ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

قاب قوسَینِ

چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۷، ۰۳:۳۳ ب.ظ

خداوند تمام ویژگی‌های خودش رو به انسان افاضه فرموده. و اگر انسان به مقام خلیفه اللهی و انسان کامل برسه نماینده و وجه خدا در زمین خواهد بود. ولی دو ویژگی در پروردگار هست که خداوند نمیتونه اونها رو به انسان افاضه کند. یعنی اصلا شدنی نیست. میدونید اون دو ویژگی چی هستن؟ :)

همینطوری خواستم معما طرح کنم.


+قاب قوسین فاصله میان خداوند و پیامبر در هنگام معراج پیامبر صلوات الله علیه هست. فاصله‌ای میان خالق و مخلوق که برداشتنی نبود...کسی چه میدونه؟ شاید و شاید اون فاصله ناشی از همین دو ویژگی باشه!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۲/۲۲
لوسی می

نظرات  (۴۸)

نمــیــدونــــم!
پاسخ:
خیلی سخت نیست اگه فکر کنین متوجه میشین ولی حق میدم در بدو امر ندونین.
یکیش ازلی بودنه؟
پاسخ:
بله بله. احسنت به شما. :)
شاید نمردن باشه
پاسخ:
انسان هم مردنی نیست و روحش ابدیت داره.
منظورم جاودانگی تو این دنیاست
پاسخ:
جاودانگی در این دنیا هم میشد ممکن باشه ولی اراده خدا بر اینه که جهانی بعد از مرگ پدیدار بشه.
منظورم اینه که انتقال حاودانگی به انسان نشدنی نبوده.
اما در مورد ازلیت_که من فکر میکنم منظور شما این باشه_ حق با شماست. خداوند از ازل وجود داشته و هیچ مخلوقی نمیتونه ازلی بشه. :)
دعای رجبیه میخوندی؟😉
*یعنی مثلا منم میخونم!!!

عبارت معروف این دعا: لا فرق بینک و بینها الا انهم عبادک و خلقک..

بحث ممکن الوجود و واجب الوجود، و ازلی و قدیم یا حادث بودن هم در این دو عبارت جمع هست به نظر من.
پاسخ:
احسنت به شما که هم می خونی و هم اینطور تفسیر میکنی. :)
بله همون طور که گفتید ازلیت و وجود مستقل(یعنی همون واجب الوجود) دو ویژگی غیرقابل انتقال خداوند است.

جواب مدنظر من مستقل بودن و ازلی بودن بود. ولی واجب الوجود بودنی که گفتید من رو به این فکر برو که آیا ازلی بودن، خودش از بایدهای واجب الوجود بودن نیست؟ وجودِ واجب الوجود بدیهتا باید ازلی باشد! پس تنها همون ویژگی واجب الوجود در این اعتراف کفایت میکنه. هوم؟ نظرتون؟
۲۲ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۲۱ آقای سر به هوا :)
گوگل هم نمیدونست!

شاید نامحدود بودن باشه
پاسخ:
بله دیگه اگه گوگل میدونست که نمیپرسیدم.
اگر منظورتون ازلیت باشه و نه ابدیت، بله این یک ویژگی خاص خداونده.
خیلی فکر کردم
ولی به نتیجه نرسیدم و نمی‌دونم...
پاسخ:
یکی ازلیته. اینکه اول ندارد و از ابتدا بینهایت است.(چون انسان ابتدا دارد و ابدی است یعنی از انتها بینهایته)
دومی مستقل بودن. فقط خدایت که موجود مستقل و واجب الوجوده. بقیه مخلوقات وابسته به حضور اویند و هرگز از او مستقل نخواهند شد.
ممنون که فکر کردی. :)
۲۲ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۵۲ پیـــچـ ـک
سلام
ازلی بودنه؟ 
خداند از اول بوده اما انسان نه. از عدم اومده
پاسخ:
بله بله. :)
این یکیشه.
۲۲ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۵۳ پیـــچـ ـک
فکر کنم اله بودن هم هست. یعنی پرستیدنی بودن. فقط مخصوص خداست دیگه
پاسخ:
اینکه پرستش غیر از او شرک است به این معنیه که میشه بقیه رو هم پرستید! اما سزاوار نیست.
دومین ویژگی واجب الوجود بودن و وجود مستقله. هر مخلوقی وابسته به وجود خداونده.
منم بلد نیستم
پاسخ:
یکی ازلی بودن. و دیگری وجود مستقل یا واجب الوجود بودن.
اینها غیر قابل انتقال و افاضه هستند.
لا فرق بینک و بینها(بینهم؟) الا انهم عبادک و خلقک. (همون طور که دوستمون تو کامنتشون گفتن از دعای رجبیه ناحیه مقدسه)

۲۲ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۵۸ آبی آسمانی
در سوره توحید هست...

