ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۸۱۵ مطلب با موضوع «شخصی :: روزنوشت» ثبت شده است

امروز تو یه محیط بسته و ساکت
با تلفن صحبت می کردم
و احتمالا بدون اینکه حواسم باشه
بلند بلند* خوش و بش می کردم!!
از عصر که یادم میفته
فکر میکنم که ملت چندبار با خودشون گفتن: "این چه بی فرهنگه!"
:(

*چون صدام نمیرفت!
و متاسفانه عادت ندارم پای تل آروم صحبت کنم!
+همه ش فکر میکنم چی شد که تو اون محیط بسته،
بهش زنگ زدم.
:(
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۹:۵۳
لوسی می
دلم حسِ عجیبی داره!
حسی غیر قابل توصیف
که حتی نمیتونم بگم خوشایند هست یا نه!

:(
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۴:۳۰
لوسی می
این روزها
چقدر خدا رو تو زندگیم کم دارم.
:(
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۴:۰۱
لوسی می
امروز بعد از حدود 3 سال
دوستی قدیمی، بهم پک داد!
البته برام خیلی غیرمنتظره بود
نمیتونم ادعا کنم که خیلی خوشحال شدم!
ولی واقعا از اینکه هنوز به یاد من بود خوشم اومد!
:)


+به تعبیر مجری "امروز هنوز دیر نشده"
زین پس به جای واژه ی مهجور و غریب "اس ام اس"
از واژه ی "پک" که همون سرواژه ی "پیام کوتاه" باشه
استفاده می کنیم! هه هه!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۳:۵۹
لوسی می
محض کاری،
زنگ زدم بهش
کلی ابراز دلتنگی کرد!!
فکر نمیکردم دلش برای من تنگ شده باشه!!
هزار بار گفت باید ببینمتون!
:دی

+با اینکه من اصلا دلم براش تنگ نشده
اما خب طبیعیه که خوشم بیاد از این حرفاش!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۳:۵۵
لوسی می
بیا به جرم عاشقی بُکُش منو، نرو

نگاه کن این تن نحیف و زار و خسته رو

تو رو به جون خاطرات خوبمون، بمون

تو رو به جون خاطرات تلخمون، نرو


+خواننده ش حامد زمانیه!

+چند روزه این ابیات مدام تو مغزمه!

من جنبه موسیقی گوش دادن رو هم ندارم!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۳:۵۴
لوسی می
مستر رفته ماموریت
من و پسرکِ جان تنهاییم.
روز رفتنش،
صبح بهم پیشنهاد ناهار تو یه جای عالی رو داد.
که نشد بریم چون زنگ زدن که برو ماموریت
:(
ولی پیشنهادش هم چسبنده بود.

+عوضش یخچال رو واسه این دو سه روزم پُرِ پُر کرد :)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۳:۴۵
لوسی می
واااااااااای که سه روز اینترنت نداشتم.
چقدر سخته ایام بی نتی!
مخصوصا اگه فقط به خاطر 6 تومن باشه!
:دی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۳:۴۳
لوسی می
امروز برای اولین بار پسرک رو بردیم پارک!
یه همچین مامان و بابای پایه ای هستیم ما!
اولین سرسره بازی
:)
پارکش تاب نداشت!
:(
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۱:۲۶
لوسی می
آخه چرا من تو ترجمه اینقدر کُندم؟!
کاملاً معنی هاشو میفهمما!
ولی تو ترجمه کردنش بی نهایت کُندم!

:(
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۹:۱۲
لوسی می
مستر خوابید.
من موندم،
پسرک،
و کوهی از کارهای ناتمامم.
:(
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۹:۰۹
لوسی می
جزوه ای که لازم داشتم رو یکی از بچه ها داره.
دیگه لازم نیست پاش پول بدم
و بسی خرسندم.. :)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۹:۰۸
لوسی می
امروز یک ساعت تمام از وقت گرانبهامو

صادقانه و خالصانه گذاشتم واسه کار مستر.

میگم: عجیب هوس کرانچی و ماست موسیر کرده م

ولی دریغ از یه سر

تا سرِ کوچه رفتن!

:(


+وقت گرانبها که میگم واسه اینه که واقعا خودم کارام زیاده و سرم شلوغه.

واسه کلاس گذاشتن نیس!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۹:۰۷
لوسی می
پسرک خوابه و بهترین موقعیته واسه درس خوندن

ولی حسش نیست!

چه کار باید بکنم؟!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۱۰:۲۱
لوسی می
پسرکمو برده ن خونه شون.

حالا اومده، می گن چایی ریخت رو دستش!

هرچی گفتیم داغه دست نزن گوش نداد!

آخه آدم عاقل چایی رو میذاره دمِ دستِ بچه ی یک ساله،

که بعد بهش بگه داغه دست نزن؟؟!


:(



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۰۹:۲۰
لوسی می