ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۱۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

الحمدُ للهِ الذّی جَعلنا مِن المُتَمَسِّکینَ بِوِلایه عَلی بن ابی‌طالِب علَیه السَّلام.




+خواستم چیزهای دیگری بنویسم. این جمله گویاترین بود ^_^

رفقای جان التماس دعا. 

عید غدیر مبارکِ عالمِ خلقت.

موافقین ۳۴ مخالفین ۱ ۲۹ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۳۰
لوسی می

به تازگی فهمیدم چیزی که بیش از متنِ دعا منو در خودش غرق میکنه و دلم رو به دست میگیره، اینه که امامی بزرگوار اون مناجات رو بر زبان رانده.

من واقعاً دعای کمیل و مناجات حضرت امیر رو به عشق امیرالمومنین_علیه‌السلام میخونم، دعای ابوحمزه و دعاهای صحیفه رو به عشق امام سجاد_علیه‌السلام میخونم، دعای ام‌داوود رو به عشق امام صادق_علیه‌السلام میخونم، زیارت جامعه رو به عشق امام هادی_علیه‌السلام میخونم.

تصور اینکه روزی کمیل_علیه الرحمه نزد امیرالمونین نشسته و دعایی رو خطاب به خالق از محضر ایشون آموخته و با زبان امام با خدا صحبت کرده، دلم رو زیر و رو میکنه و در تمام طول دعا ته دلم میگم کاش من کمیلِ شما بودم..

 

اما این وسط دعایی هست که خیلی زنده است، دعایی که به کسی آموزش ندادن، دعایی که امام معصوم از اعماق وجود و با قلب مملو از درد میخواند و یارانش پشت سرش با او همراهی میکردند..

من هروقت دعای عرفه رو میخونم احساس میکنم سیدالشهداء دعا میکنند و من همراهی میکنم، چیزی که تصورش هم شوق فراوانی رو در قلبم جاری می‌کنه..

نمیدونم تصوراتم از شمایل صحرای عرفات چقدر درسته اما همیشه موقع خوندن دعای عرفه مردی رو بر بالای بلندی‌های عرفات می‌بینم که رو به قبله در نهایت غربت بلند بلند دعا میکنه و ما پشت ایشون داریم همراهی میکنیم و دل تو دلمون نیست..در نهایت استیصال و غربت اماممون رو تماشا میکنیم که در مقابل خداوند برای خودشون و تک تک ما روضه میخونند.. من موقع خوندن دعای عرفه اهل بیت امام رو در اطراف خودم می‌بینم.. من دعای عرفه رو یک دعای کاملاً زنده می‌بینم.. شاید همه‌ی تعلق خاطر من به دعای عرفه فقط به خاطر صاحب کلام و دعا باشه، به خاطر امامی که غریب و مستاصل شده بود... به مسلمی که در غربت سرگردان شده بود، و به یارانی که حجشون رو ناتمام رها کرده بودند تا مهجه‌شان را در راه حسین بن علی _علیه السلام فدا کنند..

عرفه یعنی دعا در اوج بندگی و در اوج غربت...حال امام در لحظات بیان این دعا غیر قابل درکه و همین، دعای عرفه رو به چکیده تمااام دعاها تبدیل کرده، عرفه مصداق کامل جوشن کبیره، مصداق کامل ندبه و کمیله، مصداق کامل ابوحمزه و ادعیه صحیفه است. 

دعای عرفه مصداق کامل تنگ شدن زمین برای برترین خلق خداست، دعای عرفه برخاسته از اون لحظه‌ایه که انسان کامل با خالق هستی خلوت میکنه، چیزی که ما اصلاً نمیفهمیم یعنی چی..

در لحظه لحظه دعای عرفه همون‌طور که به نجوای امامم دل داده‌م، با خودم زمزمه میکنم که ای کاش من هم با شما بودم تا به اون رستگاری عظیم دست پیدا کنم..

 

 

 

+صلی الله علیک یا اباعبدالله و رحمه الله و برکاته.

 

+این متن رو به دعوت آقای گوارا و برای چالش ادعیه منتخب نوشتم و ازشون بابت دعوت ممنونم. شما هم بنویسین :)

موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۲۱
لوسی می

_داریم در جستجوی نمو تماشا میکنیم.

پسرک میگه من اگر بچه‌م گم بشه میذارم همونطور گم بمونه!