پاسخ:
احسنت به شما. 
سوره توحید یکیشه.
توحید ذاتی پروردگار همون واجب الوجود بودن و استقلال وجودی هست. که از ویژگی‌هاش احدیت و صمدیته.

مورد دوم ازلی بودن پروردگاره که قابل افاضه نیست. :)


من دومی رو میدونم 
پاسخ:
احسنت به شما.
سلام
احدیت
صمدیت
پاسخ:
سلام. احسنت به شما :)
هردوی این ها توحید ذاتی پروردگار هستند که ویژگی وجود مستقل رو توضیح میدن.
مورد دوم ازلی بودن پروردگاره. که قابل افاضه نیست.
۲۲ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۰۹ سرباز کوچولو ...
اون ویژگی خداوند فکر کنم واحد ویکی بودن خداوند هست 
پاسخ:
یکی بودن منظورتونه؟ احد بودن رو توضیح بدین.
اگر منظورت یکی بودنه که قابل افاضه است. اما اگر احد بودن در ذاته بله این یک ویژگی خاص خداونده و استقلال وجودی خدا رو نشون میده. :)
یکیش همیشگی بودن یا ابدیت خداست در توضیح اینکه میگید انسان هم ابدیت داره,انسان همیشه نبوده 
دومیش هم یگانه بودن

به طور خلاصه بلد نیستیم جوابش رو بگید😁
پاسخ:
اون میشه ازلیت. یعنی خداوند ابتدا ندارد. و درست گفتید.این یکیشه.ه
یگانگی یعنی چی؟ یعنی تک بودن؟
بلد بودین که :) آفرین.
دومین ویژگی‌ هم استقلال وجودیه. همه مخلوقات وابسته‌اند.
لَم یلد و لَم یولد.
وحدانیت.
نامیرا بودن یا ابدی بودن
پاسخ:
انسان هم نامیرا و ابدی است. ولی ازلی نیست.
وحدانیت هم قابل انتقاله. نیست؟ یک مخلوق تنها مثلا!
لم یلد هم که حضرت آدم باشد :دی
در این سه موردی که گفتید ویژگیِ ازلی بودن مشهوده. فهمیدم میخواستین اینو بگین و درسته. :)
۲۲ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۲۷ پیـــچـ ـک
مگه نگفتی نظرات درست رو آخر سر تایید میکنی؟! 

بعدشم برای من کارت شارژ همراه اول بگیر!😁😁😁
پاسخ:
:)))
دارم جواب ها رو تایید میکنم الآن.
جایزه خوبیه. مسابقات بعدی ان‌شالله. این بار اسپانسر نداشتیم.
وجود مستقل به چه معناست؟
یعنی ما دو تا وجود داریم؟
یکی مستقل و یکی وابسته؟
پاسخ:
بله. همه مخلوقات وجود وابسته هستند. ولی پروردگار وجود مستقله.
سه تا وجود داریم در اصل! که یکیش وجود نداره.
واجب الوجود که مستقله.
ممکن الوجود که وابسته به واجب الوجوده.
و ممتنع الوجود که وجودش غیرممکنه.

+حالا الآن دارم فکر میکنم در مورد ویژگی ازلی بودن پروردگار، آیا این ازلی بودن، خودش از بایدهای واجب الوجود نیست؟
فکر میکنم برای تفاوت خالق و مخلوق همان یک ویژگی واجب الوجود بودن کفایت میکنه. چون واجب الوجود بدیهتاً باید ازلی باشد!
۲۲ اسفند ۹۷ ، ۱۹:۰۰ آقای سر به هوا :)
همون بی انتها بودن منظورمه

الان درست گفتم؟!
پاسخ:
ببینید انسان خودش ابدی و بینهایته.
ولی ازلی نیست. یعنی یک اولی دارد.
اما خداوند ازلی هم هست. یعنی ابتدا ندارد.
اگه اینو دارین میگین بله درسته :)

