ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

4286.

دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۴۰ ب.ظ

شنبه که به تبعیدگاه* رفتم،

فکر کردم که یکشنبه دیگه آخرین روزه،

و تا هفته ی آینده هم کارهای جانبی رو انجام میدم و تموم میشه،

اما این مدت، درگیر بیماری بچه ها و دکتر خودم شدم،

هر روز دارم میرم بیرون،

از شنبه هر روز مامانم برای نگه داشتن بچه ها اومده اینجا،

اما هنوز که هنوزه قسمت نشده که برای بار آخر برم تبعیدگاه!

آدمیزاد از فردای خودش هم خبر نداره،

همه ی برنامه هام به هم ریخته!

می ترسم از تمام نشدن پایان نامه م...




*جدّاً که این اسم برازنده شه! نحس ترین جایی که به عمرم رفتم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۲۷
لوسی می

نظرات  (۳)

۲۷ آذر ۹۶ ، ۱۳:۵۴ آقاگل ‌‌
به قول معروف بزرگ میشین یادتون میره. :)
پاسخ:
:))
از این بزرگتر؟ :دی
۲۷ آذر ۹۶ ، ۱۴:۳۷ جناب دچار
این ترس نیست یاسه :)
+ همه چی آخرش خوشه جز پایان نامه که قدمهای آخرش نفس گیر ترین هاست
پاسخ:
آره شاید.شایدم نگرانیه.

+هههه هه! آره واقعا:)
۲۷ آذر ۹۶ ، ۲۲:۵۲ آقاگل ‌‌
آدما هر روز که بگذره از روز قبلی بزرگتر شدن :)
پاسخ:
کاش اینطور باشه. :)