برای اینکه پسرکم همیشه سلامت باشه
و این انحرافی که تو پاش به وجود اومده
مسئله مهمی نباشه.
چی نذر کنم؟!
مستر میگه
نذر کنیم هرسال صفر آش بدیم..
خودمونو تِلپ کردیم خونه مادرشوهر
از این کار خوشم نمیاد
ولی خداییش
حسِّ ناهار پُخیدن نداشتم!
یکی از رفقای سابق ازدواج کرده
یه طوری میشم!
یه طوری که میگم
ینی واقعا یه طوری
که دقیق نمیدونم ینی چه طوری! :(
شاید فکر میکنم
آیا خانمش به اندازه من عاشقه؟!
یا شاید فکر می کنم
یه مردِ عاشق تر از مستر چطوریه؟!
البته شاید!
+به مناسبت ازدواج یک همکلاسی!
که آدم نماز صبحشو
با حس،کامل و بدون عجله بخونه.
بعد دلش نیاد بره بخوابه
تعقیبات رو هم انجام بده.
:)
می بینم ویتامین D
تنها ویتامینیه که هورمون حساب میشه
و کمبودش با سرطان رابطه مستقیم داره
:((
مثل چی از سرطان می ترسم
:((
می بینم یه بخشهایی از محبتهام به پسرکم
از نوع دوستی خاله خرسه ست!
:(
+مثل تاخیر در بردنش به آزمایشگاه
از ترس سوراخ سوراخ شدن دستش توسط
این پرستارای وحشی! :(