ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

همین الآن یهویی!

چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۸، ۰۳:۱۰ ب.ظ

آخ آخ آخ!

حالا چطوری برگردم سر کارم؟

فک کن بیای ناهار بخوری با این وضعیت مواجه بشی!



+همینطوری به امید فرج صبر کردم تا اینکه مادرشوهر خواهرم اومد گفت می‌برمت:دی

از مصادیق واقعی نزول فرشته از آسمان :)

تو ماشینش نشستم تا غذاشو بگیره و بیاد که بریم که تااااا اومد بارونم بند اومد!

اینم ویوی اتاق، بعد از بازگشت... صبح که اومدم خشک بود! الان یه جوری صدای رودخونه میاد انگار که کنار آبشار نشستم! 

+کاملاً قابل شناسایی شدم :/


+از شروع نگارش پست تا انتشارش حدود بیست دقیقه شد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۱/۲۱
لوسی می

نظرات  (۱۹)

بهار واقعی همینه دیگه...کاملا دمدمی.
سلام :)
پاسخ:
تگرگ بود.
سلام :)
ولی آسمون یه چیزیش شده :))
۲۱ فروردين ۹۸ ، ۱۵:۱۸ مــحــدثــه ...
منظره‌ی هر دو فیلم چه خوشکل بودن، روحم شاد شد :))
پاسخ:
آره اینجا خیلی قشنگه.
تازه من الان تو خراباتشم! 
یه عکسم از اردیبهشتش میذارم.
اینجای اولی نهار میدن یا دومی؟
پاسخ:
لینک اولی جاییه که ناهار میدن، دومی ویوی اتاق کارمه.
خارج از شهر کار میکنید؟ :) سلام
پاسخ:
:)
سلام :)
۲۱ فروردين ۹۸ ، ۱۶:۱۷ آقای سر به هوا
باید ثبت نام پراید انصراف بدیم قایق بخریم واجب تره
پاسخ:
:دی
اونجا هم بارونیه؟
سلام علیکم
ان‌شاءالله این بارش رحمت الهی تداوم داشته باشد با سلامت!
تحلیل این نسبت مادرشوهر خواهر یا مادر شوهرخواهر، سنگین بود انصافاً. کل مطلب را تحت‌الشعاع داد.
پاسخ:
سلام. ان‌شالله :)
اتفاقا خودمم بهش فکر کردم موقع نوشتن :)
ترکیب جالبیه که یک معنی رو ارائه میکنه :)
اخ اخ این شهر دانشجویی 
پام رو میذارم بیرون میبینم برف و بارون و کولاک 
میام کاپشنم رو میپوشم برمیگردم میبینم آفتاب سوزان 
گیری افتادیم :)))
پاسخ:
من فکر میکردم فقط مشهد اینطوریه! 😃
یکی از پسرهای کلاس میگفت من تیشرت می پوشم با کاپشن میام که از صبح تا شب هر مدل هوایی رو جواب بده 😂
مادر شوهر خواهرتم دکترا داره؟ 😶
آیکون خیلی حسودیم میشه 
پاسخ:
نه. خیالت راحت! 😉
۲۱ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۲۸ آقای سر به هوا
نه کلی گفتم
زاهدان به خاطر جنس زمینش از بارون های الان بدتر سرش امده ولی ۲دقیقه ای همه ابها میره تو زمین


پاسخ:
چه جالب. یعنی سفره‌های آب زمینیتون پره؟ :)
این رودخونه ای هم که اینجا راه افتاده بود تا دو ساعت بعدش خشک شد! نفهمیدم آبها کجا رفت! :/
هوووم 
آیکون خیلی حسودیم میشه به خاطر اون نبود خواهر 
پاسخ:
به خاطر چی بود پس؟🤔
۲۱ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۲۸ آشنای بی نشان
برای ما که فیلما باز نشد
پاسخ:
ای بابا! چرا؟ هر کدومش ۵ ثانیه بیشتر نیست.
دقیقا منم همینم 
من آستین حلقه ای میپوشم 
مانتو خنک 
یه کاپشن و سوییشرتم میارم :)))
تو بیمارستان سرد بشه سوییشرت 
بیرون سرد شد کاپشن :)) 