البته ویژگی دوم هم استقلال وجودی خداست. همه مخلوقات وجود وابسته هستند. ولی خداوند وجود مستقله.
خب تا حالا به نسبت بین این وجود واجب و وجود ممکنات هم فکر کردید؟
که آیا کاملا جدای از هم دو ماهیت متفاوت دارن... یا نه از هم جدا نیستم و نوعی اتحاد بین وجود ما هست
یا حتی بالاتر از اتحاد... نوعی وحدت بین وجود ما هست...
اگر وحدت هست اونوقت معنای ممکن و واجب رو چطور درک کنیم؟

الزاما جواب نمی خوام ها
چون فرمایش شما درسته فقط میخوام که جزئی تر روش فکر بشه... نسبت بین وجود خالق و وجود مخلوق خیلی در درک بقیه مسائل کمک کننده هست
پاسخ:
راستش سوالتون قدری برام مبهمه.
ماهیت متفاوت یعنی چی؟ از ویژگی‌ها؟ لزوما تفاوت ندارند. انسان موجودی است که در ویژگی‌ها با خداوند شبیهه. اما در علت وجودی متفاوته.
یک ممکن الوجود، بودنش ضروری نیست و نبودنش باعث خلاء نیست.
اما واجب الوجود چرا. باید باشه.
یه کم اگه سوالتون رو واضح‌تر بگین ممنون میشم.
همون‌طور که در جواب جناب ن.ا گفتین، منم فکر می‌کنم ازلی بودن باید از بایدهای واجب الوجود باشه. وگرنه دیگه چه واجبی؟

در مورد اون شاید و شایدی هم که گفتید، مگه بعدش نمیگه "او ادنی"؟ چطوری میشه اونوقت؟

+ منم کارت شارژ ایرانسل می‌خوام بی‌زحمت :)) اگه بسته‌ی اینترنتی باشه که چه بهتر :))
پاسخ:
آره. ازلی بودن از ویژگی‌های واجب الوجوده قطعا. ولی یه سوال دیگه دارم. آیا وجود مستقل، واجب الوجوده؟
احدیت و صمدیت نشان‌دهنده وجود مستقله نه وجودِ واجب! درسته؟

مشکل او ادنی چیه الآن؟ متوجه نشدم.

+قول میدم سوال بعدیم جایزه دار باشه :)
وجود بی نهایت و وجود مستقل:)
در ضمن ازلی بودن هم غلطه و انحصاری خداوند نیست. خیلی از مجردات هم ازلی اند
پاسخ:
بله:) احسنت به شما.
ولی جز پروردگار هیچ موجودی ازلی نیست بزرگوار :)
یعنی نگمش؟
#شریک الباری نیست
پاسخ:
یعنی چی؟ یعنی بدون شریک بودن؟
باشه روش فکر میکنم و واضح تر میپرسم... مسئله خیلی حساسیه باید با طمانینه حتی سوالاتش رو پرسید
پاسخ:
خودمم درگیر شدم!
رو یه چیز دیگه هم فکر کنیم:
آیا وجود مستقل، واجب الوجوده؟ در تعریف فلسفی واجب الوجود قطعا مستقله، ولی سوال اینه که آیا وجود مستقل، واجب الوجوده؟
سوره توحید وجود مستقل خداوند رو بیان میکنه. اما چطور واجب بودن این وجود رو اثبات میکنیم؟ نمیشه وجودهای مستقلی باشند که وجود نداشته باشند؟ یعنی نخواسته‌ن که باشن! :/ نقض غرض شد اصلا!
باید برم بررسی کنم.
وجود مستقل اگه وجود نداشته باشه و بخواد که وجود بداره! :) باید به وجود بیاد و این دلیلیست بر نیازمند بودنش به علت. نظر شما رو به این قسمت از کتاب آموزش عقاید آقای مصباح جلب می‌کنم "معدوم بودن چیزی در یک زمان، نشانه‌ی این است که وجودش از خودش نیست و برای وجود یافتن به موجود دیگری نیاز دارد که سبب یا شرط تحقق آن است و با فقدان آن مفقود می‌شود."
و فکر می‌کنم زمان هم جزء کلمات کلیدی باشه. چون وجود مستقل، زمان براش بی‌معناست.

