ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

4278.

سه شنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۵۰ ق.ظ

دیشب با مستر و بچه ها رفتیم بیرون،

و چند صحنه ی لایو در شهر عزیزمون مشاهده کردیم،

که حتی رومون نمیشد تو فیلمهای خارجکی تماشا کنیم!



+به مستر میگم من دیگه کاملا برای مهاجرت آماده ام! :|

+باید چه کار کنیم؟! وظیفه ی ما چیه؟!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۱۴
لوسی می

نظرات  (۱۷)

۱۴ آذر ۹۶ ، ۰۹:۵۶ جنابــــــــ دچار
مسئله دقیقا همینه! مهاجرت به کدام دیار؟

+ مشهد که تحت تدابیر شدید فرهنگی و اعتقادی مدیریت میشه اینه بضعش :)
پاسخ:
به دیار کفر دیگه. هرچی باید می دیدیم دیدیم. حالا میتونیم با خیال راحت بریم خارج غممون نباشه از اوضاع ملت.

+تدابیر شدید فرهنگی و اعتقادی :)) ما که ندیدیم والا. البته ما زیاد شهرگردی نمیکنیم.
۱۴ آذر ۹۶ ، ۱۰:۰۰ جنابــــــــ دچار
+ آهان یعنی الان کامل واکسینه شدین!؟  :)

اول صبحی کاملا یهویی یه چیزی رو سرچ کردم که یکی از نتایج کاملا بی ربطش این کلیپ پایین بود!

البته بعد که کلیپ رو تصادفی نگاه کردم دیدم نه زیادم بی ربط نیومدم :)
اصلا علت عقبماندگی ما نسبت به اونها رو توی این کلیپ فهمیدم!

http://www.namasha.com/v/g16m2X5S
پاسخ:
واکسینه که نمیشه اسمشو گذاشت اما خب تجربه کردیم دیگه نگران تجربیات عجیب و غیر قابل هضم نیستیم.
تازه اونا خارجی ان یه توجیهی هم برای کارهاشون هست.

باشه می بینم. :)
+دیدم.
دردناک بود نه از این جهت که چرا بچه های ما رستم رو نمیشناسن،
از این جهت که ما گیر  کردیم رو رستم و سهراب و آرش!
از این جهت دردناکه که مرد عنکبوتی، هالک،بتمن یا بقیه موجودات الکی ساخته و پرداخته ی ذهن بشرهستند، که اینطور خلاقانه ساخته شده و بچه ها هم به خاطر خلاقیتهای تصویری و ویژگیهایی که داره باهاش عجین شدن.
اما رستم! تا به حال مگه کم در مورد رستم فیلم ساختیم؟ کجاش جالبه؟ اصلا کجای فیلم رستم برای بچه ها هیجان انگیزه؟!
یه موجود هیکل رو همیشه نشون میدیم که حتی لباسهاش درست حسابی نیست. بعد دوست داریم بچه ها بالا و پایین بپرن و بگن رستم! رستم!
اینکه مربوط به فرهنگ زبان فارسیه قبول اما ما در فرهنگ سازی واقعا غیرخلاقیم.
مگه سابقه ی بتمن و مرد عنکبوتی چند ساله؟ ما گیر دادیم به یه سابقه ی طولانی اصرار داریم اونو دوباره بیاریم بالا اونم بدون تغییر در اصل ماجرا به نحوی کهباعث هیجان بشه! نمیگم بالا نیاریمش و به بچه ها نشناسونیم، میگم خلاق باشیم نماد بسازیم حتی! نه اینکه فقط بلد باشیم بگیم کوروش و آرش و تختی و رستم! :|
یعنی از سوالاتِ مصاحبه گر بیشتر دردم اومد تا جوابهای بچه ها!
به نظر منم اگر رستم بود مرد عنکبوتی و هالک پودرش می کردن! :|
۱۴ آذر ۹۶ ، ۱۰:۱۰ ستاره جان
آره یادمه یه بار نزدیکای در دانشکده ۴ تا جوون دیدم دو زن دو مرد که یک زن و مردش که خیییییییلی جوون بودن (فکر کنم نوجوون بودن:/) اصلا یه جوری بودن که ...!!!!
پاسخ:
هعی!
اوضاع وخیم شده -_-
پاسخ:
هعی!
۱۴ آذر ۹۶ ، ۱۱:۵۳ بـانـوی بـرفـی
وای لوسی حتی اسم رفتن رو هم که میاری دلم میگیره خودم دوس دارم واسه پیشرفت ولی واقعا دلگیره
یه وب دیگه هم میخونم اونم قراره هفته ی بعد برن کانادا
پاسخ:
آره منم دوست ندارم برم مقیم بشم!
اما رفتن و تجربه کردنشو دوست دارم فقط در همین حد.حالا با پیشرفت هم اگر همرااه باشه که چه بهتر.
بعدم برمیگردم مطمئن باش:)
منم آدم دور از وطن زیستن نیستم :(
خوش به حالشون :دی
۱۴ آذر ۹۶ ، ۱۲:۲۰ جنابــــــــ دچار
در واقع برای شخصی با دغدغه های شما این کلیپ  یک روضه ی مفصل بود
پاسخ:
:))
بله واقعا :(
۱۴ آذر ۹۶ ، ۱۲:۳۵ بـانـوی بـرفـی
تجربه ش خوبه منم دوس دارم
این خانم هم شوهرش بورسیه گرفته دارن میرن
پاسخ:
هعی!
این مستر عجیب دست و پای منو بسته ها :))
۱۴ آذر ۹۶ ، ۱۴:۰۸ آقاگل ‌‌
والا صحنه‌های لایو خارج نشینا کمتر و به مراتب بهتر از صحنه‌های لایو تو ایران ماست. : | تازه من دارم از شهری می‌گم که مردمش معتقدن دارالمومنینه.
پاسخ:
اینجا هم پایتخت فرهنگی جهان اسلامه!  :|

