ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۱۵۱ مطلب با موضوع «خانوادگی :: گل پسرم (سنجد سابق)» ثبت شده است

بچه ها!

موجوداتی که تا وقتی داری باهاشون بازی میکنی

دوست داشتنی ترین موجودات روی زمینند،

و هیچ بهانه جویی، غر زدن، ناله کردن، و اذیتی ندارن،

اما به محض اینکه لحظه ای بازی رو ترک میکنی

و به ابتدایی ترین نیازهای خودت و زندگیت میرسی،

هیولای بهانه گیر و غر بزن و همیشه شاکیِ درونشون خودشو نشون میده!




+امروز عصر خیلی خوب و موفقیت آمیز نبود، کمتر بازی کردیم و گل پسر مدااااااااااااااااااام غر زد و غر زد و غر زد!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۵ ، ۲۲:۵۱
لوسی می

گل پسر بالاخره کار خودش رو کرد

و نه تنها کلید space رو کند،

که اون ماسماسک پلاستیکی زیرش رو هم کند،

که دیگه اصلا نشه از space استفاده کرد.

و هیچ چیز در کاهش سرعت تایپ

بدتر از space غیراستاندارد نیست!!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۵ ، ۲۲:۵۵
لوسی می

دست گل پسرم امروز به طرز نامعلومی به بدترین وجه ممکن برید!

:(

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۵ ، ۱۶:۳۳
لوسی می

دیروز بعد از عمری کاهلی و اعصاب و روان داغون من،

رفتیم خیابون پزشکان*

و هرچی دکتر میخواستیم بچه ها رو ببریم یه شبه بردیم.



*مرکز تجمع پزشکان شهر ما!

+گل پسر رو بردیم آزمایش.

بعدا نوشت: نتایج آزمایش نسبتا خوبه. فقط کمبود هموگلوبین

که البته دکتر پسرک میگفت برای بچه ی این سنی این مقدار اسمش کمبود نیست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۵ ، ۱۴:۳۱
لوسی می

و گل پسر،

که امروز روکش چرم مبلهامون رو پاره کرد..

:(



+تصمیم دارم به مستر نگم! :دی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۵ ، ۱۵:۵۶
لوسی می

گل پسر عاااشق کندن کلیدهای لپ تاپه!

کشته منو!

نمیذاره یه لحظه لپ تاپ باز باشه.

ای بابا!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۵ ، ۲۳:۰۹
لوسی می

مراحل از صفر تا صد کتلت پزی امروزم

با حضور افتخاری و دائمی گل پسر در بغلم همراه بود!

به خودم تبریک میگم که تا این حد حرفه ای شدم!

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۵ ، ۱۵:۵۶
لوسی می

دیروز تصمیم داشتم بچه ها رو پارک ببرم

اما تصور بغل کردن گل پسر در تمام اوقات پارک رفتن

برام فاجعه بود برای همین از خیرش گذشتم

و به جاش مشغول گشتن دنبال کالسکه ی خوب تو شیپور شدم!

واقعا به کالسکه احساس نیاز میکنم.

اما اصلا نمیدونم گل پسر چقدر تو کالسکه دووم میاره...




+قبلا که کالسکه ش به خاطر دو نفری نشستنها نشکسته بود با وجود بودن کالسکه بازم میومد بغل من!

حالا نمیدونم خریدنش چقدر ریسک داره!

من کلا تو خرید کردن بخیلم! مخصوصا اگر احتمال بدم که اون وسیله به حد کافی کارم نمیاد و فقط به درد انبار شدن میخوره!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۵ ، ۱۵:۲۸
لوسی می

و گل پسر ما به راه افتاد.

:)



+یک سال و نه روز!

درست مثل برادرش :)

+الهی که همیشه گام هات محکم باشه در صراط مستقیم.

و همه ی بچه ها..

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۵۷
لوسی می

چه کار بکنیم از دست این گل پسر

که اینقدر به ریختن خاک های گلدون گیره!




+هرکار میکنیم، هر مانعی که میذاریم نمیشه که نمیشه!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۱۸
لوسی می

دیروز تولد یک سالگی گل پسر بود.

و برای واکسیناسیون رفتیم،

و همه مون واکسن زدیم برگشتیم!




+من و مستر واکسن عشق زدیم!

خانمه هی میگفت این واکسن عشقه!

چون از حالا به بعد هر ده سال باید دوتایی بیاین بزنین! خخخخ!

میدونم! به نظر خودمم تعبیر خانمه خیلی لوس بود! :))

ما هردو بعد از 15 سالگی واکسن کزاز و دیفتری رو نزده بودیم.

:|

+البته پسرک با ما نبود.

+قیمت هر واکسن 120 دلاره که دولت داره رایگان در اختیار میذاره.

شما هم برید بزنید لطفا و جامعه رو آلوده نکنین.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۵ ، ۱۶:۱۴
لوسی می

امروز گل پسر رو برای واکسن یک سالگی بردم مرکز

و گفت باید حتما کد ملیشو بلد باشی وگرنه واکسن نمیزنم!

:|



+بلد نبودم دیگه. واکسن رو نزد. :|

+جدیدا سیستمشون گویا مکانیزه شده و برای همین به غافلگیر شدیم و رسما برنامه ی روزانه مون کن فیکون شد!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۵۹
لوسی می

گل پسر بلای من این روزها هر از چندی بدون تکیه گاه

روی پاهاش می ایسته

و منتظرررررر نگاهم میکنه تا حسابی تشویقش کنم!

:)



+میدونم که هنر نمیکنه تو هفت روز مونده به یک سالگیش می ایسته!

ولی نگاهش برای من پر از عشقه.. پررررر... :)

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۷
لوسی می

قبلا چند بار گل پسر دکمه های کی بورد لپ تاپ رو کنده بود

و من با یک فشار خیلی ساده اونها رو جا انداخته بودم

امروز که بعد از نزدیک یک ماه لپ تاپ رو باز کردم

دیدم تمام دکمه هاش آغشته به بیسکوییت های چسبیده ست.

این تجربه منو کاملا گول مالید،

تصمیم گرفتم یکی یکی دکمه های لپ تاپ رو بکنم و زیرش رو تمیز کنم!!

یک ساعت تمااااااااااااام درگیر جا انداختن دکمه ی ALT بودم با کلییییییییی استرس!

:((

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۵۹
لوسی می

امروز مشغول خوابوندن گل پسر بودم

ایشونم با تمام توان مقاومت می کرد و تلاش میکرد که غلت بزنه!

بس که تند تکونش دادم پاهام خسته شد دیگه رهاش کردم!

اونم از خدا خواسته غلت زد از روی پام اومد رو زمین به شکم.

منم تشکش رو انداختم روش گفتم برو!

دو دقیقه بچه همونطور ثابت موند و در نهایت دیدم که همون طوری خوابیده!!!

:|

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۵ ، ۱۸:۲۴
لوسی می