میگم چرا؟

میگه آخه پیدا کردنش خیلی سخته! :/

 

 

 

_گل‌پسر میگه مامان اون خانمه بدون اینکه اسم بچه‌ها رو بپرسه اسمهاشونو میدونه!

میگم اسم شما رو هم میدونه؟

میگه آره.

+هیچ وقت ازت نپرسیده؟

×نه.

+به نظرت چطوری اسمت رو فهمیده؟

×آخه من صورتم یه جوریه که فقط مثل "گل‌پسر"ه(اسمش رو گفت) برای همین وقتی نگام کرد اسممو فهمید!

:)

موافقین ۳۲ مخالفین ۱ ۲۳ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۵۱
لوسی می

سلام. 

با اینکه شاید دیر شده باشه ولی به نظرم دیر بودن بهتر از هرگز نبودنه و لذا از همین تریبون عید و البته هفته بزرگ ولایت رو خدمتتون تبریک عرض میکنم ^_^

ان‌شالله تو این هفته برکات و عنایات فراوان قسمتمون بشه و توشه‌های بسیار برداریم.

ما دیروز جای شما خالی برای بچه‌ها تولد گرفتیم با چهل نفر مهمون! :/

انصافاً تعداد مهمونها زیاااد بود ولی خوش گذشت. :)

بدیش این بود که بر خلاف سنت هرساله‌مون نشد عکس دسته‌جمعی بگیریم!!

امروز هم به علت خستگی و اینکه کاملا خواب بودن، نبردمشون کلاس. نمیدونم میدونین یا نه ولی من هیچ‌وقت خواب بچه‌ها رو تلخ نمیکنم و بیدارشون نمیکنم. مگر اینکه موضوع حیاتی باشه...یعنی حتی در دوران دانشجویی گاهی کلاسهامو نمیرفتم چون پسرک خواب بود و دلم نمیومد بیدارش کنم یا وقتی که خوابه بغلش کنم و ببرمش خونه این و اون! :)

جلسه آخر کلاسشونم بود به نظرم :/

اینجوریا!

 

فقط اومدم بگم عیدتون مبارک. پسرک ما هفت ساله شد و گل‌پسرمون چهارساله (با قدری اغماض در ایام!)

حدود ده سال دیگه پسرک یک شخصیت کاملا مستقل خواهد بود... وای که تصورش هم سخته(تلخ نیست، سخته!).. پسرک من فقط ده دوازده سال دیگه مهمان دائمی خونه ماست.. از خدا میخوام توفیق خدمت بهشون تو این مدت و این روزها رو بهم بده و عاقبت همه رو ختم به‌خیر کنه به لطف و کرم و فضل خودش. 

التماس دعا. :)

۱۶ نظر موافقین ۱۳ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۸ ، ۱۰:۲۷
لوسی می

وقتی یهو یه پولی جور میشه که مشکل رو حل میکنه شکرش میکنیم.

وقتی آدمها رو به کمکمون می‌فرسته ازش تشکر میکنیم و می‌فهمیم که هست.

وقتی حال دلمون خوبه می‌فهمیم که نگاهمون میکنه.

و وقتی پولمون جور نمیشه اولین چیزی که حتماً توش اشتباه کردیم ایمان آوردن به او بوده.

هزار بار خوندیم که خدا حواسش به ما بود و مشکلمون رو حل کرد.. 

میخوام بپرسم اگر مشکل حل نمیشد یعنی حواسش نبود؟

اگر تنهای تنهای تنها موندیم، یعنی ازمون غافل شده؟

میخوام بپرسم اینکه خدا حواسش هست، برای ما دقیقاً چه معنی‌ای میده؟

این فقط یک سواله، یک سوال واقعی.

چه چیزی به ما ثابت میکنه که خدا حواسش به ما هست؟

 

 

+میفرماید وَ مِن الناسِ من یَعبُد اللهَ علی حرف فاِن اَصابَهُ خیرُُ اطماَنَّ بِه. وَ اِن اصابَهُ فتنَهُُ اِنقَلَبَ علی وجهِهِ، خَسِرَ الدُّنیا و الآخره، ذلک هو الخسران المبین (۱۱حج)

از مردم کسانی هستند که خدا را به زبان و ظاهر می‌پرستند و اگر خیری به آنها برسد به او اطمینان می‌یابند و اگر آزمونی فرا رسد از او روی می گردانند. اینها در خسران دنیا و آخرتند و این زیانی آشکار است.

۴۵ نظر موافقین ۱۷ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۲۶
لوسی می

دو جلسه‌ است که گل‌پسر کلاس نرفته.

