ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

تو در زیر کدام عَلم سینه می زنی؟

شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۷، ۰۸:۳۳ ق.ظ

این روزها بسیااار به مواضعِ آدمهای حاضر در ماجرای عاشورا فکر می‌کنم.

به اینکه عده‌ای میگن مردم فی سبیل الله به جنگ امام اومدن! مگه میشه فی سبیل الله به جنگ با پسر پیغمبر رفت؟ به نظرتون شدنیه؟

از اینها بدبخت تر در عالم امکان وجود نداره. لابد اینها همونهایی‌اند که به معاویه امیرالمونین می گفتند. دوستی میگفت معاویه با "ظاهرسازی اسلامی" مسلمانان رو دور خودش جمع کرد و شاید ما هم این روزها گول ظاهرسازی اسلامی رو بخوریم. در پاسخ میگم او مسلمانها رو جمع نکرد، که احمقترین آدمها رو دور خودش جمع کرد. چه چیزِ معاویه مصداق اسلام بود؟ کجای زندگی معاویه، اسلام رو نمایش می داد که به هوای اسلام دورش جمع شدند؟ معاویه به وضوح اهل دنیا بود و مردم هم می دونستند که دین نصفه نیمه دارد ولی منافع دنیاشون حکم میکرد که به جای اینکه به تبعیت از حضرت امیر به جنگ برن و در راه دین کشته بشن، در مجاورت معاویه به دنیاشون و صرفاً به نماز و روزه‌شون برسن. قبول دارم یه عده هم بودن که از اسلام هیچ چیز نمیدونستند و نمی‌تونستن هویت معاویه رو تشخیص بدن. همون شامی‌هایی که بعد از شهادت حضرت امیر در محراب می پرسیدند مگر علی نماز میخوند؟ البته غفلت اونها بر عهده‌ی جهالت خودشونه. که بعید میدونم این نوع از جهالت در عصر اطلاعات کنونی بهانه‌ی منطقی‌ای برای غفلت محسوب بشه. از اینها میگذریم اما اونهایی که با چهار برگ قرآن بر سر نیزه ها به امام پشت کردند اونهایی هستند که دین رو میشناختن ولی قرآن رو بر اساس هوسها و امیال خودشون خونده بودند و به اون بخشی ایمان آورده بودن که هوسشون میخواست وگرنه اونها قرآن ناطقی در میانشون داشتند که مدام به اونها میگفت دارید اشتباه می‌کنید...اما نپذیرفتند چون قرائت شخصی خودشون از دین براشون اصالت بیشتری داشت تا قرائت یک عالم و یک امام...و من در شگفتم که چطور نمیفهمیدند که حرفشون و خواسته شون بر حرف دشمن قسم خورده منطبق شده که همین به تنهایی باطل بودن راه اونها رو ثابت میکنه!

 برگردیم به عاشورا، به نظر شما عمر سعد به اشتباه بودنِ راهش شک داشت؟ چی باعث میشه که شخصی مثل حر که کوفی است و رابطه ی حداقلی با ائمه داشته بهشت رو انتخاب میکنه۱ و مرگ در راه اون بزرگوار رو به قیمت پذیرش توبه ش به جان میخره و عمر سعد، هم بازی دوران کودکی امام نمیتونه از حکومت دنیا و رفاه دنیا بگذره؟

عمر سعد خیلی مایل بود که کار به جنگ نرسه، خیلی مایل بود که اوضاع جمع بشه چون می دونست کارش اشتباهه اما نمیتونست دست از دنیا بکشه. نمیتونست حق رو یاری کنه و از وعده ی حکومت ری بگذره. گفته شده عمر تا می تونست سعی داشت شخصا وارد جنگ نشه و قائله بخوابه اما از اون طرف هم بسیار دوست داشت که اگر جنگی هست حضورش رو ثابت کنه تا به پاداشش برسه. این موضعِ او در مقاتل کاملا آشکاره. او همین متاع ناچیز دنیا را میخواست۲

در مقتلِ کشته شدنِ حضرت علی اکبر و سیدالشهدا، نوشته شده که مردم از کشتن این دو بزرگوار پرهیز می کردند چون به دوزخی بودنِ این عمل ایمان داشتند. مگه کشتنِ پسر پیغمبر خدا شوخیه؟ اما به محض اینکه این دو بزرگوار کشته میشن، همه وارد گود میشن و ضربه میزنن که بگن ما هم بودیم. تا جایزه‌ی دنیا رو بگیرن. برای متاع دنیا بگن ما هم بودیم، و در هنگامه‌ی آخرت بگن ما که نبودیم! یک بام و دو هوا! 