در مورد صحنه های لایو خارج نمیتونم اظهار نظری بکنم نرفتم هنوز!
ینی در این حد؟ @_@
پاسخ:
حالا کدوم حد رو نمیدونم!
البته من زیادی محجوبما! شاید یه سری صحنه ها برای ملت خیلی هم طبیعی باشه اما من تو فیلمها هم دوست ندارم ببینم :|
۱۴ آذر ۹۶ ، ۱۴:۴۰ آقاگل ‌‌
خب مام که نرفتیم نون جو نخوردیم. ولی دیدیم دست مردم. 
پاسخ:
:))
ولی شنیده ها از رفته ها حاکی از اینه که وضع ما هنوزم بهتره! البته بدون در نظر گرفتن شرایط امنیتی و زور الهی و قانونی که بالای سر ماست!
ولی خب! چه بگویم.
حالا سوال اینه که چه کار میشه کرد؟  :(
اصلا میشه کاری کرد؟
تا حدودی گرفتم :)
این آخرشو منم همینطور!
پاسخ:
:)
۱۵ آذر ۹۶ ، ۱۵:۳۶ مامان محمدمهدی
من یبار ماموریت چین رفتم
باور کن من هیچ صحنه لایوی ندیدم تو اون مدت اونجا البته ١٠ روز بود کلا ولی خب اینجا نمیدونم چرا زیاد دیده میشه صحنه لایوو اونور خبری نبود:|