خواستم بهش فشار نیارم و نبردمش اما ناراحتیم رو بروز دادم.

همیشه یک خوراکی برای کلاسشون میذاشتم و تو این دو جلسه برای پسرک گذاشتم و به گل‌پسر ندادم. گفتم این خوراکی برای کلاسه. اگه میری سرِ کلاس میتونی خوراکی ببری.

خب از این بابت باعث شد دو سه بار تو کلِ این دو روز بگه میخوام برم کلاس. ولی خب نمیشد ببرمش. پنج دقیقه مونده به انتهای کلاس یا در نقاط دور از اونجا اینو میگفت.

امروز هم کلاس نرفت و منم نذاشتم خوراکی رو بخوره.

تا رفتم دنبال پسرک و برگشتم خوراکی رو خورده بود!

آقا من واقعا لجم دراومد!  حس کردم تیرم به سنگ خورده. نه کلاس رفته و نه از خوراکی منع شده. طبیعتا دلخوریمو بروز دادم و گفتم حالا که خوراکی کلاس رو خوردی جلسه بعد باید بری سر کلاست.

و برگشتیم.

نمیدونم چه کار کنم. واقعا نمیدونم فشار نیووردن توام با بی‌خیال نبودن چطوریه.

الآن فکر میکنم تو این مدت هرچی تو کلاس بهش خوش گذشته بود، براش مثل یک خاطره بد شده که الآن در مقابل رفتن به کلاس مقاومت میکنه و خاطره خوبی براش باقی نمونده.

الآن خوشحاله که کلاس نمیره و این خیلی بده. و وقتی که میگم پس جلسه بعد باید کلاس بری، این حرفم براش مثل یک تنبیه می‌مونه و این از نظر من افتضاحه!

یه جورایی تشویق کردن بی‌فایده است، تهدید و تنبیه کردن هم.

پیشش نشستن تو کلاس بی‌فایده است و پیشش نبودن هم! هرچند که هروقت پیشش نبودم اولش رفته یه گوشه نشسته و بازی نکرده ولی آخر کلاس که رفتم دنبالش حالش خوب بوده. اما این باعث نشده جلسه بعد بدون کدورت خاطر بره کلاس. دوباره ازم خواسته نره و بمونم و ...

واقعاً مستاصل شدم. خودم همینطوریش به خاطر سن کمش عذاب وجدان دارم که قراره بذارمش مهد(سن کم یعنی ۴ سال!:دی) اونم با این کارهاش همه‌چیز رو بدتر میکنه برای هردومون و من راه نجات رو بلد نیستم.

بی‌خیال بشم؟ پیش ۱ نفرستمش؟ بعد عقب‌موندگی‌ها از بچه‌ها رو چطور جبران کنم؟ بعد تعاملات اجتماعی کمش رو چطور ساپورت کنم؟ آیا اینکه پیش ۱ نره میتونه باعث بشه که پیش ۲ رو دوست داشته باشه؟ آیا اینکه پیش ۱ نره باعث نمیشه تو پیش ۲ هم به مشکل بخوریم؟ آیا اینکه با اکراه به کلاس‌ها بره همه‌چیز رو بدتر نمیکنه؟ آیا با اکراه رفتن باعث نمیشه که به صورت پیش‌فرض هر روز و هرروز از مهد و مدرسه رفتن منزجر بمونه؟ و آیا نرفتنش همین رو باعث نمیشه؟ 

نمیدونم! یه عالمه سوال تو مغزم رژه میره و جوابهاشو نمیدونم و نمیدونم چطور اوضاع رو مدیریت کنم. اگر کسی اینو از من بپرسه میگم نبرش مهد تا وقتی که دوست داشته باشه بره.  ولی صبر کردن تا وقتی که دوست داشته باشه بره، برای ما و در موقعیت ما، خودش قدری آسیب‌زاست.

چی میخوام؟ چرا اینطور میخوام؟ چطور باید به اونجا برسم؟

۱۹ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۵۱
لوسی می

برام جالبه که دو نفر آدم اینقدر خوش‌اخلاق باشن که حتی وقتی در موضع تجاری کلاااان دارن با هم بحث میکنن بازم حتی ذره‌ای از اصول اخلاقیشون عدول نکنن و از هم دلخوری و کینه به دل نگیرن.

