امروز رفتم دانشگاه با استاد راهنما سر این چالش ایجاد شده صحبت کنم،
یه ماجرایی پیش اومد که نشد برم پیش استاد.
رفتم تو سایت دانشجویان دکترا نشستم،
یهو یه آقایی رو دیدم احساس کردم این آقا همون آقاست!
ولی مطمئن نبودم!
یه خانمی رفت سلام علیک کرد با ایشون،
دنبالش رفتم پرسیدم فامیل این آقا چیه؟
گفت همون آقای فلانی!
خلاصه!
رفتم و نیم ساعت از وقتش رو
به رایگان(!)
تأکید میکنم به راااااااایگان،
به نفع خودم مصادره کردم!
به واقع احساس میکردم غنیمت جنگی به دست آوردم!
:))
+به من گفت: نگران نباشین کمکتون میکنم!
خواستم بپرسم: مجانی؟ یا پولی؟ پولی باشه اسمش کمک نیستا! (ولی نگفتم)
بعد گفت: شانس شما دوستم داره از آلمان میاد،
تو شرکت بنز کار میکنه(!) کارش همینه،
میگم کمکتون کنه! :|
باز خواستم بپرسم: مجانی؟ یا پولی؟ پولی باشه اسمش کمک نیستا! (ولی نگفتم!)
+نکته ی اخلاقی: بیایید همه با هم مجانی به هم کمک کنیم! :)