پاسخ:
خب البته کشورهای شرقی فرهنگ شرقی دارند و محجوب هستند. از فیلمهاشونم معلومه.
گاهی حتی از ما محجوبترند.
هرچند که تهاجم فرهنگی برای اونها هم بوده اما نه به شدت ما.
ما بی هویت تر از اون هستیم که فرهنگ خودمونو سفت بچسبیم.
۱۷ آذر ۹۶ ، ۰۸:۵۹ ستاره جان
بالاخره تونستم اون فیلمو ببینم 
رستم پوکیده! 
بی هالک و بت من پوکیده 
چون خودمونم پوکیدیم 
پاسخ:
ههه هه! اینم حرفیه. بی هالک و بتمن هم پوکیده :|
مشهد هم ؟ :)) 
واقعا کاش مکان هایی میساختن حداقل هر کس میخواد بره اونجا 
چند تا دیسکو بزنن 
چند تا فاحشه خونه 
من تو سینما بارها شاهد مسائل ناخوشایند بودم... 
اوتایی که جا و مکان دارن که میرن جا و مکان خودشون ، اوناییم که ندارن برن مکان های مشخص کارشون رو انجام بدن بهتره که جلو چشم خانواده ها 
هوم ؟ 
پاسخ:
بعله متاسفانه مشهد هم! باید پرسید تو هَم؟ تو هم مشهد؟ :دی
خب واقعا شدنی نیست. چون این مجوزی است برای گناه آشکار.
هرطور حساب کنیم در مملکت اسلامی شدنی نیست.
هرچند که به نظر میرسه این روش جوابگو باشه ولی واقعا جوابگو هم نخواهد بود.
بیشتر به نظرم میاد مملکت اسمی اسلامی هست ... 
ب چ درد میخوره ؟ 
پاسخ:
خب حتی اگر اسمش هم فقط اسلامی باشه بازم مجوزی بر تصویب قانون ضداسلام نیست.
حتی اگر مجریانمون اسلامی عمل نکنند لااقل بیس قوانینمون که اسلامیه. به همینش دلخوشیم.

البته از اسلامشم بگذریم بحث تاسیس فاحشه خانه اصلا راه چاره ی این موضوع نیست یعنی کمک کننده نخواهد بود.
فقط باعث میشه یه مرحله بالاتر بریم تو وضعیتهای رکیک!
یعنی به جایی میرسیم که این چیزی که الان داریم می بینیم و ناراحتمون میکنه اون موقع برامون طبیعی میشه و چیزهای دیگه ناراحتمون میکنه،تاسیس دیسکو و فاحشه خانه یعنی این کار اگر در خفا باشد بلااشکال است. چه معنایی جز این داره؟ و مملکتی که فاحشه خانه ی قانونی داره به کدوم ارزش اخلاقی میتونه پایبند بمونه؟ اصلا اعتقاد به خداوندیِ خدا کلا در چنین مملکتی زیر سوال میره.
اینطوری کم کم به جایی میرسیم که سطوح پایین تر نمایشهای رکیک ناراحتمون نمیکنه و لِوِلهای بالاتر می مونه برای مکانهای مخصوص، بعد لِوِلها هی جاشن رو عوض می کنند و پایینتر میان و کم کم همه چیز طبیعی میشه و بچه هامون از سنین پایین خیلی چیزها رو تجربه خواهند کرد و خواهند دید اونم به صورت قانونی. بعد تن فروشی هم حتی برامون جا میفته، بعد معنای خانواده و تعهد برامون دلی میشه، بعد احترام به راحت طلبی و هوس پرستی آدمها برامون عین احترام به انسانیت میشه و بعد به نام انسانیت و به نام احترام به عقیده ی مخالف سعی میکنیم به کار کسی کاری نداشته باشیم و بعد همه مون غرق میشیم در مادی گرایی و لذت پرستی و خودخواهی. نمونه ی بارزش غربه دیگه. نمونه ی انجام شده ی این پیشنهاد الان موجوده پس چرا باید به باتلاق اونها بریم وقتی نتیجه شو میدونیم؟ در حالی که از اول هدفمون از پیشنهاد تاسیس این مکانها این بود که در جامعه مون چیزی عادی نشه و همه چیز در خفا اتفاق بیفته و جلوی بچه ها و خانواده دار ها این نمایشها صورت نگیره! اما نتیجه ش برعکس خواهد شد.
اما الآن بدون تاسیس همین مکان ها دقیقا همه چیز داره عادی میشع و جلوی چشمامون اتفاق میفته 
روز ب روز هم بدتر :) 
+من نمیگم تاسیس چنین مکانی لزوما جلوگیری میکنه  از این قضیه !  اما میگم این اسلام و مملکت اسلامی هم ک دلخوشیم بهش چندان نتایج جالبی نداده ! 
مملکت اسمش اسلامیه و الکی دلخوشیم 
زیر پوستش یک فاحشه خانه ی عظیم از فحشای جنسی بگیر تا اخلاقی و مالی و ... که سرپوش اسلامم روش میذارن اغلب ... 
این برای من نوعی خیلی منزجر کننده تر از فحشای علنی بدون سرپوش و اسم و رسم گاها اسلامیه ... 
پاسخ:
حرفت درسته و از درد برمیخیزه،
فکر کن که ما به بچه هامون میگیم که دروغ نگن، اما اونها همیشه دروغ میگن، حالا بعضی وقتها اسمشو میذارن دروغ مصلحتی که شاید خیلی وقتها چندش آورتر از دروغ واقعی باشه که گوینده هم قبول میکنه دروغ گفته، بعضی وقتها هم واقعا دروغ میگن و راست راست تو چشمات هم نگاه میکنن. در هر حال مورد مذمت ماست این دروغ گفتن ها. یه وقت هست سرِ حرف خودمون می مونیم، چشم می بندیم به دروغهایی که جلوی چشممون نمیگن و درسته که رنج می بریم اما باز هم هربار هم که حرفش بشه میگیم ما مخالف دروغ هستیم حتی اگر دنیا از دروغ پر بشود.
یه وقتی هست می بینیم که زیادی دارن دروغ میگن، به ناچار اعلام رضایت میکنیم و میگیم باشه دروغ بگین اما مثلا فلان جا فقط!
خب به نظرم هرچقدر هم بچه ها دروغ بگن و حرف گوش نکنند، بهتره که ما درموضع اول خودمون باقی بمانیم. چون کار درست اینه.
درسته که زورمون نرسیده به بچه هامون، اما چه میشه کرد؟! میشه از اصول و ارزشها کوتاه اومد؟
من به طور کامل و جامع ضعف فرهنگی این جامعه و عدم وجود گفتمان اسلام درتک تک شئوناتش رو قبول دارم اما این باعث نمیشه که بپذیرم که چون این پارادایم وجود نداره، پس از موضع صحیح خودمون کوتاه بیایم. بالاخره یه عده ای هستند که هنوز بر سر ارزشهای انسانی با ما مشترکند. یه عده ای واقعا به خاطر همین ارزشها فقط، جان دادند، جواب اونها رو چی بدیم؟ بگیم ما حریف بچه هامون نشدیم و در نتیجه کوتاه اومدیم؟ فکر میکنم باید همه باهم همراه بشیم در به کرسی نشوندن اون چیزی که ارزش واقعی هست. نه اینکه نگاه کنیم و سکوت کنیم و خوش باشیم که به عقاید مخالف احترام گذاشتیم.
هنوز فکر میکنم باید میرفتم به اون جوانها تذکری میدادم.. اما واقعا نمیدونم چی باید میگفتم! چه کار باید میکردم؟
این درد هم یه روزی درمان میشه جانم مطمئن باش...