در مورد او ادنی؛ آیه میگه نزدیک و نزدیک‌تر شد تا جایی که فاصله‌اش به اندازه‌ی دو کمان "یا کمتر" شد. اگه منظور بخواد دو ویژگی منحصر به خدا باشه، کمتر دیگه معنا نمیده.
پاسخ:
یعنی وجود مستقل، الزاما واجب الوجود است ولاغیر. آره؟
نمیشه یه وجود مستقل، نخواد که باشه؟ اینطوری وابسته به اراده میشه؟ 🤔 این اسمش وابستگیه؟ حتی به اراده‌ی خودش؟

آره شاید. درست میگی.
البته منظورم لزوما این ویژگی‌ها نبودا.  منظورم اون چیزی بود که قابل چشم‌پوشی نبوده...یک ویژگی یا شرایطی که قابل حذف نبوده بین خدا و پیامبر. ولی کلا آیه‌ی مبهمیه.
خب الکی که نخواسته نباشه، لابد یه مشکلی، دلیلی چیزی بوده دیگه 😁 اون که رفع شده، یا شرایط که مهیا شده بعد تصمیم گرفته به وجود بیاد! اینطوری میشه که وجودش مشروط میشه.
بعد دیگه اینکه خودش خودش رو به وجود بیاره؟ مصداقی نمیشه براش آورد. چطوری میشه اثباتش کرد؟

حالا به نظر خودمم استدلال قوی‌ای نیست، باید بیشتر فکر کرد.
پاسخ:
نمیدونم. منم نمیدونم واقعا.
حرف دینا.م بر اساس نظریه فلاسفه و همون واجب الوجود بودن خداست که با احادیث درتناقضه
پاسخ:
متوجه نشدم چی با احادیث در تناقضه؟ اینکه مجردات ازلی‌اند؟ این که اصلا درست نیست‌
۲۲ اسفند ۹۷ ، ۲۰:۱۲ پیـــچـ ـک
ااا! راست میگیا.
ببین از دیپلم تجربی همون یکی هم خیلیه. 
من جایزه ممتاز میخوام...
خیلی کامنتا خوبه فعلا گذری نگاه کردم. باید دقیق بخونم. تبلتم مرده فعلا به سرم وصله. بذار احیا شد دقیق میخونم.
پاسخ:
باشه ^_^
۲۲ اسفند ۹۷ ، ۲۲:۴۳ سرباز کوچولو ...
آقا من جدی جدی فکر میکردم احدیت و واحدیت یکیه 
ولی باور کنید همون احدیت رو میگفتم 
پاسخ:
باور میکنم ^_^
من دیر اومد جواب و گفتی 
کلام اسلامی میخوندی ایا؟..
اه اه یاد درسش افتادم
واجب الوجود ممکن الوجود 
چرا خدا یکیه چرا دوتا نیست چرا سه تا نیست
چقدر طول کشید از این افکار بیام بیرون 
فلسفه و کلام من و از خدا دورتر کرد
پاسخ:
چرا آخه؟
سلام،سوالی که پرسیدید خیلی تخصصیه هم بحث کلامی داره هم تفسیری،
در این حد که میدونم صفات خداوند عین ذاتشه و صفات مشترک انسان و خداوند مثل قدرت، علم و حیات و ...در مورد خداوند و انسان دارای تفاوته،

و در مورد وحدت وجودی خداوند،وحدت خداوند از نوع وحدت حقیقی نه عددی یعنی اساسا فرض دو و سه و الی آخر برای خداوند محاله،و البته نمیدونم این نوع وحدت برای موجود دیگه ای امکان پذیره یا نه؟
در مورد ازلیت و ابدیت هم یعنی خداوند اساسا فراتر از زمانه و هیچ قیدی از جمله زمان در خداوند راه نداره، اون دوستمون که گفتن مجردات ازلی اند این طور نیست البته اشاعره به قدمای ثمانیه اعتقاد دارند که از نظر امامیه رد میشه.

در کل سوالتون سخت بود چون هم نیاز به خدا شناسی داره هم انسان شناسی هم شناخت انسان کامل و  هم دونستن اینکه تفسیر درست این آیه از قرآن کریم چیه!ولی اگه پاسخ جامعی یافتید با ما به اشتراک بذارید ممنون میشم.