از جناب ازغدی نقل میکنم که شخصی با هویت معلوم در تاریخ هست که مدام حول معاویه می گشت و اطاعت امر او می کرد ولی هنگام نماز به مسجد کوفه میرفت و نماز رو به امامت حضرت امیر اقامه میکرد. علت را پرسیدند گفت امام نمازش و خوان آخرتش درست است و معاویه خوان دنیایش و من بهره از هردو را می طلبم! یک بام و دو هوا!

چقدر از مواضع ما بر این اساس تامین میشه؟ بر اساسمنفعت‌هامون و قرائت‌های شخصیمون از دین. بر اساس ایمان آوردن‌های نصفه نیمه. ایمان به بعضی احکام و کفر به بعضی دیگر۳. ایمان به اونهایی که منفعت دنیامون رو تامین میکنه و کفر به اونهایی که منفعت دنیامون رو زیر سوال می بره. از این نوع دین داری بین مردمان زیاااد هست. دین برای مردم تا وقتی هویت داره که در تعارض با دنیا قرار نگیره و این روزها خیلی ها، خیلی کارها میکنند که دین رو بر هوس‌های مردم منطبق کنند. و قرائتی از دین ارائه بدن که با هوس و دنیای مردم سازگار باشه.

همونها که امروز از اسلام رحمانیِ کذایی حرف میزنند و قربانی کردنِ گوسفند رو مخالف اخلاق و دین تصور میکنند چراکه به یک حیوان ظلم(!) شده. همونهایی که مسلمانان رو به خاطر نهی از منکر کردن توبیخ می‌کنند. همونهایی که اعدام مجرم و قاتل رو وحشی‌گری میدونند و به اسم دلسوزی و مهربانی حکم دین خدا رو زیر سوال می برن۴.همونهایی که برای ظالمان دل می سوزونند و مظلوم رو نمی بینند و تشخیص نمیدن. همونهایی که به بهانه‌ی اینکه راهپیمایی روز قدس راهپیمایی مورد دعوت این حکومت و دولته حتی از فریاد زدن بر سر اسرائیل و امریکا و حمایت کلامی از مظلوم دریغ می‌کنند. همونهایی که بر ملت یمن و سوریه و مظلومیت عظمای اونها چشم می پوشند و هر روز از درد قیمت دلاری می‌نویسند که آرامش دنیاشون رو به هم زده، همون نژادپرستانی که نه تنها برای نجات مظلوم قیام نمی‌کنند۵ که به قیام‌کنندگان هم خرده می‌گیرند که چرا به مظلومِ سوری کمک می‌کنی که ناموسش به تاراج نرود، وقتی یک ایرانی بی‌پول مانده! همونهایی که حق و باطل رو در هرچیزی به هم می‌آمیزند تا حق رو کم و بی‌ارزش نشون بدن۶، همونها که در مورد مومنین دروغها رو نه تنها باور می‌کنند۷ بلکه گسترش میدن و از تهمت زدن به آدمها ابایی ندارند. همونهایی که خودشون رو قاضی می‌کنند که به حرف چهارنفر از اطرافیان حکم بدن و بقیه رو تکفیر کنند. همونهایی که بغض از ولایت به دلشون هست و این باعث میشه حرف‌های حق رو نشوند و حتی زحمت مطالعه و جستجو رو هم در این عصر اطلاعات به خودشون نمیدن و چشم بر حقایق می‌بندند و به راحتی حرف فاسقان رو باور می‌کنند۸. همون‌ها... 

آه و امان و درد از جامعه‌ای که اخلاق رو قربانی خواسته‌های دنیاش میکنه. یک جامعه اگر اخلاق‌مدار باشه حتی حکومت ظالم و جائر هم نمیتونه اونها رو به ظلم آشکار و کشتن پسر پیغمبر ترغیب کنه. 

