کربلا کربلا ما میخوایم بیاییم!
+هعی.
چقدر زندگیِ این دنیا
پوچ و مزخرف و حقیرههههه..
و با همه ی پوچ و مزخرف و حقیر بودنش
چقدددددر راحت میتونه به اشاره ای ما رو درگیر خودش کنه
و ما بی توجه به عمق بازیچه قرار گرفتنهامون
همیشه گول میخوریم و درگیرش میشیم!
+ خدایا رحم کن بر دلم که مسکین است
شاد کن جان من که غمگین است..
دلم یک همزبون میخواد
یه دوست مهربون میخواد!
+دلم یه عالمه حرف زدن میخواد
بدون اینکه بدونم واقعا چی دوست دارم بگم!
دیروز یهو یاد یکی از رفقا افتادم،
تو تلگرام احوالشو پرسیدم.
گفت امروز عازم کربلایم!
:)
+هعی!
پسرک خوندن کلمه ی "مامان" رو یاد گرفته،
و هربار کتاب میخونم تو صفحات و خوندنهای من دنبال "مامان" میگرده!
نمیدونم چقدر خوبه که به این کنجکاویش دامن بزنم و برم تو کار آموزش؟!
پسرکی که افتاده رو دور واکاوی واژگان!
به دستشویی میگه شودست!
به زودپز میگه پز زود!
به پاک کن میگه کن پاک!
و به مداد تراش میگه تراش مداد!
امروز یکی از کارهای همیشه روی روانم رو انجام دادم!
از آتلیه یه نوبت گرفتم!
هر روز باید مادری کرد.
هر روز باید همسری کرد.
هر روز باید بندگی کرد.
هر روز باید شخصاً زندگی کرد!
میخوام هر روز به مادری و همسری و بندگی و زندگیم امتیاز بدم.
+البته نمیخوام فازی باشه!
ترجیح میدم همون صفر و یکی به خودم نمره بدم که درگیر امتیاز دهی نشم!
باید چندتا فاکتور برای هرکدوم بنویسم.
+شما هم لطفا کمک کنید. فاکتور بدید.
اگر چه بکنیم در یک روز، مادر، همسر، بنده یا آدم موفقی بودیم؟؟!
گاهی دلم میخواد همه چیز رو به هم بریزم
برم یه گوشه ی دنج پیدا کنم
خودم باشم و خودم و خودم!
عصبی شدم.
ظهر نخوابیدنِ پسرک
باعث شد گل پسر مدام رو پام باشه
و به هیچ کارم نرسم!
خیر سرم نوشته بودم جواب کامنت ها رو نمیدم که به کارهام برسم!
الان می بینم به هیچی نرسیدم!!
+چرا هروقت تصمیم میگیری یه کاری بکنی اینطوری میشه؟
+الان خیلی شاکی ام! خیلی!
گاهی پسرک نمیخواد ظهرها بخوابه.
من واقعا بهش حق میدم
اما چاره ای ندارم جز اینکه ازش بخوام
حتی اگر نمیخواد بخوابه
تو اتاقش بمونه و همونجا بازی کنه.
+بیرون که بیاد گل پسر رو بیدار خواهد کرد :(
گاهی دل از غم مالامال میشود
از این قبیل قضایا در زندگی انسان هست؛
چه زندگی فردی، چه زندگی اجتماعی
امّا عزم و اراده باید راسخ بماند،
گام باید محکم برداشته بشود؛
غمهایی هست که کوهها را میشکند،
[ولی] انسانِ مؤمن را نمیتواند بشکند؛
راه را باید ادامه داد..
+راه را باید ادامه داد...
+رهبر انقلاب_حفظه الله