پاسخ:
سلام. بله تخصصیه.  منم این دو ویژگی رو از حرف یک متخصص گفتم ولی الان میبینم جفتش یک ویژگیه :/
باید برم بهش بگم.
ممنون چه خوب بود تا حالا بهش فکر نکرده بودم
پاسخ:
:)
آقا ما میدونستیم ولی تا اومدیم بگیم دیدیم جواب دادین :)
البته من اگه میخواستم بگم میگفتم ازلیت و خالقیت.

+ تازه اَو اَدنی!
چه لذتی باید داشته باشه واسه مخلوق..
پاسخ:
آفرین :)
ولی خالقیت؟
انسان نمیتونه خالق بشه؟ مثل حضرت عیسی مثلا :)

+نمیدونم چه حالی بوده اصلا اصلا! به نظرت لذت بوده؟
یگانگی هم زیرمجموعه مستقل بودن قرار میگیره؟
پاسخ:
به نظرم احدیت بله ولی واحدیت نه.
سوال| ازلی بودن واسه پدیده های زمانمند به کارمیره؟
پاسخ:
به نظر من که نه!
رمان یک مفهومه، یک موجودیت نیست.
۲۳ اسفند ۹۷ ، ۱۴:۳۵ جناب منزوی
ظاهرا دوستان اشاره کردن :)
خداوند وجود است. وجود از وجود، وجود آفرید. آنچه دیده نمی شود وجود است و انچه دیده می شود وجود است، در هر وجود، وجود است. قبل از هر وجود، وجود است و بعد از هر وجود، وجود است.
پاسخ:
به به :)
۲۳ اسفند ۹۷ ، ۱۶:۰۳ پیـــچـ ـک
نظرات رو خوندم.
جالب بود. چه پستی بوده که خودتم با نظرات بالا رفتی. اینش برام قشنگ بود.

شاید عبارت او ادنی به خاطر اینه که اولین مخلوق نور وجود پیامبر و چهارده معصوم(سلام الله علیهم اجمعین) هست.
شاید میخواد به این اشاره داشته باشه. 

پاسخ:
قربون شما. معمولا پست های نظرسنجی اینجوری در میاد. یعنی کلا قصدم هم همینه و الحمدلله خوانندگان باسوادی دارم مثل شما :)
شاید! هیچی ازش نمیدونم!
اصلا ازل، از جنس زمان نیست.

این را ما اشتباه فهمیدیم. ازل یعنی چیزی که زمانی نیست.
چیزی که فوق زمان است و اشتباه ما این است که ازل را در زمان جستجو می کنیم.

