ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۱۰۷۷ مطلب با موضوع «خانوادگی» ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۵۱
لوسی می

وقتی مستر صبح از خونه میره بیرون

بعد برمیگرده میاد تو!

چون یادش میاد مراسم خداحافظیمون رو کامل انجام نداده!

:)

 

+ممنونم مسترم! امروز رو یادم نمیره. :)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۱۷
لوسی می
دیروز یکی بهم میگفت
ماشالله پسرت چقدر خوشگله
یه دختر هم مثل این بیاری
دیگه خیالت راحت میشه!  



+من دیگه صحبتی ندارم! :))
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۰۷:۴۵
لوسی می
از بدو تولد پسرک
هر لحظه که نگاهش کردم
دلم میخواست دنیا تا ابد روی همون لحظه بمونه!
دوست داشتم تا ابد یک ماهه باشه،
میترسیدم دو ماهگیش مثل یک ماهگیش شیرین نباشه!!
دوماهگی، شش ماهگی، یک سالگی و...
هر روز و هر روز!
همون لحظه ش رو به غایت دوست داشته م..
باورم نمیشه که هنوزم حسم نسبت به روزگارش همینه...
لحظه های دوست داشتنی ای که تا ابد
برای عمر یک مادر کفایته..
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۳ ، ۰۷:۴۵
لوسی می
دیشب پسرکم بعد از شش ماه
عروسک کوچکی که روی کیک تولدش گذاشته بودیم رو پیدا کرد
و بهم گفت این مال تولدت مبارک بوده!  


+به نظرم میاد که حافظه ش یه چیزی تو مایه های فوق العاده ست!
این رو یک ماه پیش وقتی فهمیدم
که بی مقدمه خاطره ی اردیبهشت ماهمون رو برام تعریف کرد!!
+البته مادر از بچه ش تعریف نکنه کی تعریف کنه آخه؟! :دی

+بعدا نوشت: عموم کودکان زیر سه سال چنین حافظه هایی دارن :)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۳ ، ۰۷:۴۴
لوسی می
دیروز باز هم مستر از موندن میگفت.
:(
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۱۶
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۳ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۱۵
لوسی می
مستر تو رفتن از اینجا دو دل شده!
البته طبیعیه!
چون هزینه ی اجاره ی خونه بالاست،
و علاوه بر اون، نگران مأموریت رفتنهاش و تنها موندن های ماست..  


+همین دیگه! فعلا باز همه چی معلقه! :|
+البته این تعلیق از حس سپاس من
نسبت به اینکه خود مستر اوضاع دعوا رو جمع و جور کرد
چیزی کم نمیکنه!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۱۵
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۳ اسفند ۹۳ ، ۰۷:۴۳
لوسی می
مستر به پسرک گفته که
مامان تو شکمش نی نی داره!
پسرک هم هر از چندی میاد و
شکممو ناز میکنه میگه نی نی نازه!
چند وقت پیش دیدم یه طرح نی نی کشیده
(همون چشم چشم دو ابرو دماغ و دهن و اینا)
بعد تو گردی شکمش دوباره چشم چشم دو ابرو کشیده.
نقاشیشو اورده پیش من میگه
این تو شکمش نی نی داره! :)  


+خیلی حسرت خوردم که نشد نقاشیه رو نگه دارم
و خودش نقاشی رو از عالم وجود ساقط کرد :((
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۳ ، ۰۷:۴۳
لوسی می
سلطان منی،
سلطان منی.
و اندر دل و جان
ایمان منی
در من بِدَمی
من زنده شوم
یک جان چه بود؟
صد جان منی...  


+برای مستر! :)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۱۴
لوسی می

مستر تصمیم گرفته از این خونه بریم..

با همه ی سختی هایی که داره.

و من می فهمم که این تصمیمش

فقط و فقط به خاطر منه..

 


+چطوری عمق سپاسگزاریم رو بیان کنم؟!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۱۳
لوسی می
مستر این دفعه واقعا منو روسفید کرد :)
مستر عزیزم
بی نهایت بابت حمایتت ازت ممنونم...
بــــــــــــــــــــــــــــی نهایت..
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۳ ، ۰۸:۱۲
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۴۹
لوسی می
کاش مستر میدونست چقدددددر به حمایتش نیازم دارم...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۴۸
لوسی می