ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

اندر احوالات فضای مجازی.

يكشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۴۲ ب.ظ

منیت، اومانیسم و اصالت نفع تعابیر ساده ای هستند که میشه گفت پایه و اساس اندیشه ی غربی و کاملا در تضاد با اندیشه ی شرقی و در نقطه ی اوج اون، اندیشه ی اسلامی هستند. در اندیشه و فلسفه ی شرقی واژه هایی مثل ایثار وجود داره و مقدس شمرده میشه که چیزی فراتر از محبت و خیر رسانی به بقیه ست. در ایثار کردن عملا باید بر ضد اندیشه ی اصالت نفع، عمل بکنی! یعنی منفعت خودت رو رها کنی و زیر پا بگذاری به خاطر شخص دیگر. حالا اینا رو بلدیم دیگه.

تو اندیشه ی اسلامی یه چیز دیگه هم داریم به اسم خلوص نیت.

خلوص نیت یک حرکت یا نیت خاص در مورد یک کار خاص نیست که من فلان کار رو با نیت خالص انجام بدم. نه. خلوص نیت یک نوع سبک زندگیه. انسان خالص کسیه که از منفعت خودش که میگذره هیچ، بلکه هیچ منیتی در وجودش نداره. یعنی اینکه من خوش باشم، من خوش بگذرونم، به خودم اهمیت بدم، من در آرامش باشم و اینا اصلا تو مرامش نیست که هیچ، حتی نمیگه "من" خوبی می کنم، "من" ایثار کنم! یعنی اصلا منی در وجودش نیست و هرچه که هست به خاطر خداست. غالبا حتی می بینیم انسانهای خالص کارها و اعمال نیکشون بروز داده نمیشه که هیچ، پشت سرشون هم کلی صفحه گذاشته میشه و اینها هیچ اصراری هم ندارن که سایرین رو مِن باب گرفتنِ تایید خوب بودنشون توجیه کنن! کار خودشونو میکنن و بهتره بگم وظیفه شونو انجام میدن چه اینکه بقیه فکر کنند اونها آدم های خوبی هستند یا نیستند! در نتیجه حتی "من" محبت میکنم و خوب هستم رو هم در خودشون کشتن! "من"شون براشون اهمیتی نداره و اهمیت این "من" فقط تا حد حفظ عزتشون هست که اون باز بحث دیگه ایه.

حالا این تفاسیر رو گفتم که بگم فضای مجازی داره با ما چه کار میکنه؟

شما یه پیج اینستاگرام داری، یه کانال تلگرام خدابیامرز داری، یه وبلاگ داری و از این چیزا، و تمام اختیارات اون پیج با شماست. شما یه پیج داری و خدای پیج خودت هستی! کسی بر خلاف نظرت نظر بده میتونی بلاکش کنی و یا کسی کامنت مخالف بذاره کامنتشو حذف کنی و اجازه ندی احدی آرامشت رو به حق یا به ناحق بر هم بزنه چون "خودت" مهمی و قدرتشم که داری. بدیهیه که از مهمترین  فلسفه های خلقتِ شبکه ای مثل فیس بوک و اینستاگرام و امثالهم رفع عطش "دیده شدن" در بشریت بوده! خب هم قادر هستی به اِعمال قدرت علیه مخالفان و هم همه ی تلاشت رو میکنی برای ایجاد جذابیت جهت رسیدن به هدف مقدسِ "دیده شدن" و جذب فالوور و تایید شدن و تشویق شدن و همه ی تبعاتش. و هی هر روز منِ وجودت قلنبه تر، خداتر، محق تر، مهم تر و عزیزتر و خودخواهتر میشه و بعد تو می مونی و منیتت و دیگر هییییچ. 

بدیش اینه که عامل شکل گیری این "منِ" مهم و عزیز لزوما پاکی و صداقت و ارزشهای دیگه ی انسانی نیست و اگر هم باشه درد اونجاییه که این ارزشهای انسانی در ارزش دادن به وجود تو و بزرگ کردن روحت بی اثر هستند چون تو همه ی ارزشش رو برای جذب فالوور و جذب تاییدات سایرین خرج کردی :)

با این تفاسیر، به کجا چنین شتابان؟

اصلا من گَوَن، شماها نسیم ؛)


+ تعابیری که گقتم شاید بی ربط به نظر برسه اما اگر در هرکدوم دقت کنین می بینین که کاملا مرتبط و وابسته اند. من یه حداقلی از نتیجه ی شوم خدایی کردن در فضای مجازی رو گفتم بقیه ش با خودتون.

+این متن به این معنی نیست که هرکسی که پیج داره و فعال مجازیه مبتلا به خودخواهی و منیته اما قطعا در خطر ابتلا به خودمحوری و اصالت و ارزش دادن به منافع شخصی و سقوط در این مهلکه ست.


