ماجراهای من و خودم!

میگه چرا راهی رو برم که اجری بابتش دریافت نمیکنم.

به خاطر بهبود شرایط شغلی شرکت کرد و الان میگه فهمیده که این نیت صحیح و الهی نیست.

البته با تمام دوست داشتنِ حرفهای مستر و اندیشه ش من موافق ترک تحصیلش نیستم. 

:(

باز توجیهم کرد:/

تو هم هی نفوس بد بزن :))

گوشیم که ریست شد از بین رفت.

ممنون عزیزم میرم ببینم.

ولی انصافاً خفن تر از اون اینه که بخواد ترک تحصیل کنه و بعدم تنهایی راهی بشه! :((

ینی منم پشیمون میشم اگه قبول کنم؟

پس پیش به سوی دکترا :)

ان شالله موفق باشین.

که اینم تمرین میخواد دیگه.

یک بار بشینین تمام انگیزهای مثبت و منفی از تحصیلتون رو برای خودتون بنویسین تا از این حس و حال دربیاین :)

من پرورش مرغ دوست دارم!

مستر کارمند رسمی سازمانشونه. کرسی دانشگاه بگیر هم نیست چون اصلا اهل تدریس نیست. تخصصش هم مهندسیه که دکترا و ارشدش تو تخصص شغلیش اثری نمیذاره. چون تخصص شغلیش بیشتر از علم آکادمیک بینش میخواد.

برای همین چیزاست که میگه دکترا اتلاف عمر و سرمایه است و نوعی از مدرک گراییه.

منم نظر شما رو دارم و خود مستر هم به همین دلیل شرکت کرد ولی حالا با توجه به تغییرات سازمانیشون و ویژگیهای شغلش اینها رو نمیپذیره و مثلا میگه خانواده م و سلامت روان بچه هام مهم تره تا رسیدن به چیزی که حتی باعث ارتقای کرسی من هم نمیشه. میگه اینجا همه‌چیز سلیقه‌ایه و من از خانواده‌م بزنم که به چیزی برسم که معلوم نیست موافق سلیقه‌ی آقایون باشه؟  :/

حالم گرفته است.