3607.

بعد از دور زمانی دوستی بهم پیام داد،

و من دوباره احساس کردم برای زندگیم میتونم مفید باشم!

+کورسوی امید!

3602.

مثلا کسی هم باشه

که وقتی می بینه تو قطار جایی برای اقامه ی نماز نیست،

و قطار هم برای نماز توقف نخواهد کرد،

از پنجره ی قطارِ در حال حرکت،

خودشو پرت کنه بیرون،

که بتونه نمازشو بخونه!

+سکوت میکنم!

+از خاطرات رهبر انقلاب.

3601.

تصمیم گرفتم هیچ کاری به مستر و روابطش با پدرش نداشته باشم!

کلا در قبال پدرش "به من چه" باشم!

+قدری میترسم از صمیمیت هایی که باز داره ایجاد میشه!

3600.

امروز نهم دی ماه،

روز خوبیه،

امروز پسرک من 50 ماهه شد..

الانم مردهای خونه همگی رفتن پیرایشگاه!

:)

و گل پسر برای اولین بار رفته!

:)

#50_months_old

3599.

از همه تون بدم میاد!

+این قطعی ترین حسیه که در همین لحظه

(تاکید میکنم در همین لحظه)

نسبت بهشون دارم!

3598.

رفتم دندانپزشکی،

در بازگشت،

کتاب چهاراثر فلورانس رو دیدم و برای خودم خریدم،

و وقتی فروشنده بهم تخفیف داد،

برای بچه ها کتاب خریدم.

:)

3597.

عجب روزی بود امروز،

خسته شدم،

دلم میخواد سر به بیابون بذارم،

هیچکس نباشه،

که منم هیچوقت مخاطب غیبتی قرار نگیرم،

أه..

لعنت به این دنیا..

+خب معلومه چرا اسم من برای کربلا در نمیاد..

3596.

هفت سالی هست که دانشجوام،

و هفت باری هست که با این پیج مواجه میشم!

:((

+آخه چرا؟؟! :((

+خدا نخواست

ولی چشم من دلش میخواست

شبی بلند کنار ضریح گریه کند...

+شنیده بودم نه نمیگین..:((

3595.

دیر رسیدن،

بهتر از نامرتب رسیدنه!

:دی

3594.

هان! مشو نومید چو آگه نیستی از سرِّ غیب...

3593.

I promise to always do my best.

to keep you happy

+اینو امروز نوشتم زدم رو هود!

بهم انرژی و انگیزه میده و هربار می بینمش

باعث میشه فکر کنم

که آیا بهتر از این عملکرد ازم برنمیاد؟!

3592.

آخه چشم من دلش میخواد..

+گناه دارم به خدا!

لطفا!

3591.

امروز بیصبرانه منتظر یک پیامک بودم،

و تمام پیامکهای تبلیغاتی مو با هیجان چک کردم،

اما پیامکی که میخواستم نیومد!

+دروغ نیست اگر بگم امیدم کم کم داره ناامید میشه.

شنیده بودم که نه نمیشنوم، و به همین طمع کردم،

هنوز هم امید دارم اما خب.. خیلی کم سو!

3590.

فکر میکنم کم کم دارم یاد میگیرم!

با ادمها کل کل نکن،

چیزی رو براشون توصیح نده،

گاهی بذار تو بعضی چیزها در جهل مرکب بمونن،

بعضی وقتها ارزش نداره به خاطر بیداره کردن کسی که خودش چشمهاشو بسته

اعصاب همه رو خرد کنی!

گاهی یه "حق با شماست، عذر میخوامِ" ساده

 اثرش هزار برابر بیشتر از استدلالاتِ توضیح حرفته.

3589.

پدرم در اومده.

دستهام سسته و واقعا به زور تایپ میکنم،

به نظرم این ششمین باری باشه

که از دیروز کل خونه رو جارو کشیدم.

و هربار دقیقا 40 دقیقه زمان برده.

نه اینکه بخوام تمیز باشه،

فقط میخوام جوری باشه که بشه اسم اینجا رو گذاشت خونه.

نه آشغالدونی!

:|