ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

این منم با همه ترکیباتش...

ماجراهای من و خودم!

یک عدد لوسی‌می هستم در جستجوی مهربانی :)

مستر بهم میگه تو شبیه لوسی‌می هستی!
برای همین اسمم اینه :)

+پسرکی هشت ساله،
و گل پسری پنج ساله دارم.

طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب

1746.

دوشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۴، ۰۶:۳۰ ب.ظ

با دیدن انگشتهات

دیوووونه میشم

و اصلا نمیدونم

این همه کوتاهیمو چطور باید جبران کنم..

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۱۲/۰۳
لوسی می

نظرات  (۶)

سلام
بلادوره
چطوری اینطوری شد؟
پاسخ:
سلام. ناشی از حماقت و کوتاهی شدید من بود..
ظرف املت تو خونه بود و من گذاشتمش که برم ظرف دیگه هم بیارم و رفت دستش رو کرد تو بشقاب.. :(
هرچند که مثلا خیر سرم به پسرک سپردم که مواظب باشه تا من میام اما خب واقعا انتظار داشتن از پسرک برای اینکه همه ی حواسش باشه، کوتاهی بزرگی بود که هرگز خودمو نمی بخشم..
کوتاهی درچی؟!:)
انگشت کی؟!
پاسخ:
در محافظت از گل پسر.
گل پسر.

عزییییزم ان شاالله که زود خوب بشه گل پسرت

پاسخ:
فکر کنم چیزی شبیه به مردن و بازگشت به حیات رو تا اون روز تجربه کنم..
عزیززززززززززززززززززم
الهی که بلا دوره، صدقه زیاد بذار، من که با گوشی میخوندم عمقش رو متوجه نشدم تا الان که جواب کامنتت رو دیدم، یعنی درجه داغی املتت انقدر زیاد بوده؟!!! یخ نذاشتی رو دستش؟؟ یا گذاشتی و جواب نداد؟؟


ببین قبول دارم واقعا اذیت میشه، و اذیت میشی، ولی انقدر خودتو عذاب نده
خب ما مادرها هم گاهی اشتباه میکنیم، البته شرایط تو رو نمیدونم، ولی بارها دیدم که زمانی که قرار باشه یه مشکلی پیش بیاد، خودت با دست خودت اون مشکل رو میسازی-- البته شایدم زیادی به قضا و بلا اعتقاد دارم!___پس سعی کن خودتو آروم کنی، و این عذاب وجدانی که توی همه پستهات هست رو ازخودت دور
در هرحالتی بچه، مامان سرزنده و شاداب میخاد، خصوصا در این مواقع، که باید طوری رفتار کنی که تا حد ممکن دردش یادش بره
البــــــــــــــته میدونم خیلی سخته، من همیشه میگم تو مشکلات و مریضی بچه ها یکی بایــــــــــد مادرو دریابه و ساپورت کنه، ولی سعی خودت رو بکن
براتون سلامتی و شفای عاجل دستهای گل پسرو ارزو میکنم:*
پاسخ:
اتفاقا همون روز مستر گفت من امروز صدقه داده بودم!
آخه دستشو کرد تو! بعد املت هم می چسبه. یخ که میگن اصلا خوب نیست اما تا آرنجش تو املت بود من کل دستشو مدام ماست و آب و زعفرون زدم همه ش خوب شد
نوک دو تا انگشتش مونده! نمیدونم چطوری بوده که رو اون دو تا انگشت اثر نکرده. کف دستش کلا ملتهب بود اما خوب شد اما نوک انگشتهاش بد جوووووووووووور سوخته :((
آره منم حس میکنم خودم اون مشکل رو ساختم و همین بیشتر اذیتم میکنه.
ببین این یک آزار درونیه قطعا تو وجهه ی بیرونیم خیلی معلوم نیست که آزرده هستم..
ممنونم عزیزم ان شالله دردونه ی شما هم همیشه از بلایا دور باشه.
۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۰۶ مامان محمدمهدی
میفهممت:((
پاسخ:
راستشو بخوای با خوندن اسمت کپ کردم!!
یعنی مامان محمدمهدی یک بار برام نوشت "می فهممت"؟؟؟!
یا خدا!
جدا؟؟ یخ خوب نیست؟؟
من سیب زمینی هم شنیدم خوبه، البته ایشالا که دیگه نیاز به این درمانها پیدا نکنی، و نکنیم:)
آره، متوجهم ، چون خودم هم مثل توام، و خود خوری زیاد میکنم، و میدونم بخشی واقعا دست خودآدم نیست:((
حتی درمواردی که مستقیما مقصر نیستی، هم گاهی دنبال این میگیردی که چرا این پیش اومد، و چرا من فلان کارو کردم و ...        دنیای مادریه دیگه، عجیب و قشنگ و ..
پاسخ:
آره یخ شوک وارد میکنه و منطقه ی سوختگی رو بیشتر میکنه.
سیب زمینی رو من هم شنیدم. ولی خودم همیشه ماست استفاده میکنم و یا زعفرون می پاشم رو یخ یه کم که آب شد می مالم جاش.
ماست تسکین هم میده اما آب زعفرون سرد، اول یه کم می سوزونه.
سوختگی سطحی رو هم میشه با نمک مانع تاولش شد البته باید اول نمک بزنی یه کم که بمونه بعد بزنی بیشتر میسوزه.
سفیده ی تخم مرغ رو هم میگن خیلی خوبه اما من تا به حال استفاده نکردم.
من برای گل پسر ماست زدم و بعد زعفرون. تا آرنجش تو ظرف رفته بود و کف دستش کامل سوخته بود اما با همین ماست و زعفرون خوب شد. اما نوک این دو تا انگشتش نمیدونم چطور از این ضمادهای من در رفته. شاید هم سوختگی این قسمت خیلی بیشتر بوده که اثر نکرده.
بله خب ان شالله که هیچوقت لازم نشه اما خوبه که بدونیم.
آره واقعا همیشه آدم احساس کم کاری داره تو مادریش :(