گفته بودم که دیروزی که گذشت سالگرد عقد من و مستر بود؟
خودم میدونم نگفته بودم! :دی
غالبا این روز خجسته به علت بدو بدوهای آخر سال مهجور می مونه.
خب امسال هم همانطور که سالهای قبل!
اما خب محبت مستر حتی بدون هدیه هم خیلی دلنشین بود.
از خونه تکونی هم نگم که راستشو بخواین تموم نشد،
اما تا نود درصد رو لود کرد و من راضی ام!(یعنی راضی نباشم چه کار کنم!)
و کلی وسیله تو راهرومونه که باید ببریم دیوار مهربانی!
امسال مینیمالیست بازی رو به حد اعلا رسوندم و وااااقعا خونه رو از لوازم بلااستفاده یا کم استفاده خالی کردم. خونه مون خییییلی خلوت تر شده :)
دندونم به شدت درد میکنه!
از پارساله داره درد میکنه و من فرصت نداشتم برم بکشمش!
حالا الان تو این وضعیت عید دیدنیها سر ناسازگاری برداشته! :/
باز هم تصمیم داریم به لطف خدای مهربون مراسم دعای ندبه ی اولین جمعه ی سال
که بسیار خجسته طور با اولین جمعه ی رجب المرجب هم متقارن شده رو برگزار کنیم.
و لذا محتاج دعاییم. :)
و در نهایت اینکه به یه مقدار زمان نیاز دارم!
زمانهایی برای فکر کردن و برنامه ریزی.
فعلا فرصتش پیش نیومده :(
و محض تذکر برای خودم هم بنویسم
که یادم باشه یه پست سال نگار هم بنویسم ان شالله.