ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۸۱۵ مطلب با موضوع «شخصی :: روزنوشت» ثبت شده است

وااااااااااااای که بعد از عمری
زیباترین و دوست داشتنی ترین
قصه ی صوتی دوران کودکیم رو
پیدا کردم
لذت بیان شنیدن دوباره ش غیر قابل وصفه...
چهره ی من همه ش الان یک لبخند کشداااااااااااااااااااره
که هرکار میکنم جمع نمیشه!  



+حالا فک کن بخش اولش رو که دانلود کردی
و فهمیدی خودشه و کللللللللللی ذوق زدی
میری سراغ بخش دوم اما...
نتت تموم میشه.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۹
لوسی می
شش ماه گذشت..
نه آسون!
خیلی سخت!
روزهای اولش که اصلا نمی گذشت
عوضش این روزها داره به سرعت باد میگذره!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۶
لوسی می
اینطور به نظرم میاد
که ماه رجب رو بیشتر از ماه رمضون دوست دارم!


+کاش می شد این روزهای آخر
مهمون امام رضا باشم..
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۷
لوسی می

مستر امروز با یه جعبه شیرینی

و یک بسته بامیه اومد خونه!



+به مناسبت اینکه دلش تنگ شده بود برامون

و برخلاف شیرینیها،

بامیه ش فوق العاده بود واقعا..

+و منی که عرق در عشق شدم :)

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۵
لوسی می
هوا خوبه
تو هم خوبی
منم بهتر شده م انگار..  


+دیشب، یک قدم زدن کوتاه شبانه.
+میخوام باور کنی تموم دنیامی..
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۵
لوسی می
به نظرم از علل اصلی قطعی بلاگفا
اینه که من بفهمم
برای وقت صرف کردن
یه گزینه ی دیگه ای وجود داره
به اسم پایان نامه!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۴
لوسی می
یه پروژه ی خرید خونه رو دستمون مونده!
خونه ای که هیچ پولی بابتش نداریم که بخریم
اما نمیدونم چرا اصرار داریم به خریدنش فکر کنیم!!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۳
لوسی می
وقتی اشکهام
به طرز عجیبی
منتظرن تقی به توقی بخوره
تا بریزن روی صورتم!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۲
لوسی می

 چقدر دلم می خواد همین الان

همین الان

یکی که نه دوست باشه نه آشنا نه همسر نه فامیل

بیاد کنارم بشینه

من براش بگم و بگم و بگم

و اون بهم بگه که منو می فهمه...

یکی که قبولش داشته باشم

اما نسبتی باهام نداشته باشه..



موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۲
لوسی می

احساس میکنم بعد از ازدواجم

غم با روح و روانم گره خورده..

احساس میکنم شادیهام از اعماق وجود نیست

و دیگه به خیلی چیزها نمیخندم!

نمیدونم این نشانه ی عاقل شدنه

یا افسرده شدن!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۰
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۹
لوسی می
ما به یک جایی رسیدیم
که هیچکدوممون نمیتونیم اون یکی رو درک کنیم..
هیچکدوممون... 


+شاید بهترین راه برای مواجهه با چنین موقعیتی
اتخاذ سیاست بی خیالی باشه.
+چقدر دلم روضه میخواد...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۷
لوسی می
چرا نمیتونم مامانو بفهمم؟
چرا مامان نمیتونه منو بفهمه؟!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۷
لوسی می
یه مدت مدام تو رو مقصر بدونن
که یک  اتفاقی چرا نمیفته
بعد که تلاش میکنی اون اتفاقه بیفته
در لحظه ای که داریم به موفقیت نزدیک میشیم
به نحو عجیبی همه بی خیال میشن!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۴
لوسی می
هیچ چیز بدتر از حس بازی خوردن نیست!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۳۳
لوسی می