آقای کارفرما با آقای دکترِ ما دوست و رفیق بوده. البته از سطح این دوستی خبر ندارم ولی واقعا برام عجیبه که با وجود این بحث‌های عمیق و ریشه‌ای چطور اینقدر نسبت به هم خیرخواه و بزرگمنش هستند که با روی باز همو می‌پذیرن.

صد بار به هم گفتن به ضرس قاطع تو داری اشتباه میگی :)) 

من اگر به جای آقای کارفرما بودم علاوه بر اینکه ماجرامون به دعوا کشیده بود، قطعاً تا به حال صد بار قراردادم با دکتر رو ملغی کرده بودم!

کاش میتونستم براتون فیلم بگیرم و بذارم از حجم صبوری اون آدم‌ که با اینکه در موضع قدرت و در نقش کارفرماست، از این همه کلنجارِ پیمانکارش، نه یه ذره صداش بالا میره، نه وسط حرف کسی می‌پره، نه لبخندش محو میشه، نه احترامش کم میشه ولی در عین حال حرفشم میزنه و مطالبه‌گره.

یاد بگیرم، یاد بگیرم، یاد بگیرمممممم!

 

 

 

+امروز یک صبحانه‌کاری رو تجربه کردم:دی

هرچند که به عنوان خانمی متشخص نشد صبحانه را صرف بنمایم ولی فضای باحالی بود :)

۲۹ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۸ ، ۱۴:۱۳
لوسی می

بعضی وبلاگ‌ها رو فقط باید خوند.

نباید کامنت گذاشت.

کامنت‌گذاشتن و خوندن پاسخ اون‌ها، ممکنه خطر فروپاشی ذهنیات مثبت شما از اون بلاگر رو به همراه داشته باشه.

چیزی که برای یک خواننده مثل یک فاجعه است و تبعاتش و اثراتی که در رابطه‌های مجازی باقی میذاره، هیچ‌وقت جبران نمیشه.

بعضی وبلاگ‌ها رو فقط بخونید.

کامنت نگذارید.

:)

 

 

+به نظرم میاد من خودم برای عده‌ای از همون مدل بلاگرها محسوب میشم که نباید برام کامنت بذارن ؛)

موافقین ۱۶ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۴۶
لوسی می

انگیزه‌های اقتصادیم خیلی بالا رفته و با اینکه قبلاً هم میدونستم ولی الآن واقعاً خودم دارم درک میکنم که وقتی میگن پول یک انگیزه قوی برای اجرای دلسوزانه‌ترِ یک کاره، یعنی چی!

البته در هر حال خوشحال و شاکرم که تو این پروژه هستم ولی خب دیگه حوصله ندارم برای خوب پیش رفتنش با آقای دکتر چک و چونه بزنم! تا می‌بینم یه ذره مقاومت میکنه میگم باشه هرچی شما بگین! :/ اصلاً بیشتر میخوام تموم بشه بره راحت بشم.

و از اینکه همون اوایل، برای ادامه راه پیشنهاد و ایده ارائه دادم پشیمونم!!

حالا موندم اگه ادامه پیدا کنه که میکنه، میخوام چه کار کنم! :/

 

همین انگیزه‌های اقتصادی باعث شده که دو تا پروژه دیگه هم قبول کنم که بلکه احساس رضایت بهم دست بده. اونا هنوز شروع نشدن و امیدوارم به نیکی شروع بشن ولی خب باید ببینم چی میشه و قراردادمون چه‌جوری بسته میشه. به قول مستر پولکی شدم :))

ان‌شالله که خدا کمک کنه مشکلات همه حل بشه بعدشم مشکلات ما :)

 

 

تو این هفته چیزی حدود پونزده کیلو میوه رو لواشک کردم! سه چهار کیلو لوبیا رو سرخ کردم، چهار کیلو آلبالو رو جمع و جور کردم، چند کیلو خیارشور درست کردم و شربت سکنجبین درست کردم. واقعاً غرق در کدبانوگری شده بودم و البته فوق العاده خسته از این مدل کارها! خدایی من اصلاً دیفالت خلقتم خانه‌دارانه نیست! :/

 

 

گل پسر برای رفتن به کلاس،بدون حضور من اصلا همکاری نمیکنه و واقعا منو مستاصل کرده. خسته شدم از این پروسه کلاس بردن. دارم فکر میکنم با مهد باید چه کار کنم! خدا بهمون رحم کنه.. درسته که گل پسر دقیقاً یک سال کوچکتر از سنِ شروع مهدِ پسرکه ولی واقعاً پسرک فوق‌العاده مستقل و پایه‌ی مهد رفتن بود.. یادمه اون زمان، از اون حجمِ استقلال‌طلبیِ پسرک گاهی شاکی هم می شدم! و الآن از این وابستگیِ گل‌پسر کلافه‌م! :/

دعا کنین خدا فهم مادرانه بهم بده ان‌شالله.‌‌..