پاسخ:
😂😂😂 به جای کیف چمدون میبری پس😁
خصوصی بگم بهتر نیست؟ 
پاسخ:
از من میپرسی؟ 😉
نوع کارت محل کارت 
پاسخ:
:/
راستش حجم کارم الکی بیخودی زیاده و حقوقم کمه و راضیم نمیکنه و چون ساعتی هم هست به چشمم نمیاد.. ولی نوع کار و محل کار رو خودمم دوست دارم و امروز هم به همین فکر میکردم.
خب منم به حقوق شما و سابقه کارت حسودیم میشه. 
بیست تومان سیل زده ها 



سابقه ی کارم نشونه ی پیری بی ثمرمه وقتی پس انداز اصلا ندارم 
پاسخ:
منظور جمله اولتو نفهمیدم.

واقعا چرا پس‌انداز نمیکنی؟
باور کن چون انگیزه ندارم 
الان اگه نترسم همه پولهامو میدم همین سیل زده ها اما می ترسم و ترسم بخاطر حرص پوله بخاطر دوست داشتن ثروت و اینا به خاطر دلبستگی به مال دنیا 
وگرنه اگه راست میگم چرا از ماشینم دل نمی کَنَم؟ یه آدم حسابی باشه حتی همینم می فروشه وقتی نیازی نداره 

منم الان به ماشینم نیازی که ندارم لوسی می جان 
و به پول هم 
و به خونه هم 

گاهی با خودم میگم پاییز آینده نگر باش 
اما اون گاهی کمه 
بیشتر وقتها میگم میخوای چی کار آخه دختر؟ 
پاسخ:
من جات باشم پولهامو جمع میکنم یه خونه پنجاه متری میخرم میدم یه زوج بی بضاعت زندگی کنن. هم خونه خریدی هم کمک کردی.
یا پولامو جمع میکنم میدم به یه آدم بیکار و بی پول میگم سرمایه از من کار از تو، سودش نصف.
این کارها خیییلی بیشتر از اینکه ماشین تو بفروشی و همه پولتو صدقه بدی ارزش داره. ماهیگیری که نمی تونی به مردم یاد بدی لااقل به جای اینکه همه پولتو ماهی کنی و ماهی بدی بهشون، قلاب ماهیگیری بده دستشون :)
خودتم سود می‌بری.
۲۱ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۳۹ آقای سر به هوا
بگی نگی
تو زابل تو روستامون سه تا زمین کنار هم سه تا چاه داره!
هر کدوم روشن میکنه اون یکی چاه ابش کم میشه و سطحشدمیاد پایین
ماله فامیلامونه ولی افسوس میخورم به حالشون که مسولینش اینجوری مجوز چاه میدن
پاسخ:
عجب.. آره واااقعا مسئولین بی‌فکری داریم.. :((
اوووو سرمایه از من و فلان عزیزم به زبون راحته 
گفتم که حرص مال نمیذاره 
اگرررررر بتونم صدقه بدم میگم دادم رفت دیگه 
اینجوری همش فکر و خیال و ...
مثلا بیاد و ضرر کنه نصف ضرر با منه 
گفتمت که اگه آدم باشم 
نیستم 
فعلا که پول ندارم خونه پنجاه متری بخرم حتی مهر! 
پولم داشته باشم قد مهر نمیشه چه برسه به خونه های دیگه ، همه چی کشید بالا دیگه 









رفقای تو دیگه چقدر بالان که میگی ازشون عقبی :/ 
پاسخ:
بالاخره پولاتو باید جمع کنی. خواستم اینو بهت بگم.

+مثلا به لحاظ درسی رفقای من همگی رفتن خارج و با بورس کامل دکترا گرفتن.
به لحاظ شغلی و مادی و اموال و دارایی هم هزار برابر جلوتر از من و مسترن. حالا فکر کن شان اجتماعیشون چقدر از ما بالا تره. تازه من تو دانشگاه از اونها زرنگتر هم بودم.
بهاره و هوای این طوریش دیگه. :)
پاسخ:
آره واقعا. :)
ولی خدایی این مدلش دیگه بی‌سابقه بود..یا من یادم نمیاد :)