قُل لَا یَستَوِی الْخَبِیثُ وَالطَّیِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَکَ کَثْرَةُ الْخَبِیثِ
بگو هرگز آلوده و پاک یکی نیستند حتی اگر کثرت آلودگان تو را به شگفت آورد...
حق با توئه 
فقط به ما رحم کنه و بچه هامون... 
نمیدونم بچه ها از این منجلاب چجوری میخوان سالم در بیان... 
پاسخ:
ان شالله خدا از فضل خودش به همه ی کسانی که دنبال رحمتش میرن رحم کنه که مطمئنم این کار رو میکنه.
یه زمانی تو همین مملکت هم فاحشه خانه بود، هم کاباره! هم تهیه ی شراب به راحتی خریدن آب معدنی امروز بود و هم تلویزیون نمایشهای آن چنانی پخش میکرد، اما از دل همین مملکت کسانی بیرون اومدن که انصافا حاضر بودن همه چیزشون رو بدن حتی جان عزیزشون رو، برای بقای ارزشهای متعالی.
خدا هیچوقت اونهایی رو که دنبال راه اصلی انسانیت هستند تنها نمیذاره. من به این مطمئنم.
دل قوی دار ان شالله که خدا همیشه همراهت و همراه بچه های آینده ت باشه :)
برای همه  ان شالله. :)