801.

امروز فهمیدم به شدت در حق پسرک کوتاهی میکنم
خانم مرکز بهداشتی میگفت
هر دو ساعت باید یک وعده ی غذایی بهش بدی
مثلا سوپ، فرنی، تخم مرغ!
به علاوه ی وعده های غذایی خودتون.  


+پسرک طفلکی من،
وعده های غذایی روزانه ش فقط یکی بیشتر از ما بود! :((

798.

تا امروز،
آزاردهنده ترین مشکل بارداری دوم
این بوده که نمیتونم پسرکم رو بغل کنم
و بازی های پریدنی باهاش انجام بدم.
:(  


+ان شاء الله وقتی همبازی دائمیش به دنیا اومد
از خجالتش در میام! :)

795.

هر روز داریم با پسرک شیر موز میخوریم!
بدجور بدعادت شده!
صبح و شبش شده شیر موز!
:(

794.

چقدر دوست دارم یه طوری واسه بچه هام مادری کنم
که واقعا حرف من براشون حجّت باشه! 


+یعنی میشه واقعا؟!

373.

مستر امشب بچه رو هم باخودش برد فوتبال!  

+فور دِ فرست تایم! :)

371.

وای خدااااااا!
من به کجا می تونم فرار کنم؟!

370.

شده بعضی وقتها یه کاری میخوای بکنی
میدونی که خیلی خوبه
خیلی کار سودمندی خواهد بود
ولی مدام یکی تو مخت رژه میره که
"آخرش که چی؟!"
من الان اونطوری ام!
:(

366.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

365/1.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

362.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

361.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

360.

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

357.

دلم میخواست گیر بده که واسه خودت خرید کن
ولی گیر که نداد هیچ!
هرچی هم میخواستم بخرم میگفت باشه بعداً.


+البته اون هرچی ها برای هرکسی بود جز خودم!!
واسه همین میگفت باشه بعداً!
+ولی من خیلی زورم اومد و دلخور شدم :(

353.

آخر شب مستر منو برد یه جای خوشمزه!
:)


+ممنونم مستر عزیز :)
+چقدر خندیدیم به خاطر غربتی بازی پسرکمون! :دی

351.

رفتیم کفشهای پسرکمونو گرفتیم.
اصلا چپ و راست کفش معلوم نیس!
فکر میکردم تو کفشش، یه زایده گذاشته باشن
ولی فقط کَفِ کفشش شیب داره!
خوشحالم چون اینطوری اذیت نمیشه. :)