+با پشتیبانی یکی از خریدهای اینترنتیم تماس گرفتم. همون اول میگه آدرس ایمیلتون چی بود؟ میگم فلان دات کام! رفت اسممو چک کرد و اومد گفت سلام لوسی می جان. چه کمکی ازم برمیاد؟

میگم مگه شما خانم هستید؟ میگه نه! من آرمان فلانی هستم! :/

خدایی این درسته آخه؟ قرار نیست همه از فرهنگ غربیِ لوسِ شما خوششون بیاد که! :/ 

خیلی خیلی مهربانانه و محترمانه حالشو گرفتم! :/

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۱۶
لوسی می

نظرات  (۱۸)

چقدر خوب بود این پست. میشه ساعت ها درموردش فکر کرد و بحث کرد.
ممنونم واقعا
پاسخ:
بله واقعا جای فکر و بحث داره.
۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۰:۱۲ پلڪــــ شیشـہ اے
سلام بانوجان
تذر خیلی خوبی بود. ممنون.
پاسخ:
سلام عزیزم. سخت شناختمت ولی شناختمت عروس خانم. :)
قربون شما :)
چقدر خوب بود .... 
+ولی من اعتراف میکنم که کامنتهای هرزه ی بعضی از آقایون رو تایید نمیکنم :) سریع هم پاک میکنم چرت و پرت هاشون رو ! :دی 
+لوسی می "جان" ؟ 😂😂😂😂 
پاسخ:
خوب میکنی :)
بحث سر مَن مَن نکردن بود نه چشم پوشی بر زشتیها.
اونا رو اصلا نباید تایید کرد. یه بار تو پیج یکی از این مسئولین دیدم هممممممه زیر پستهاش فحش نوشتن! به ادمینش گفتم که پست و عکس گذاشتن از مسئولین که کاری نداره، اگه نمیتونی کامنتها رو مدیریت کنی کامنتها رو ببند! چه فضاییه ایجاد کردی که هرکس هرچی لایق خودشه زیر پستها می نویسه. بابا رییس روسای مملکت باید حرمت داشته باشن. یه فحشهایی که من اصلا نمیفهمیدم چی میگه! :/

+والا! کپ کردم اصلا! :)))
کلا متنت رو خیلی دوست داشتم...
خیلییی ها... 
داشتم فک میکردم اگه همه ما یاد بگیریم این مدلی رفتار کنیم ، یا حداقل "سعی" کنیم ... خیلیییییی چیزها تغییر میکنه ... 
اتفاقا چند روز پیش داشتم به همین فکر میکردم 
اینجا کلا چراغ قرمز برا عابرها معنا نداره ، چراغ عابر که قرمزه رد میشن و میرن ... 
اون روز سر خیابون ، هییچ ماشینیم نبود ، ایستادم تا چراغ عابر سبز شه ... 
بعد به خودم کلی به به و چه چه و درود فرستادم که "من" عجب ادم با فرهنگیم ! 
بعد کمی به همین موضوع تو ناخودآگاه فکر کردم ... 
که حالا درسته کار درستی کردم ! اما وظیفه ام بوده ! نه یه کار اضافی که واسه خودم به به و چه چه بزنم...
و خب این مثال ساده بود اما خیلی چیزهای دیگه هم هست که نمیگم آبروم نره :دی ... 
پاسخ:
آفرین به دقتت. من مطمئنم تو با این همه شعور و درک آخرش به یه جایی میرسی که ما مدعیای مذهبی بودن نمیرسیم.
از این چیزا تو زندگی همه مون فراووونه اما فقط بعضیامون حواسمون جمع میشه.
قربون تو:*
و چقدر این پست به موقع بود لوسی می جان :))
پاسخ:
الحمدلله. :)
سلام لوسی جان صبح به خیر :))))
پاسخ:
سلام شباهنگ جاااانم صبح شما هم بخیر. :)
۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۳۱ پلڪــــ شیشـہ اے
^_^ 
از آشنایی تون خوشحالم بسی :*
پاسخ:
دل به دل راه داره :*
خب اسمتون غربی بوده و اوشون هم فکر کردن شمام فرهنگ غربی رو دوس دارید :)))
پاسخ:
والا غربی ها هم اول می پرسن میشه فلان صداتون کنم؟ یا اسمت رو از خودت می پرسن نه اینکه برن پیدا کنن! :/
:))
اون جانِ لوسی جانو با لحن آقاهه گفتماااا
پاسخ:
آره متوجه شدمممم :)))
برای همین جاااانمِ پاسخم رو کشیدمممم :)))
۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۲:۴۵ صـــا لــحـــه
و شاید دلیل اینکه وبلاگ رو انتخاب کردم همین بود
کمتر از بقیه رسانه ها مثل فیس بوک و اینستا و ... منیت درش دخیله
پاسخ:
آفرین که حواست بوده :)
سلام
اول ممنون بابت این پست خوب. 
دوم اینکه حالا باید چه کرد؟ 
یعنی چطور مدیریت کرد و از این آسیب در امان بود؟ 