وقتی از ازل صحبت می کنیم، ذهن انسان به دنبال گذشته می رود.
تا چقدر ذهن شما دنبال گذشته می‌رود؟ تاجایی که خسته شود. شما وقتی به گذشته بر می‌گردید، به آغاز زمان نمی رسید.اصلا ازل، از جنس زمان نیست.دینانی
پاسخ:
بله دیگه. :)
ممنون که گذاشتین اینو.
فکر می کنم کلمه نمی تونه در جمله "که خداوند نمیتونه" غلط باشه. بر خلاف قادر مطلق متعال بودن خداونده. اصلاح کنید.
پاسخ:
مشکلی نداره. نتوانستن در چیزی که شدنی نیست مصداق نقص پروردگار نیست.
اون نتوانستنی غلط و مخالف قدرت مطلقه که مصداق نقص پروردگار باشه.
۲۳ اسفند ۹۷ ، ۱۸:۵۰ پیـــچـ ـک
نکته ای که آقای مرتضادِ اشاره کردن خیلی برام جالب بود!
ازلیت از جنس زمان نیست.
دقیقا همین طوره چون خداوند خالق زمانه. ازلیت خداوند قبل از زمان بوده.
پاسخ:
نمیدونم آیا زمان یک مخلوقه؟ به نظرم بیشتر یک مفهومه!
البته سازو کارهاش خلق شده. مثل ماه و خورشید.
سلام,نمیدونم منظور شما رو خب متوجه شدم یا نه؟ شما میگید دو ویژگی هست در خداوند که محاله در بشر حتی برترین خلق خداوند هم وجود داشته باشه و پیامبر تنها تفاوتی که با خداوند داشته یکی واجب الوجود بودن و یکی هم ازلیت,درست متوجه شدم؟سوال من هم اینه که تفاوت برترین خلق خدا  و خداوند  آیا فقط همین دو ویژگیه؟  ای کاش یکم بیشتر توضیح میدادید و استدلالشم میگفتین.
چرا میگید واجب الوجود بودن و ازلی بودن یکیه؟ اینا که تعاریفشون با هم فرق داره!
پاسخ:
سلام. من نگفتم "تنها تفاوت"ی که پیامبر و خدا دارند واجب الوجود بودنه. یعنی بهتره بگم من نمیدونم! اما میدونم این تفاوت رو قطعا دارند. چون پیامبر مخلوق است و خداوند خالق.
من اینو گفتم که واجب الوجود بودن، ویژگی ای هست که قابل انتقال به هیچ مخلوقی نیست. حتی در سطح نازل. اما سایر صفات خدا قابل انتقال و نزول به مخلوق هست. مثلا انسان میتونه خلق هم بکنه. مثل حضرت عیسی علیه‌السلام که نَفَسش زندگی بخش بود. پس ویژگی خالق بودن از جانب خدا به حضرت افاضه شده بود. اما واجب الوجود بودن هرگز قابل افاضه نیست.
حالا تو اون دعای رجبیه حضرت امام زمان می فرماید لا فرق بینک و بینهم الا انهم عبادک و مخلوق.
تو اون دعا داره همین حرف شما رو میگه که فرقی بین خدا و حجج طاهره نیست مگر همین مخلوق بودن و وجود وابسته بودن (که البته این تفاوت، خودش خیلی مهمه‌ها! چیز کمی نیست و کلللییییی افتراق ایجاد میکنه بین خدا و خلق، چون هرچه که خلق داشته باشد از خداست و این کاملا تفاوت عظیم بین خدا و خلق رو آشکار میکنه و این تفوت قابل چشم‌پوشی نیست. اما در اون دعا میخواد نشون بده که حجج طاهره تا حد اختیارات خداوند، در ویژگی‌ها و صفات و تصرف در احوالات جهان نقش دارند و عملا جانشینان خداوند هستند_اما این اختیار و صفات از جانب خدا به اونها افاضه شده و اونها استقلال وجودی ندارند.)
______
حالا قضیه اینه که من از صاحب تخصصی شنیدم که این دو ویژگی که قابل انتقال به مخلوق نیست، ازلیت و استقلال وجودیه. خب؟
بعد اومدم اینجا معما طرح کردم و دیدم دوستان از احدیت و امثال این نام بردن و درست می گفتن چون احدیت هم قابل انتقال نیست. و خودش معنایی از استقلال وجوده. یعنی خدا با احد بودن نشون میده وجودش وابسنه به چیزی نیست و یکپارچه، یگانه و خالص است. صمدیت یعنی وجودش نیازمند هیچ‌چیز نیست و ...
بعد دیدم استقلال وجود همون واجب الوجود بودنه. ما سه نوع وجود داریم. واجب الوجود که وجودش مستقل و ضروریه. ممکن الوجود که وجودش ضروری نیست و وابسته به وجود دیگری است. و ممتنع الوجود که وجودش اصلا ممکن نیست.
خب پس موجود مستقل همان موجود واجب الوجوده و وجودش ضروریه.
خب چیزی هم که وجودش ضروری باشد ازلی و ابدی خواهد بود و قابل زوال نیست. اگر قابل زوال باشه که دیگه وجودش ضروری نبوده، درسته؟ پس ازلیت خودش یک نوع از ویژگی‌های واجب الوجود بودنه. یعنی وقتی میگیم واجب الوجود، در ذیل معناش ازلیت رو هم داره. استقلال رو هم داره.
این شد که کلا فکر میکنم اون ویژگی‌ای که هرگز قابل افاضه به خلق نیست همین واجب الوجود بودنه.
اگه متوجه نشدین بگین بیشتر بگم. :)
نه منظورم اینه که انسان مخلوقه اما خدا نه. خالق مطلقه.
شاید باید کلمه بهتری استفاده می‌کردم🤔

