش تر و زرنگ تره و دنبال شر نمیگده کوتاه میاد حتی اگر حرفش درست باشه.

 
پاسخ:
خب بستگی به مخاطبتون هم داره دیگه. بعضیها همونو میگن که کم آورد
بعضی ها هم میگن اصلا نفهمید که چه توهینی بهش شد، یا چه کلاهی سرش رفت!
بستگی به مخاطب داره.
پاسخ من به این سوال شما:
من میخوام بپرسم چطور طرف مقابل رو متوجه حجم خشم خودمون بکنیم بدون کارهایی از قبیل فریاد زدن یا درگیر شدن.

خب عقل نقطه ی مقابل احساسات و مانع فعل و انفعالات ناشی از احساساتی مثل عصبانیت هست.

وقتی شما عصبانی میشید وخودتون رو کنترل می کنید دری پنجره ای نشکنید خب عقل جلوگیری کرد.


اما احساسات رو میشه با ناراحتی و بیان جملات و همچنین عملکرد ضعیفتر از عصبانیت هم نشون داد.


برای مثال برای بیان ناراحتی به غیر از موارد خشن:
من به شخصه بعضی وقت ها غذا نمیخورم بعضی وقت ها در اتاق رو میبندم و جواب نمیدم.حتی جواب تلفن.
بعضی وقت ها لج می کنم کاری که فردی که ازش ناراحتم خوشش نمیاد انجام میدم تا ناراحتش کنم.چون توجهی به ناراحت بودن من نمیکنه.
گاهی وقت ها کاری ازم میخواد انجام نمیدم یا کارایی که ازم خواسته بود و قرار بود انجام بدم زیرش میزنم.
گاهی وقت ها خب گریه البته به ندرت.اونم بیشتر برای خالی شدن خودم.گاهی وقت ها بیر ون زدن بدون اینکه بگم کجا رفتم.
و غیره که یادم نمیاد.

و کمترینش حالت چهره هست که با حالت چهره نشون میدم عصبانی ام.

پاسخ:
درسته اما واقعا آیا عقل درست مقابل احساسه؟!
یا عقل عامل بیان درست و کاربریِ درستِ احساسه؟


کارهاتون خوبه به شرط اینکه مخاطبتون براش مهم باشه! وگرنه  اگر اونها هم براشون مهم نباشه خیلی ضدحاله.
منم از بعضی از این روشها استفاده میکنم اما بیشتر وقتهایی که ناراحتم! نه وقتهایی که عصبانی ام!
تازه نظر یکی از دوستان رو خوندم توی فضای مجازی یادم رفت بگم چی کار می کنم:

توی فضای مجازی گاهی از عصبانیت تهدید می کنم.مثل تهدید به هک در حالی که بلد نیستم :)

گاهی از عصبانیت شروع می کنم توضیح دادن اون چیزی که باعث عصبانیتم شده و هی تکرارش می کنم و گاهی به بقیه هم میگم تا اعصابم فروکش کنه :))
بعد گاهی با چند تا پنل کاربری که داشتم اونم به ندرت شاید یکی دو بار این کارو کرده باشم میرم و تمام مطالب وبلاگش رو امتیاز منفی میدم.
و گاهی پستی به کنایی میزارم بصورت موقت.
و گاهی با اسم ناشناس اونم تو انتخابت فقط یکبار این کار رو کردم میرم و جر و بحث می کنم.
گاهی هم وبلاگمو پاک میک نم و گاهی هم به مسئولان فحش میدم چرا؟ چون مثلا از یکی از هم وبلاگی ها شاکی ام اما سر یه موضوع دیگه خالی می کنم چون دلیل تمام وضعیت های بد زندگی من اول و آخر تقصیر مسئولان هست.
چون اگر بیکار نبودم نمیومدم اینجا... .
می رفتم زندگی تشکیل میدادم و وقت هم نمی کردم بیام خودمو علاف فضای مجازی کنم و سالی ماهی شاید یک بار اونم مثلا برای کار ضوروری که کل ملت میرن میومدم مثل همون ثبت نام سهام عدالت و غیره.


اینا هم برای مجازی بود...
پاسخ:
:)) واقعا نمیدونم اینا رو جدی گفتین یا شوخی کردین اما جالب و بامزه بودن فکر میکنم همه ی روشهایی که ملت مجازی به کار می برند رو نوشتین.
ممنون.
عقل بیشتر فکر کنم همون دومی باشه:
عامل بیان درست و کاربریِ درستِ احساس.

:) خواهش می کنم.خداحافظ

پاسخ:
ممنونم ازتون بحث خوبی بود آموختم و به نکاتی توجه کردم که بهش فکر نکردم.
خدانگهدارتون :)
۱۴ آبان ۹۶ ، ۰۶:۲۷ مامان محمدمهدی
دو نوع رفتار
در محیط اداره تقریبا میشه گفت سکوت
خیلی هم راحت سکوت میکنم
من همون آدمم که سکوت میکنم در اداره ها ولی خارج محیط اداره داد میزنم وقتای عصبانیت
در اداره یجورایی خب ترس از داد  وبیداد کردن هست و بحثهای انضباطی لذا خیلی راحت عصبانیتمو کنترل میکنم ولی خارج اون محیط چون ترسی نیست راحت بروز میدم و اراده ای برای کنترلش نیست
یبارم بابت این موضوع پیش روانشناس رفتم چون میترسیدم ریا کاری باشه این حالتم
جوابش این بود که تو محیط خونه از بقیه رو گرفتی و بعبارتی پررو شدی که راحت عصبانی میشی و داد میزنی و در محیط اداره این رو رو ندیدی
لذا شاید بشه گفت خیلی راحت میشه عصبانیتو کنترل کرد و داد زدن رفتار طبیعی نباشه در مواقع عصبانیت
نمیدونم دقیقتر
پاسخ:
آرههههه چقدر باهات موافقم منم همینطورم.
منم همین نظر رودارم که داد زدن طبیعی نیست اما از بس متداول شده که دیگه طبیعی حساب میشه.