ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

4316.

پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۳۴ ق.ظ

پریروز کار رو تحویل گرفتم و دلم میخواست بشینم یه دل سیر گریه کنم!

همون شبی که گل پسر رو دوباره برای تب کردنهاش دکتر بردیم،

انگار یه بخشی از این همه فشاری که این روزها روم بود میخواست از چشمهام خارج بشه،

بعد رفتیم حرم.

اما روم نشد چیزی بگم و برگشتیم.

میخواستم فصل آخر رو ببرم که استاد تأیید کنه و بعد دیگه پایان نامه رو تموم کنم،

به هر سختی ای که بود ساعت یازده و نیم بالاخره استاد رو پیدا کردم،

و بهم گفت همه شو بیار! نه فقط فصلهای منتخب!

این شد که رفتم تو سایت نشستم و تا ساعت هفت شب مشغول ویرایش همه ی فصلها شدم.

آخرش هم چیزی که میخواستم نشد، نصفش کجکی بود و نصفش راستکی!

ولی خب لااقل غلط نگارشی و محتوایی نداشت.

شب..

دیگه حتی نمیتونستم خودمو نگه دارم!



+حالا منتظر شنبه هستم که استاد نظرش رو بگه.

و بعد ببرم به استاد راهنما تحویل بدم،

و بعد فصل آخر رو بنویسم.

و بعد ویرایشها رو انجام بدم،

و بعد...

دفاع کنم.

خدا رو شکر شرایط جوری نشده که نیاز باشه شب بیداری بکشم،

اما دوست داشتم دو هفته زودتر تموم میشد.

اونطوری فرصت بیشتری برای همه چیز وجود میداشت،

و نگرانی از تعلل احتمالی اساتید رو به دوش نمی کشیدم..

+به واقع دلسوزترین آدم برای پایان نامه ی من استاد داورم بوده!

هربار که می بینمش، بلااستثنا میپرسه کارت تموم شد؟

و انگار همه ی بار و سختی کار از دوشم برداشته میشه!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۲۱
لوسی می

نظرات  (۸)

۲۱ دی ۹۶ ، ۱۲:۱۸ کوثر متقی
موفقیت شما آرزوی ماست.
ان شاءالله بیست بشی
پاسخ:
بیست که نمیشه اما همین که آبرومندانه جمع بشه راضی ام.
ممنونم :)
۲۱ دی ۹۶ ، ۱۲:۲۰ ملکه بانو
ان شاء الله که همه چی خوب تموم میشه.
الان بهترن پسرا؟!!
پاسخ:
ان شالله.
پسرک که خوبه الحمدلله اما با بیماری گل پسر هنوز درگیریم :(
۲۱ دی ۹۶ ، ۱۲:۳۲ کوثر متقی
توانایی هات ثابت شده به مخاطبای وبلاگ از راه دور! همون 19 و نیم خیرشو ببینی :)
پاسخ:
:)))
لطف داری گله.
حالا الان داشتم یاد بدشانسیها، کم کاریها و پروژه های دوره ی لیسانس میفتادم از خودم حرصم گرفته بود که چه دانشجوی ضایعی بودم من. :))
نمره ش مهم نیست. یه جوری باشه که روسفید باشم.
البته اثباتش با همون نمره ست!
۲۱ دی ۹۶ ، ۱۴:۵۳ اقای متحیر
اندکی صبر، سحر نزدیک است...



ان شالله
پاسخ:
آره سحر که زیادی نزدیک شده :)
الحمدلله.
۲۱ دی ۹۶ ، ۱۸:۵۶ ستاره جان
یعنی چی داور؟
داور پروپوزالت یعنی؟
چون داور دفاع که نباید مشخص باشه الان قاعدتا...!
پاسخ:
آره داور پروپوزالم.
به احتمال نود و نه درصد داور نهایی هم خودشه. چون تنها کسیه که موضوع پایان نامه ی خودش هم شبیه موضوع من بوده.
هرچند در یک حوزه ی متفاوت.
۲۱ دی ۹۶ ، ۱۹:۵۷ جناب دچار
خدا شانس بده!
داورشو :)
پاسخ:
واقعاً خوشحالم که این داورمه. هرچند که دوست ندارم جلوش ضایع بشم!
شاید کل استرس دفاعم هم برای همین نگرانی از ضایع شدن جلوی همین استاد، و استاد راهنمام باشه.
یعنی کل دلیل اینکه میخوام نمره ی خوبی بگیرم.
وگرنه نمره ش برای خودم خیلی هم مهم نیست.
۲۱ دی ۹۶ ، ۲۳:۰۸ ملکه بانو
ایشالا اونم زودتر خوب شه
پاسخ:
ان شالله.
همین مهمه فقط.
با آرزوی بهترین ها
پاسخ:
متشکرم.