+ طبق گفته‌ها لقاءالله بالاترین لذت ممکنه. 
معراج نوعی از این لقاء نیست؟! (یا خودش؟)
پاسخ:
آره به نظرم واژه‌ش باید متفاوت میشد. چون خدا قابلیت خلق کردن رو به انسان میتونه افاضه کنه.
نمیدونم واقعا این چقدر لذته.
البته برای پیامبر ما با اون درجه معنوی حتما لذت بوده. اما برای ما؟! فکر نمیکنم برای ما هم لقاء الله لزوما لذت باشه. یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه. همه‌مون به ملاقات می رسیم.
اینطوری بخوایم نگاه کنیم که ما هم قادر مطلق متعالیم چون بعضا چیزایی رو نمی تونیم که شدنی نیست.
پاسخ:
هرچیزی منطقاً شدنی نباشه عدم اجراش نقص نیست. معنای منطق در اینجا با چیزی که شما فکر کردین متفاوته. منطق فلسفی رو میگم نه منطقِ عادتیِ ما.
الآن شما میتونی به سنگ جان بدی که قادر متعال هستی؟ :/
مثلا قادر مطلق نمیتونه یک موجود واجب الوجود خلق کنه. چون همین که خداوند او رو خلق کرده یعنی اون موجود واجب الوجود نبوده!
یعنی هرکار بکنی اون موجود وجودش مستقل نمیشه چون مخلوقه.
مثلا خدا نمیتونه کسی رو از دایره اراده‌ی خودش خارج کنه! اینها اصلا شدنی نیستند.
ممنووون بسیار از کامنت ها و پاسخ ها لذت بردم☺🌹
پیشاپیش سال خوبی رو برات ارزو میکنم لوسی جان 💕
پاسخ:
الحمدلله.
منم سال نو رو بهت تبریک میگم گله. سال خوبی داشته باشی ^_^
سلام, شما صاحب اختیاری خواهر جان،هر وقت که فرصت داشتین پاسخ بدین عجله ای نیست  
پاسخ:
سلام. ممنون.
پاسخ رو ویرایش کردم.
۲۵ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۲۸ پلڪــــ شیشـہ اے
زمان هم یک مخلوقه و یک ظرف
تا جایی که خاطرمه
ازلی یعنی بیرون از این ظرف ...
پاسخ:
عجب!
در هر حال معنی ازلیت معلومه دیگه. نیست؟ هرچند که برای فهم زمانی و محدود ما قابل درک نباشه.
۲۵ اسفند ۹۷ ، ۱۵:۵۲ پلڪــــ شیشـہ اے
درست میگید. 
:))
داشتم کامنتا رو می خوندم گفتم یه چی هم من بگم. 
:* حظ کردم. جالب بود این  صحبت ها
پاسخ:
:)
قربون شما. :**
لطف کردی. نکته خوبی هم گفتی. مخلوق بودن زمان نکته قابل تاملیه.
سلام ،
چون به قاب قوسین اشاره کردین من اینطور برداشت کردم که تنها تفاوت این دو تا ویژگی بوده، منتها ذهنم درگیر این شد که واقعا نهایت انسان کجاست و تا کجا میتونه پیش بره و فاصله اش با خداوند در چه چیزهایی اساسا محاله که کم بشه، به طور مثال خداوند تغییر پذیر نیست و همین طور صفات خدا کم و زیاد نمیشه مثلا علمش زیاد یا کم نمیشه ولی در انسان این طور نیست و این صفت در انسان کم و زیاد میشه و همینطور انسان در حال رشده و چیزهایی شبیه به این،برام خیلی جذابه که بدونم این صفات در معصومین علیه السلام به چه شکل بوده،حالا إن شاءالله باید بشینم مطالعه کنم;) در مورد ازلی بودن هم درسته خیلی به واجب الوجود بودن نزدیکه اصلا یکی از ادله اثبات ازلی بودن خدا همین بحث واجب الوجود بودنه.

خدارو شکر متوجه شدم،ممنونم از توضیحاتتون و وقتی که گذاشتین :)

پاسخ:
اینکه بفهمیم نهایت انسان کجاست میتونه خیلی جذاب باشه.
ولی اصولا انسان هرچه که دارد عاریتی است. و چیزی که عاریتی باشه دچار تغییر و کم و زیاد شدن هم میشه.
برای این موضوع میتونین به بحث‌های انسانِ کامل مراجعه کنید. :)
الحمدلله. :)