ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۱۲۲ مطلب با موضوع «شخصی :: تصمیم» ثبت شده است

آشپزی راه ورودی به قلب مردان است..




+حاجت رواست هرکه از این راه می رود! هه هه!

+خیلی وقت ندارم که بخوام غذاهای رنگارنگ درست کنم

اما امروز تصمیم گرفتم که گاهی خلاقیتهایی به خرج بدم و یه سری دسر خوشمزه درست کنم.

شما هم همت کنین!

البته اگر همسر شما هم مثل مستر من، اهل ژله جات نباشه کار یه کم سخت میشه!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۴ ، ۱۵:۵۹
لوسی می

فکر میکنم که باید مأموریت های مستر رو

به عنوان بخشی از شغلش بپذیرم

و هر روز منتظر بازگشتش نباشم

که اینقدر برام سخت نگذره.

به جز سوار شدن هواپیما

که منو لبریز از نگرانی میکنه

و نمیدونم چطور میشه باهاش کنار اومد

بقیه ی روند شغلیش باید طبیعت زندگیم بشه..

باید..

و راهی جز این نیست...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۶
لوسی می

این روزها همه ش فکرم درگیر محبت کردن به مستر و پسرکه!

هرکار میخوام بکنم

قبلش فکر میکنم چطور میشه مهربون تر انجامش داد!

:)



+هرچند همیشه هم موفق نیستم

و مخصوصا رفتارهای پسرک

و مأموریت های مستر

کاملا کارشکنانه است!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۵:۴۹
لوسی می

تصمیم گرفتم از حالا بچه ها رو با اسم خودشون صدا کنم.

...

:)



+بعدا نوشت: تصمیمم عوض شد! اصلا راحت نبودم خب! :(

+اسمی که به پسرک بخوره اگر برای سنجد دارین پیشنهاد بدین ممنون میشم :)

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۳:۱۶
لوسی می

نگرش جدیدم اینه که

جوری زندگی کنم

که به یک مرگ ایده آل برسم!



+مرگ ایده آل شاید مرگی در مکان و زمان مرگ مرحومین منا باشه!

شاید...


۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۰:۵۳
لوسی می
و منی که دیگه هیچوقت
تو مأموریت رفتن های مستر
خونه مامان نخواهم رفت!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۵۸
لوسی می

کلا ذهنم درگیر مامانه!

کلا دلخور و دلشکسته ام.

باید خیلی بیشتر به توانایی های خودم متکی باشم

تا کمک بقیه.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۸
لوسی می

از دیروز مشغول زبان آموزی شده م

خیلی بده دیگه!

سه ساله این فلش کارتها رو خریده م

هنوز همه شونو حفظ نیستم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۵۹
لوسی می
اول فکر کن بعد حرف بزن!
کی گفته که همه لزوما از صمیمیت تو خوششون میاد؟
کی گفته مستر باید حرفهای دل منو بدونه؟!


+مطمئنم که خودش هم دوست نداره!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۵۱
لوسی می
معمولی حرف بزن
و معمولی زندگی کن!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۵۱
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۵۰
لوسی می
یهو به سرم زد که عهدی ببندم
که اصلا نمیدونم این عهد چقدرمیتونه عملی باشه؟!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۷
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۴۹
لوسی می
پدر شوهرم از من دلخور شده.
و دلخوریشو به مستر گفته.
مستر میخواد برم و براش توضیح بدم که دلخوریش صرفاً یک سوء تفاهمه.
اما من ترجیح میدم به روی خودم نیارم و سکوت کنم!!  

+این روزها ترجیح میدم برخلاف همیشه
اینقدر بقیه رو مهم و محق ندونم!
خودم رو دوست داشته باشم
و تو هر دلخوری نابه جایی که از من برای کسی ایجاد میشه
به خودم هم حق بدم!
اگر نتونم به راحتی به خودم حق بدم،
حتماً عذرخواهی خواهم کرد.
+دلیلش هم تکرار مکرر این مدل تجربه هاست!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۴۱
لوسی می
یادم میاد وقتی رو پسرک باردار بودم
حواسم به همه چی بود!
از خاموشی مداوم تلفن همراه گرفته
تا عدم استفاده از کامپیوتر و ...
که البته اثرات آرامش پسرک رو هم دیدم. (اگر ناشی از این باشه!)
ولی رو این سنجد بنده خدا
صبح تا شب نشستم پای لپ تاپ
و به وای فای وصلم!
تصمیم گرفتم یه مدت محدود کنم این استفاده رو
احتمالا وایمکس رو هم قطع میکنم
و فقط در مواقع ضروری وصل میشم یا هر چند روز یک بار!  


+این پست به معنای خداحافظی نیست
جهت جلوگیری از نگرانی دوستان مهربانمه :)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۵:۲۶
لوسی می