ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

۴۰ مطلب با موضوع «شخصی :: خاطرات» ثبت شده است

هر وقت تو ماشین

از روی شونه ی چپم

به مستر خیره میشم

عشقی غمگین به قلبم هجوم میاره

به یاد روزی در دوران عقدمون

که مستر آهنگ "مرو ای دوست" رو پلی کرده بود

و روز بعدش عازم سفر بود..



+و احساس اون روز خاطره انگیز، بعد این سالها دیگه با گوشت و خون من مخلوط شده.

عشق من به مستر،

در همیشه ی تاریخِ با هم بودنمون،

با غم رفتنش عجین بوده، هست و گویا که خواهد بود...

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۴ ، ۱۲:۴۲
لوسی می

دیشب در حماقتی مثال زدنی

تا سه صبح از قوم شوهر پای تلگرام برای دوستم درددل کردم

و این باعث شد که امروز رو کلا در نتیجه ی یادآوری خاطرات عصبی باشم!

:(

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۴ ، ۱۸:۴۴
لوسی می

پارسال روز اول محرم

همین موقع های روز

من، مستر و پسرک

به طرزی غیرقابل انتظار

مسافر کربلا شدیم..




+من فقط یادم می‌آید گفت: وقت رفتن است

دیگر از آنجا به بعد اصلاً نمی‌دانم چه شد. (حمیدرضا برقعی)

+یادم نمیره بُهت و حیرت مستر رو که حتی از پشت تلفن هم قابل درک بود

+خدا قسمت همــــــــــــــــــــــــــــــــــه بکنه ان شالله..

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۰:۲۹
لوسی می

پارسال روز عرفه

پسرک رو از شیر گرفتم.

و اصلا فکرشم نمیکردم

امسال روز عرفه

پسرک دیگه ای تو آغوشم باشه..


+کلا این دو سه ساله، هر روز عرفه یه خاطره ی ماندگاری برام داشته.. :)

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۳:۰۶
لوسی می
شاید خدا میخواست بهم بفهمونه
که دنیا حول محور تو نمیچرخه دختر!
هه!


+رو زایمان قبلیم،
با توجه به اینکه کاری از کسی بر نمیومد
و صرفاً محض اینکه کسی رو نگران نکنیم،
موقع رفتن به بیمارستان به کسی خبر ندادیم
و با مستر تنها رفتیم.
نزدیک های تولد پسرک مستر به همه خبر داد.
حالا این بار،
هیچکس نیست که اصلاً بشه بهش خبر بدیم!!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۳
لوسی می
وااااااااااااای که بعد از عمری
زیباترین و دوست داشتنی ترین
قصه ی صوتی دوران کودکیم رو
پیدا کردم
لذت بیان شنیدن دوباره ش غیر قابل وصفه...
چهره ی من همه ش الان یک لبخند کشداااااااااااااااااااره
که هرکار میکنم جمع نمیشه!  



+حالا فک کن بخش اولش رو که دانلود کردی
و فهمیدی خودشه و کللللللللللی ذوق زدی
میری سراغ بخش دوم اما...
نتت تموم میشه.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۷:۴۹
لوسی می
فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ.
آن نور در خانه هایی است که خدا اجازه فرموده رفعت یابند
و نام او در آنجا یاد شود
و در آن خانه ها او را هر بامداد و شبانگاه تسبیح گویند..  


+ سوره نور، آیه 36
+هنوز یادم هست،
حسِ نمازخواندنم در جایی که تو نماز میخواندی..
+این آیه ی حک شده بر سر درِ خانه ی امام در نجف است. :)
+همه چیز را در مورد این مرد و زندگی اش میگوید،
همین آیه :)
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۳۶
لوسی می
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۷ آذر ۹۲ ، ۱۷:۱۹
لوسی می
دیروز یه مسابقه نشون میداد
یه بخشش دوچرخه سواری بود!
با خودم فکر کردم
چقدر همیشه دلم دوچرخه میخواسته.
اما هیچوقت نداشتم..

:(
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۲ ، ۰۸:۴۶
لوسی می
هر ادرسی که خواستم بذارم رو وب،
دقیقا پاییز همین امسال شروع به کار کرده بود!
ینی شانسه من دارم؟!
آخرش شد:
خودمِ خودم!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۲ ، ۱۷:۱۳
لوسی می