و وای از روزی که اخلاق، صرفاً در دایره‌ی دنیا تعریف بشه و اخلاق دینی هویتش رو از دست بده. آه از روزی که زندگیِ دنیا و نعمتِ دنیا و رفاه دنیا ارزشمندترین هویت و موجودیت و داراییِ انسانها بشه..


دوستان عزیز من، اسلام رو "به تحقیق" بشناسیم و به تحقیق بشناسیم، انتظارات خداوند از انسان رو بشناسیم و برای بقای در راه خدا تلاش کنیم که تلاشی بسیاااااار سخت است، بقای در این راه سخته و اگر به سادگی پا روی پا انداختیم و ادعای مسلمانی داریم و به خاطر خدا از هیچ رفاهی حاضر نیستیم چشم بپوشیم و هیچ گناهی رو حاضر نیستیم ترک کنیم و هیچ توصیه ی خردمندانه‌ای رو بپذیریم بعیده که علَم بالای سرمون عَلم سیدالشهداء باشه.

برای بقای در این راه "جهاد" کنیم، ان شالله که حضرت سیدالشهداء در روز انتخاب دستمان را بگیرد..۹


۱. الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا(۶۹ عنکبوت مبارکه)

قطعا و بدون شک آنهایی را که برای رسیدن به ما جهاد(تلاش سخت) میکنند به سوی راه های خودمان هدایت خواهیم کرد.

۲. تریدونَ عرض الحیاه الدنیا و الله یرید الاخره (۶۷ انفال مبارکه)

شما متاع ناچیز زندگی دنیا را میخواهید و خدا آخرت را برای شما میخواهد.

۳. و لاتاخذکم بهما رافه فی دین الله ان کنتم تومنون بالله و الیوم الاخر(۲نور مبارکه)

و مبادا برای مجازات آن مجرمین به حکم دین خدا، به دلسوزی روی بیاورید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید.

۴. افتومنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض(۸۵ بقره مبارکه)

آیا به بخشی از کتاب ایمان می‌آورید و به بخشی دیگر کافر می‌شوید؟

۵. ما لکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین (۷۵ نساء مبارکه)

شما را چه شده است که در راه خدا و ضعیف‌ماندگان به جنگ برنمیخیزید؟

۶. لم تلبسون حق بالباطل و تکتمون الحق(۷۱ آل عمران مبارکه)

چرا حق را با باطل در هم می‌آمیزید و حق را کتمان می‌کنید؟

۷. سماعون للکذب، سماعون لقوم آخرین (۴۱ مائده ی مبارکه)

آنهایی که به حرفهای دروغ گوش می‌سپارند، به حرفهای دیگران.

۸. ان جاوکم فاسق بنباء فتبینوا (۶ حجرات مبارکه)

اگر فاسق و بدکاری برای شما خبری آورد در مورد صحت آن خبر تحقیق کنید.

۹. الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا(۶۹ عنکبوت مبارکه)

قطعا و بدون شک آنهایی را که برای رسیدن به ما جهاد(تلاش سخت) میکنند به سوی راه های خودمان هدایت خواهیم کرد.



+آجرک الله یا صاحب الزمان.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۳۱
لوسی می

نظرات  (۴)

۳۱ شهریور ۹۷ ، ۱۳:۴۷ پلڪــــ شیشـہ اے
سلام بانوجان
حرف حق تون بر دل نشست.
چه قدر خوب بود این متن.
پاسخ:
چون زخمِ تازه دوخته از خون لبالبم.

سلام عزیزم. عزاداریهات قبول.
میگن زهیر عثمانی بود
و ضد علی علیه السلام!

+ خدا شانس بده :)
پاسخ:
بله. اتفاقا متنی از زهیر هم نوشته بودم! دیگه خییییلی طولانی می شد.
ضد حضرت که بعید میدونم ولی حضرت رو در قتل عثمان مقصر می دید و حامی عثمان بود و از ملاقات با امام حسین طفره می رفت و ابا داشت.

+چه گذشته بین زهیر و امام؟ این تو لیست سوالاتیه که اگر امام زمان رو ببینم می پرسم! :دی
سوال خوبیه
پرسیدی یادت باشه پستش رو هم بذاری
پاسخ:
ان شالله حتما. :دی
دوستان فک نکنن ما بی احترامی کردیما
هم یرونهم بعیدا و نحن نراه خیلی قریبا

همینقدر نزدیک :)

پاسخ:
ان شالله.