ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

4366.+نتیجه

سه شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۴۵ ب.ظ

دارم از دانشگاه بر میگردم خونه.

صبح ساعت ده که میومدم فکر میکردم یه ربعه بازخواهم گشت!

لذا در اقدامی شجاعانه غذا رو گذاشتم رو گاز!

الان ساعت یک هم رد شده و من هنوز به خونه نرسیدم.

نمیدونم چه صحنه ای در انتظارمه!



+کار رو نیمه کاره رها کردم گفتم باشه فردا میام دنبال بقیه ش!

از اول میخواستم برگردم بذارم برای فردا.

گفتن چون تاریخ خورده و ثبت شده باید کار رو تموم کنی! :((

+قابلمه عزیزم و محتویاتش!

خوشحالم که قابلمه استیل بود!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۲/۱۵
لوسی می

نظرات  (۲۲)

۱۵ اسفند ۹۶ ، ۱۳:۲۲ بـانـوی بـرفـی
من همیشه میدونم برم بیرون بیشتر از وقتی که گفتم طول میکشه واسه همین هیچوقت غذا نمیزارم 
البته اگه خورش باشه که تا الان جا افتاده
خبر بده چی شده بود😀
پاسخ:
کار خوبی میکنی!
نتیجه رو گذاشتم!
الان حس میکنم نه تنها خونه که خودمم بوی دود گرفتم:((
کربن حالص تولید کردینا :-))

پاسخ:
خااالص! هیچ حجم فیزیکی ای از گوشتها باقی نمونده!
یعنی قشنگ همه ی آبش تبخیر شده ها
:دی
پاسخ:
همه چیزش تبخیر شده! هیچ حجم فیزیکی ای از گوشت باقی نمونده!
وااای :))) دارم تصور میکنم احیانا در و دیوار آشپزخونه ات سیاه نشده ؟؟؟ 

پاسخ:
خدا رو شکر سیاه نشده اما عجیب بوی دود گرفته موندم چه کار کنم
۱۵ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۴۲ خونه مادری
سلام
برای بوی دودش چه کردی
معمولا اسفند میزنن در کسری از ثانیه اون بوی نامطبوع رو خنثی می کنه
پاسخ:
یعنی اسپند دود کنم؟
یه ربعه میشه رفت دانشگاه و برگشت؟
پاسخ:
دو ساعته که میشه. تا دو ساعت سوختنی نبود اما شد سه و نیم ساعت.
بح بح حالا چی خوردین؟؟
پاسخ:
ماکارونی :)
ای وااای
برای بردن دود خاکشیر یا زردچوبه دود کن
پاسخ:
ینی مثل اسپند؟
۱۵ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۰۰ خونه مادری
من که این کارو می کنم و جواب میده
پاسخ:
همین کار رو کردم الان. ممنون از توصیه تون.
اما به نظرم فقط چون دود خودش غالب میشه اینطور به نظر میرسه که بو و دود قبلی رو رفع کرده.
من خودم چون دستی به این گلکاری ها دارم 
یه بار تو یه قابلمه رو اب کردم 
پودر دارچین ریختم 
گذاشتم رو شعله کم 
چند ساعت 
بوی بد گرفته شد 
+دارچین پودرش رو ک میریزی شوکه نشو به راحتی حل نیمیشه و روی اب می ایسته
داغ ک بشه و جوش بزنه کم کم بوش در میاد و بو بد رو میگیره 
پاسخ:
ممنون. این کار رو با سرکه انجام دادم.
اگر تا فردا مشکل حل نشد دادچین رو امتحان میکنم. ممنونم. :)
نتیجه شوکه‌کننده است! خیلی خیلی شوکه‌کننده! و البته خیلی هم باحال😁😃
پاسخ:
هیچ "چیزی" تو قابلمه باقی نمونده جز لایه ای ذغال!
ذغاله یا زغال؟
پاسخ:
تا جایی که از کتاب ادبیات یادمه میگفت هر دو صحیحه.
:)
استیل نبود چی می شد خانوم دکتر؟
پاسخ:
باید مینداختمش دور! :))
حرارت شدید و سوختن غذا به قابلمه ی استیل آسیب نمیزنه و کیفیتش رو از بین نمی بره و باعث فعل و انفعالات شیمیایی در ترکیباتش نمیشه.
اما برای سایر انواع قابلمه این اتفاق میفته. برای همینه که میگن قابلمه ی استیل بهترین و سالم ترین نوع قابلمه ست :)

