هر وقت تو ماشین
از روی شونه ی چپم
به مستر خیره میشم
عشقی غمگین به قلبم هجوم میاره
به یاد روزی در دوران عقدمون
که مستر آهنگ "مرو ای دوست" رو پلی کرده بود
و روز بعدش عازم سفر بود..
+و احساس اون روز خاطره انگیز، بعد این سالها دیگه با گوشت و خون من مخلوط شده.
عشق من به مستر،
در همیشه ی تاریخِ با هم بودنمون،
با غم رفتنش عجین بوده، هست و گویا که خواهد بود...