۳۶ نظر موافقین ۱۵ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۴۶
لوسی می

وقتی یه ماشین مدل بالا از پشت میاد می‌چسبونه به ماشینم،

تمام وجودم بهم میگه پاتو یهو بذار رو ترمز که بزنه بهت!

وقتی خدا تومن پیاده شد و خسارت منو خودش رو داد و قیمت ماشینش نصف شد، میفهمه که باید فاصله طولی رو رعایت کنه!!



+قول میدم تمام تلاشم رو بکنم که هیچوقت این کار رو نکنم!

موافقین ۳۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۱۶
لوسی می

تا جایی که من میدونم قانون کلی اینه که هدف، وسیله رو توجیه نمیکنه..

اخلاق یکی از اساسی‌ترین پایه‌های دینه و این‌که "فلان کار شرعی بود ولی اخلاقی نبود" اصلاً در قاموس دین جایی نداره!

دین‌دار باشیم نه فقط فقه‌مدار!

مراقب خودمون باشیم.

بد دنیایی شده..



+دین متشکل از سه پایه است: اعتقادات(همین توحید و معاد و نبوت)+فقه(همین احکام و باید و نبایدها)+اخلاااااق.

اخلاق رو از دین جدا نکنیم.

لطفاً.



+عنوان: خداوندا اخلاق عالی را به من عنایت کن.(صحیفه سجادیه، دعای مکارم الاخلاق)

۲۸ نظر موافقین ۱۵ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۸ ، ۰۹:۲۷
لوسی می

مدتیه در فضای مجازی بحث‌های زیادی منتشر میشه که وجه مشترک همه اونها اینه که قانون حجاب، معادل توهین به مرده. در این متن‌ها، گفته میشه اسلام مرد رو به مثابه موجودی تلقی کرده که از لحاظ جنسی بسیار تحریک پذیره و مردها رو بیمارانی دیده که زن موظفه برای جلوگیری از بروز بالفعلِ بیماریِ بالقوه‌شون حجاب کند!!

در این بحث‌ها می‌بینیم که تحریکات هورمونی انسان و علی الخصوص مرد، که در اسلام (و حتی قوانین علمی هم) روش مانور داده شده به منزله بیماریِ جنسی تلقی میشه و میگن اگر مردی اینقدر راحت با دیدن بدن زن تحریک میشه بیماره و مشکل هورمونی داره!

این ستیز ناجوانمردانه علیه طبیعت خیلی جاهلانه است. اتفاقاً مردی که با دیدن بدن زن تحریک نشه مشکل هورمونی داره!

میشه پرسید آیا تمام مردان دنیا مشکل هورمونی دارن که با دیدن اون وضعیت زنان در معابر عمومی تحریک نمیشن؟

و در جواب باید گفت کدوم مردی در دنیا ادعا کرده که با دیدن زن تحریک نمیشه؟ آیا غیر از اینه که مردان غربی برای تحریکهای هورمونی‌شون پاسخ‌های سریع و در دسترس دارند؟ آیا فیلم‌هاشون رو ندیدیم؟ سریالها رو ندیدیم؟ نقش سخیف زن‌ها در این فیلم‌ها چیه؟ آیا مردهای اونجا با مناعت طبع و چشم و دل سیر، از کنار زن‌ها عبور میکنند بدون اینکه نگاه چپ به زن‌ها کنند؟ آیا هر از گاهی خبر خیانت یکی از مشاهیرشون به گوش نمیرسه؟ آیا آمار موالید بدون ازدواج گویای وجود حجم وحشتناکِ تحریکات جنسی خارج از حوزه تعهدات خانوادگی نیست؟

خیانت که در قاموس انسانیت و حرمت خانواده غیرقابل تحمل و بخشش به حساب میاد در غرب طبیعی و قابل گذشته. و جالبه که اصالت تحریک جنسی در غرب به حدی جدیه که تعهد به خانواده به سادگیِ فدای طبیعتِ تحریک‌پذیرِ زن و مرد میشه، با این وجود روشنفکران ما تحریک‌پذیری رو نوعی بیماری به حساب میارن! وا عجبا!

