این روزها همه ش یاد همه ی تیکه هایی میفتم
که بارها شنیده م
و بعد میگم: خب من باید از کسی ببینم که یاد بگیرم یا نه؟!
که بارها شنیده م
و بعد میگم: خب من باید از کسی ببینم که یاد بگیرم یا نه؟!
۱۹ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۰
کلا ذهنم درگیر مامانه!
کلا دلخور و دلشکسته ام.
باید خیلی بیشتر به توانایی های خودم متکی باشم
تا کمک بقیه.
انقدری که از بارداری پسرک لذت بردم
و از زیبا ترین دوره های زندگیم بود
سنجد طفلکیم اینطوری نبود L
+هنوز نیومده من نسبت بهش عذاب وجدان دارم!
چقدر سخته مریض شدن تو بارداری
اونم در شرایطی که حال زندگی رو از دست بدی
و پسرکت هم مبتلا شده باشه.
پسرک طفل معصومم
انگار که ویروسی شده اساسی
منم هم!
بیشتر از پسرک نگران سنجدی هستم که نمی بینمش!