این مدل پست ها تا مدت ها منو درگیر خودشون میکنن و مسیر وبلاگ نویسیم رو تحت تاثیر قرار میدن
شاید برا همین چند وقت یک بار همه چیز رو کن فیکون میکنم!! 
پاسخ:
سلام عزیزم. قربونت.
خب این به تزکیه نفس مربوطه نه به وبلاگ ننوشتن یا پیج نداشتن.
هدف آدم مهمه و اینکه چقدر جنبه ی قدرت و آزادی رو داره.
به کجا چنین شتابان ؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زین جا
هوس سفر نداری ؟
ز غبار این بیابان


- " همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم "

نه شما نسیم باش :)
پاسخ:
من بیشتر بسته پایم.
تعبیر "خدایی کردن" جذاب و بدیع بود و تا حالا از این منظر فکر نکرده بودم.
دیدگاهم این هست در مورد اینستاگرام "عالم اینستاگرام محضر انسان هاست نه خدا!"

البته موافق نیستم که اینستاگرام و…  برای رفع تشنگی دیده شدن بوده. بلکه برای دامن زدن و وسعت بخشیدن به این نیاز بوده. یعنی رفع محدودیت از دیده شدن!

پاسخ:
فکر میکنم این تعابیر تفاوت چندانی با هم ندارند.
دیده شدن یک میل اوج گیرنده ست یعنی هرچی بهش بیشتر دل بدی بیشتر میشه. حالا اینکه عطش دیده شدن میخواسته رفع بشه یا محدودیتهای دیده شدن قرار بوده برداشته بشه هر دو یکی اند. تلاش اینستاگرام تحقق هدف دیده شدن بوده.
شاگرد اول کلاس شدن تو دنیای حقیقی هم از این بحثا مبرا نیست...میخام بگم فضای مجازی فقط همه چیزو خیلی راحت تر کرده
شاید آرام بخش بودن فضای مجازی هم از همین نشات میگیره که میشه راحت قدرتمند شد و مخالفاروانبلاک کرد...کاری که تو دنیای حقیقی خیلی سخت اتفاق میاقته
خب آدم گاهی واقعا از سروکله زدن با مخالفاش خسته میشه فقط چهارتا رفیق موافق میخواد دیگه یعنی دیگه نکنیم؟؟
پاسخ:
بله مصادیق منیت و منِ نفع طلب تو دنیای واقعی هم خیلی زیاده. تو پاسخ کامنت لیلی بانو هم همینو گفتم که راهش شاگرد اول نشدن یا بستن پیجها نیست. راهش تزکیه ی نفس و مراقب بودن و جمع کردن حواسمونه.
منم همین نکته ی آرام بخش بودن فضای مجازی نسبت به فضای واقعی رو گفتم دیگه که باعث خطر بیشترش میشه. تو فضای واقعی اینقدر قدرتمند نمیشیم. هرچند منیت ِ آدمیزاد و حب نفسش همیشه باهاشه. و این مبارزه با نفس همیشه باید باشه.
۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۳۹ مامان محمدمهدی
بله
موافقم

پاسخ:
قربون شما.
سلام
خوبید ان شاالله؟
انقدر پستتون جالب بود برام و کاملا قبولش دارم که فقط میتونم بگم 
طیب طیب الله
احسنت بارک الله
پاسخ:
سلام. خوبین شما؟ قربونت.
 یاد دوره ی خردسالیم افتادم کلاسای کانون فرهنگی میرفتم اینطوری همو تشویق میکردیم. :دی
سلام
اول راجع به خطوط پایانی مطلبتون بگم
خیلی خوب کردین محترمانه حالشو گرفتید(آیکون عصبانی لطفا)
*
متنت رو در کمال ناراحتی خیییلی قبول دارم:(
خیلی هم این روزا دارم به چاره اش فکر میکنم

اخلاصم آرزوست...
پاسخ:
هههه هه :)
به نظرم باید قدری به نفسمون سخت بگیریم و البته توکل و توسل هم کمک کننده ست. اونم تو این روزهای پربرکت. ان شالله که خدا عنایت و کمک میکنه.
دغدغه ام با دو خط آخر نظر لیلی بانپ خیلی همخوانی داره
در نتیجه پاسخ شما هم به جانم نشست
یعنی همون نظریه ی «تعمیر قطار در حال حرکت» درسته؟
حرکت رو متوقف نباید کرد اما باید ریلش و معاینه فنی اش رو مراقبت کنی...

یکم بیاین توضیح بدین ممنون میشم
پاسخ:
آره تعبیرتون جالبه. البته نمیشه حکم کلی داد که قطار رو نباید متوقف کرد. گاهی تعمیر قطار منوط به توقف قطاره. اینو هرکسی خودش باید تشخیص بده یا با اهل صلاح مشورت کنه.
توصیه ی دین اینه که به چیزی که تو رو ممکنه در دام بندازه حتی نزدیک هم نشو. نمیگه نکن. میگه نزدیک نشو. خب هرکسی باید این رو پیدا کنه که حد نزدیک شدنش به زشتیها کجاست.