این سیاست یک بام و دو هوا از کجاست؟

اگر تحریک شدن بیماریه که باید بپذیریم غرب در بیماری غرقه، و برای مرد و زنِ غربیِ اومانیست، هیچ تعهدی جز تعهد به ارضای نیازها و تحریکات جنسی خودشون، حرمت و اصالت نداره. و اگر بیماری نیست و این جزو طبیعت بشره، پس چرا شما تحریک شدن به لحاظ جنسی رو بیماری تلقی میکنید؟؟!

مسیر اسلام کاملا مشخصه، اسلام برای خانواده حرمت قائله. به تعهد در حیطه خانواده اهمیت داده، ارضای نیاز جنسی جز در قالب نظام خانواده رو بر نمیتابه و این کانون رو ارزشمندترین کانون اجتماعی میدونه. برای حفظ این کانون و جلوگیری از هرزگی و خیانت، از زنان و مردان خواسته جاذبه جنسی خودشون رو بپوشانند تا خیانت طبیعی نشه و ارضای این نیاز طبیعی اصالت پیدا نکنه. و اصالتِ تعهد به کیان خانواده پابرجا بمونه. در اسلام هیچ مرد و زنی حق نداره بعد از ایجاد تمایل جنسی هرجور که خواست خودش رو ارضا کنه. نگاه اسلام نگاهِ آزادی روابط نیست. مرد و زن باید به تعهدات انسانی و خانوادگیشون پایبند باشن و حق ندارن ارضای این نیاز رو از کسی به جز همسرشون مطالبه کنند، اسلام برای تعهد، حرمت قائله. سیاست اسلام تعهد به انسانیت و خانواده است.

قطعاً کسی که روح و قلبش سالم باشه تن به گناه نمیده حتی اگر هفت در رو پشت سرش قفل کنند و حرامی را بر او عرضه کنند، اما حجاب و پوشش قلب شما رو سالم نگه میداره که ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن۱. اگر پوشش رو در اجتماع حذف کنیم قلبهای سالم رو به بیماری می‌کشونیم. 

اصولاً برای جلوگیری از اصالت یافتن تمایلات و ارضای نیاز جنسیه که باید نمایش جاذبه جنسی رو در جامعه کم کنیم..



۱. این برای قلب‌های شما و آنها پاکیزه‌تر است.(۵۳ احزاب)

۲۶ نظر موافقین ۱۵ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۸ ، ۱۱:۴۰
لوسی می

بیشتر از بالا و پایین کردنِ کلماتی که میخوای بگی،

در مورد زمانِ گفتنش دقت و تامل کن!

گفتن نابه‌هنگام صحبت‌های دلنشین هم گاهی مخاطب رو منزجر میکنه،

و حتی گفتنِ نابه‌هنگام حرف حق، میتونه مخاطب رو به راه باطل سوق بده...



+به این مورد در رفتارهامون دقت کنیم. خیلی مهمه. بیان حرفها و ارائه واکنش‌ها به صورت ناگهانی و بدون موقعیت‌سنجی یکی از رایج‌ترین و مهمترین آسیب‌های ارتباطی در جامعه ماست..

موافقین ۳۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۵۳
لوسی می

رویکرد زندگی در اندیشه اومانیستی: هرکار میخوای بکنی بکن، ولی سعی کن کسی آزار جسمی نبینه.

رویکرد زندگی در اندیشه الهی: هرکار میخوای بکنی بکن، ولی مسئولیتش رو بپذیر.



+خیلی موارد در قوانین غرب هست که عدم لزوم پذیرش مسئولیت انسان در برابر خودش و اعمالش رو قانونی کرده و ازشون دفاع میکنه. مثلا برای من واقعاً جالبه که با دیدن بچه‌های سرِ راهی و بی‌والد که رها شده‌ن، والدینشون رو متهم به بی‌مسئولیتی و بی‌عاطفگی و عمل غیر انسانی می‌کنن، اما قانون تکفل فرزند در غرب براشون اینقدر طبیعی و بلکه روشنفکرانه‌ است!

تفاوت این دوتا دقیقاً چیه؟ هردو اقدام دقیقاً یکی هستند با دو شیوه متفاوت!

موافقین ۱۵ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۸ ، ۰۱:۳۱
لوسی می

ما وَدَّعَکَ رَبُّک...



+پروردگارت تو را رها نکرده است...

موافقین ۲۲ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۸ ، ۲۱:۱۵
لوسی می