دکتر شدم یعنی؟ خبرش هنوز نرسیده به من!
هر چیز که در جستن آنی، آنی...
مگه دنبال دکترا نیستین؟ از همین الان دکترین دیگه... :)
پاسخ:
نه اتفاقا خیلی ترسیده م!
خیلی برام جالبه که من همیشه در طول دوران تحصیلم موفق بوده م!
اما از خود کم بینی شدیدی رنج می برم! :|
این روزها فکر میکنم از پس این گرایش بر نمیام! چون سخت ترین گرایش رو شرکت و انتخاب کردم و بهتره بذارم همون سال بعد! :|
مگر اینکه رتبه کنکورم یه رقمی بشه! که بعد مجبور میشم ادامه بدم دیگه! :))


+در ضمن نه من هیچوقت به دنبال دکترا نبودم! اصلا من آدم مدرک گرایی نیستم!
یادمون باشه بعدا که ازدواج کردم بگم چند ماه اول زندگی خانومم توی همین قابلمه ها غذا درست کنه که خیلی آسیب به اموال خونه نرسه :)))
پاسخ:
:))
البته فکر نکنید از چند ماه اول بگذره دیگه بیمه شدین!
این ماجرا، سرنوشت امروز من در هشتمین سال زندگیه!!
ولی من دنبال دکترا بودم و هستم. به فضل خدا تا تهشم میرم. شمام بیاین :)

+ هر روز که مدرکم بالاتر از روز قبل میرفت، بیشتر برای حرفم تره خرد میکردن. هیچوقت بچه ها زمان دبیرستان و حتی لیسانس به حرفایی که از خدا میزدم توجه نمیکردن. از بعدش ولی به قول کامنتای خودشون تو بلاگم وقتی آخر کلاس در ماژیکو میبندم و از رابطه بین خدا و درسی که دادم حرف میزنم، یاد خدا میفتن و نماز میخونن... :)
مدرک بهونه ست. یه بهونه خیلی خوب. ما رفتیم دنبالش و بابتش از زن گرفتن جا موندیم. شما ولی اگه مطمئنین به وظیفه مادریتون ضرر نمیزنه و دوست داشتین حتماً بیاین :) حتما بیاین که در ماژیک منتظره ببندینش و بشینین رو میز و آخر کلاس از رابطه درسی که دادین و قدرت خدا برای بچه ها بگین. حتما بیاین که یه کوه هیئت علمیِ سکولار مملکتمونو گرفتن :)
قدمتون روی چشمِ دکترایِ مملکت، خانوم دکتر :)
پاسخ:
بله بله! اینهاش که هست.
برای همین همیشه دعا میکنم که اگر قراره مدرک من عامل جریان خیری برای جامعه یا حتی خودم و خانواده م باشه، خدا لطف کنه و منو در این راه همراهی کنه که به سرمنزل مقصود برسم.
و اگر نه، نمیخوامش.
بدون ذره ای حسرت.
نمیخوامش.
فقط یک سال درست درمون براش تلاش میکنم و نتیجه هرچه بود می پذیرم. غالباً سیاستم این بوده.
شاید برای همینه که هیچوقت هیچ استرسی تو کنکورهام نداشتم! :)
شما هم برای همه همین دعا رو بکنید. :)
البته اون سال تلاش، امسال نبود. من واقعا برای کنکور هیچ زحمتی نکشیدم چون این گرایش، گرایش مورد علاقه م نیست و زحمت تحصیلش هم بیخودی زیاده! :))
یه تنبلِی درونیِ قدرتمند همیشه در وجودم هست!

در هر صورت! :/
پاسخ:
چه چیزی در هر صورت؟
هیچی نمیخام تقصیر رو بندازم گردن مقصر :)
پاسخ:
تقصیر چی اصلا؟
من که متوجه نمیشم چی میگین!
۱۶ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۰۵ مردی بنام شقایق ...
بیچاره همسر محترم!!!

هم کلی پول گوشت داده و نابود شده!
هم باید شب بیاد قابلمه رو بشوره!

:)))

+
#من_زن_زلیل_نیستم
پاسخ:
مستر میگه بندازش دور!
تو این چیزا خییییلی ریلکسه!
ذلیل نباشه کسی!
زلیل اشکال نداره! :دی
بله مثل اسپند. گازتو کثیف می کنه اما بو رو قشنگ می بره
پاسخ:
امتحان میکنم امشب. هنوز بوش نرفته! :(
چقدر حرفات در جواب الف سین رو دوست داشتم
پاسخ:
لطف داری.ممنونم.
۲۲ اسفند ۹۶ ، ۰۷:۳۶ مامان محمدمهدی
عجب سرنوشتی داشته
حالا سرحال شد جناب قابلمه؟
پاسخ:
سرحال که نشد اما سرپا شد!
استیلش سیاه شده! غذا نچسبیده اما براقیتِ استیل از بین رفته. :(