ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

4412.

دوشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۲:۰۰ ب.ظ

شب و روزم قاطی شده،

خواب و بیداریم هم قاطی شده!

شبها تا دو و نیم سه بیدارم، و صبحها تا ده میخوابم!

اگر پسرک بود نمیذاشت یه لحظه درست حسابی صبحها چشم رو هم بذارم،

هرچند که گل پسر هم که هست، هی باید بلند شم براش بساط بیارم و کلاً حواسم بهش باشه،

اما لااقل میذاره یه ربع چشمامو ببندم و خیالم راحت باشه که الان نشسته و داره خوراکیشو میخوره،

یا بازیشو میکنه و دسته گلی به آب نمیده.

اما برای پسرک، دریغ از یک لحظه که من میتونستم بالای سرش نباشم!

هنوزم همینطوره.

واقعا پسرک غیر قابل پیش بینیه!



+جگرگوشه های من وااااقعا تو دنیاشون و روحیاتشون و رفتارهاشون با هم متفاوتند! واقعا واقعا واقعا!

در حدی که الان هرچی فکر میکنم هیچ مشابهتی بینشون پیدا نمیکنم که بخوام بگم لااقل از این لحاظ شبیه همن! :|


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۰۳
لوسی می

نظرات  (۱۵)

سلام :)

الهی زنده باشن جگر گوشه هاتون ...

چقدر این واژه از زبان مادر قشنگه ... جگر گوشه !!! :)
پاسخ:
سلام :)
ممنونم :)
آره واقعا. دلنشینه برای خود مادر هم :)
بزرگ بشن مث هم میشن
پاسخ:
بعید میدونم!
روحیات که متفاوت باشه همیشه متفاوت می مونه.
چطوری جناب دچار ؟
پاسخ:
:))
خیلی خوش اومدین. بفرمایین تا شما یه احوال پرسی کنین من چای میارم :)

@جناب دچار :)
نه تو رو خدا !

