ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۴۰۸ مطلب با موضوع «بقیه» ثبت شده است

رازی نهفته در پس حرفی نگفته است
مگذار درد دل کنم و درد سر شود...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۱۷
لوسی می
آیا واقعا این که تو آخرین هفته ی بارداریت

هییییییییییچ کس پیشت نمونده باشه

که در صورت شروع دردهات

به کمکت بیاد

موضوع دردآوریه؟؟!

یا من زیادی دارم شلوغش میکنم؟!

هوم؟!

 

+نظر مستر اینه که مهم نیست که کسی نیست

چیزی که آدمو ناراحت میکنه

اینه که چنین اتفاق مهمی برای بقیه کاملا بی اهمیته.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۴ ، ۰۶:۴۴
لوسی می
خواهر شوهر هم رفت سفر!



+نمیدونم خدا برامون چی خواسته.
+مرتبط
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۴۷
لوسی می
بعضی وقتها
ترجیحم این میشه که
تو روزهای غیبت مامان سنجد به دنیا بیاد
تا سرِ هیچ چیز تو این بارداری مدیون مامان نباشم..



 
+جز ده روزی که مستر مأموریت بود و من خونه اونها بودم.
+البته حسم به مقدار زیادی بدجنسانه به نظر میاد.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۹
لوسی می
مامان داره میره تو مراسم پسرخاله شرکت کنه.
به همراه همه ی فامیل وابسته!
اگر سنجد همین روزها به دنیا بیاد
فقط خواهرشوهرم مونده
که بشه برای اومدن به بیمارستان روش حساب کنم.

:|  


+خدا شاهده کوچکترین انتظاری ازش ندارم که به خاطر من از سفرش بگذره
و خوشحالم که به سفر شادی میره که بهش نیاز داشت،
اما واقعا اگر خودم به جای مامان بودم،
دخترم رو تنها نمیذاشتم
و نمی رفتم.
+مرتبط
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۸
لوسی می
پسرخاله م داره داماد میشه
و روز جشنشون رو انداختن روز تولد سنجد من!!


:|  


+بله برونشون.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۱
لوسی می
مثلا من خودم خیلی اهل درست کردن کیک، نوشیدنی های مختلف، و سالادهای خاص هستم، اما هیچوقت بعد از درست کردن اینها، زحمت شیک کردن وضعیت پذیرایی و تزیین مواد توی ظروف شیک و شکیل رو به خودم نمیدم!! چرا؟ به بهانه ی کثیف نشدن ظرفها و کم کردن از هدر رفت آب و مشغله های مرتبط با ظرف شستن!

یا مثلا اهل درست کردن نوشیدنی هستم اما نوشیدنی های دم دست! چیزهایی که با همین چند قلم جنس داخل خونه بشه تهیه کرد.. چرا؟ به بهانه ی صرفه جویی در مصرف پول!

یا لباس های خاص پوشیدن در منزل و لباس های خاص خریدن و عکس گرفتن (البته ذوق عکاسیم با بی ذوقی مستر از بین رفت وگرنه من خیلی پایه بودم!) در هر حال! اینها چرا؟ به بهانه ی صرفه جویی در مصرف پول!

یا دائم الآرایش نبودن به بهانه ی ترجیح دائم الوضو بودن!

یا خریدن دکوری جات! باز هم به همون بهانه های واهی!

حالا فکر میکنم چرا نباید ذره ذره ی زندگیم، و همه ی گوشه کنار خونه م اون مدلی باشه که من با عشق نگاهش کنم و با عشق ازش لذت ببرم؟ باور دارم که این عشق به خونه و چاردیواری ای که توش مستقر هستی به تمام اعضای خانواده انرژی میده و بیش از همه به خودت. من وقتی که میخواستم پسرک رو از پوشک بگیرم دستشوییمون رو کلی شیک و هیجان انگیز کرده بودم، خودم هربار در و دیوار دستشویی رو می دیدم پر از انرژی می شدم! فک کن! دستشویی که بتونه به آدم انرژی بده بقیه ی جاهای خونه میتونه چه بکنه!

حالا نمیدونم چی باعث میشه که نخوام بابت این چیزها پووووول خرج کنم!

نه اینکه خسیس باشم، نه اصلا! برای راحتی خودمون راحت خرج میکنم اما برای بعضی چیزها.. حس میکنم ارزشش رو نداره و میشه صرفه جویانه تر عمل کرد، و ترجیح میدم کالاهای ضروری تر و کاربردی تری بخرم.. اما الان فکر میکنم این ارزش داشتن یا نداشتن رو دقیقا چی باید تعیین کنه؟! لذتی که می برم یا صرفا کاربرد عملی اون محصول؟!

حد و حدود اسراف کردن یا نکردن رو چی باید تعیین کنه؟!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۸
لوسی می
جاری هام منتظر بودن برم سونو بفهمن سنجد چیه!
تا از سونو بیرون اومدم تماس گرفتن!  



+آیا واقعا چرا اینقدر کنجکاو بودن!
ده پونزده روز که بیشتر نمونده که!

:|
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۵۵
لوسی می

از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن

از دوستان جانی مشکل توان بریدن.



+ناگهان چه زود دیر می شود...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۴ ، ۱۳:۱۲
لوسی می
تو بعضی ماجراها
بعضی افراد تو زندگی برای ادم بولد میشن
و بعضی ها کم کم رنگ می بازن...  


+چه بخوایم چه نخوایم!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۳:۰۳
لوسی می
از اینکه جنسیت سنجد برام قطعی نشده
و اطرافیان فضول هم مدام می پرسن جنسیتش چیه
و بعد باور هم نمی کنن که خودمم قطعی نمیدونم
اعصابم به هم میریزه!



+اصلا آره! میدونم نمیخوام بگم! مشکلی هس؟!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۳:۰۳
لوسی می
وقتی مادرشوهرم کارهایی برام میکنه که مامانم برام نمیکنه..
و من می بینم و می فهمم محبت و لطفهاش رو.


+ازش ممنونم.
ان شالله پیش نیاد که من بخوام جبران کنم
اما همیشه براش دعا میکنم که خدا به بهترین نحو براش جبران کنه.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۳:۰۱
لوسی می
از اینکه مامان فکر کنه که من انتظار دارم بیاد کارهامو بکنه متاسف میشم
من واقعا همچین انتظاری از مامان ندارم.
هرگز چنین انتظاری نداشته م.
من فقط کمی ابراز محبت و توجهش رو میخوام!
همین!
زیاده؟
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۹
لوسی می
این افطاری های سنتی و دوره ای!
:|
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۸
لوسی می
و منی که دیگه هیچوقت
تو مأموریت رفتن های مستر
خونه مامان نخواهم رفت!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۸
لوسی می