یه تک پا اومدیم خودتون رو ببینیم ... راضی به زحمت نیستیم خانم دکتر :))
پاسخ:
:دی
بی زحمت یه استکان برا من هم بیارید :)
کلا لذتش به همینه، دنیای متفاوت و روحیات متفاوت، کاری می کنه که برا همدیگه و بالاخص خانواده سورپرایز داشته باشه :)
موفق باشید
پاسخ:
چشم خوش اومدین. شما بفرمایید من خدمت میرسم. :)
من ترجیح میدادم شباهت بیشتری با هم داشته باشند.
فکر میکنم اونطوری احتمال جذابیت داشتنشون برای همدیگه در بزرگسالی بیشتر میشد و همکاریهاشون هم افزایش پیدا میکرد.
اما خب همونطور که گفتید از این لحاظ برای والدین هیجان انگیزه و لذت بخش :)
۰۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۵:۴۵ صـــا لــحـــه
یه ذره میترسم بچه دومم رو بیارم
این خیلی خوبه! میترسم دومی به این خوبی نباشه!
پاسخ:
هیچ بچه ای بد نیست. منظورتون از بچه ی خوب رو متوجه نمیشم چون همه خوبن. ولی بعضی بچه ها سخت با ادم کنار میان و بعضیا هم راحت. اتفاقا میگن اونهایی که سخت کنار میان خلاقتر و باهوشترند.
پسرک مهر و محبت فوق العاده ای داره و راستش وقتی گل پسر نبود من اصلا متوجه نمیشدم که چقدددددر شیطووووونه و متوجه نمیشدم که چقددددددر بیش از سایر مادرها دارم اذیت میشم!فکرمیکردم برای همه هست! همه همینطورن. باورم نمیشد که کسی میگفت من به بچه م خوراکی میدم تا بخوره چشمامو میذارم رو هم و چرت میزنم! میگفتم از بی مسئولیتیِ مامانه ست! مگه میشه یه بچه ای بشینه یه جا خوراکی بخوره؟ عجب مامان بی خیالی که میگیره میخوابه!! و این درک نکردنم رو اصلا ناشی از شیطنت بیش از حد پسرک نمیدونستم! یا وقتی میشنیدم که بچه ای تا چهارسالگی اصلا دیوارهای خونه شونو خط خطی نکرده، میگفتم قطعا یا مامانش تمام مدت دنبالشه، یا اینکه بچه حسابی از مامانش حساب می بره!
اما گل پسر که اومد تازه باورم شد! بعضی بچه ها راحت با آدم کنار میان. البته گل پسر هم بچه ی فوق العاده شیطونیه اما مدل شیطنتش با پسرک خیلی متفاوته و بهتره بگم خرابکار نیست و خیلی بهتر از پسرک با من همکاری میکنه. خیلی بهتر! البته دیوارها رو هم خط خطی میکنه :))
اما این به این معنی نیست که پسرک بد بود، یا گل پسر بهتره! کنار اومدن با گل پسر راحت تره. همین، حتی نمیتونم بگم آینده ی کدومشونو روشن تر می بینم. هرکدوم یه سری استعداد دارن و یه سری چالشها، که من به عنوان مادر باید کمکشون کنم به بهترین نحو با شرایط خودشون کنار بیان. :)
برای اینه که میگن هر بچه ای به صورت مستقل تو بزرگ شدن و تربیت والدینش نقش داره.
۰۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۷:۴۱ صـــا لــحـــه
کاملا درست میگید. ولی من آدم خودخواهی ام. این مسائل رو فقط از زاویه این میبینم که چقدر برای سخت یا آسون خواهد بود...
ولی یه چیزی رو خوب میدونم. پسر بزرگ کردن خیلی سخته... و حتما خدا بهتون صبر زیادی داده که بتونید به احسن وجه بزرگشون کنید
پاسخ:
منم منظورم همین بود که معلوم نیست فرزندبعدیتون کار رو راحت تر میکنه یا سخت تر؟
در هر حال من فکر میکنم چند فرزندی از تک فرزندی ساده تره! چون زوم و تمرکز آدم از یک بچه رو برمیداره. شاید محدودیت های بیشتری رو ایجاد کنه اما برای بچه ها و والدین کار رو راحت تر میکنه. البته به لحاظ روانی نه به لحاظِ کارها.
ممنونم.
مطمئن باشین خدا به هرکسی اون چیزی رو میده که توانش رو داره، برای همه همین رفتار رو داره.
راستش به نظر خودم هم پسر بزرگ کردن از دختر بزرگ کردن خیلی سخت تره! اما خب از اون طرف دختر عروس کردن خیلی سخت تر از پسر داماد کردنه. :)
ان شالله همه مون از پس مسئولیتهامون بر بیایم.
+ مثل من و خواهرم :))
پاسخ:
:)
خدا حفظتون کنه برای هم.
ممنونم :)
پاسخ:
قربون شما.  :*
۰۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۲۸ صـــا لــحـــه
ان شاءالله 
پاسخ:
ان شالله :)
خوبه که!
مکمل هم میشن :)
+ ولی من واقعا پسر بچه ای رو ندیدم که آروم بشینه یه گوشه...
پاسخ:
نه مکمل نیستن!
+منم ندیدم. انصافا اگر بچه ها یه گوشه آروم بشینن عجیبه، اما مدل شیطنت و حجم شیطنت های بچه ها متفاوته!
بعضی بچه ها راحت با آدم کنار میان و همکاری میکنن،بعضیام نه.
۰۳ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۰۰ مامان محمدمهدی
پس حسابی با گل پسر حال کن اینروزا:)
حالا فاطمه شبیه پسرک شما غیرقابل پیش بینیه
شیطونم هست خیلی و کلا اذیت کن
برعکس محمدمهدی که اصلا منو اذیت نکرد تو این چند سال الحق 
چرا این دختر اینقدر شیطون شده نمیدونم من؟!
دقیقا مثل من. البته شاهزاده من به خاطر شیطونیش نبود، اصلا دوست نداشت و همچنان هم نداره که من بخوابم. کلا دوست داره همیشه بیدار و سرحال در کنارش باشم.
پسرای منم از همه لحاااااااظ با هم متفاوتن.

پاسخ:
چقدر جالب :)معلومه خیلی باهات مأنوسه.
پسرک من اصلا اینطور نیست. یعنی کلا به من کاری نداره! اینکه نمیتونستم بخوابم از ترس خودم بود :))
راضی ای از این تفاوت؟
راستش من دوست داشتم قدری شبیه تر باشن. فکر میکنم اونطوری با هم مأنوس تر می شدند.
 به قول یه مامانی :هر کدوم از بچه ها دریچه ای نو از دنیا به روی آدم باز می کنند
که این خودش باعث رشدِ
جالب هست که من اطرافم هم خیلی ها همین عقیده را دارن که با اون یکی بچه ی خانواده در تضاد کاملن انگار نه انگار که خاستگاه هر دو یا حتی هر سه، یه پدر و مادر بودن
:)
خدا همتون را برای هم حفظ کنه
پاسخ:
دقیقا همینطوره.
عجب زندگی ایه.

ممنون عزیزم همچنین شما و عزیزانتون رو خدا برای هم حفظ کنه.
من که راضیم. اخلاقای شاهزاده وااااقعا انرژی بر بود و من دیگه چنین توانی نداشتم.
پاسخ:
آره خب از این لحاظ که آره! منم راضی ام!
اما ترجیح میدادم پسرک به گل پسر شبیه تر می بود :)) یا گل پسر اول به دنیا میومد بعد پسرک شبیهش میشد :))